رادیو گفتگو

ادیو گفت‌وگو رسانه‌ای جریان ساز در عرصه‌های مختلف ادبی، تاریخی، فرهنگی، سیاسی و همه موضوعات روز جامعه است این شبكه رادیویی صدای نخبگان و تریبون همه اقشار جامعه خصوصا ادیبان و ادب دوستان است، برنامه‌های تخصصی این شبكه، موضوعات جدی و روز ادبی را موشكافی، نقد و بررسی می‌كند و آنها را به بحث و تبادل نظر افكار مختلف قرار می‌دهد.

دكتر عبدالرحیم سعیدی راد

خبرنگار : دكتر عبدالرحیم سعیدی راد

هدیه یاسر عرفات به شاعر ایرانی که در مورد فلسطین شعر گفت

هدیه یاسر عرفات به شاعر ایرانی که در مورد فلسطین شعر گفت

سیدمحمود سجادی - شاعری که از یاسر عرفات جایزه گرفت

تهران- ایرنا- عبدالرحیم سعیدی‌راد شاعر و نویسنده به نقل خاطره ای از اهدای هدیه یاسر عرفات به یک شاعر ایرانی پرداخت که در مورد فلسطین شعر گفت.

عبدالرحیم سعیدی‌راد در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا اظهار داشت: سیدمحمود سجادی که در شیراز زندگی می کند در سال ۱۳۴۹ شعری برای فلسطین نوشت که مورد تقدیر یاسر عرفات قرار گرفت.

وی افزود: یاسر عرفات به خاطر شعری که این شاعر برای فلسطین نوشته و در آن فلسطینی‌ها و مردم جهان را دعوت به مقاومت می‌کند، به او یک هدیه ویژه داد.

در مورد خاص فلسطین ادبیاتی غنی داریم

این شاعر حوزه دفاع مقدس و محور مقاومت درباره این که آیا در ادبیات کشور حوزه خاصی به نام ادبیات مقاومت داریم؟ گفت: ادبیاتی به نام مقاومت داریم و یک بعد آن ادبیات جنگ و دفاع مقدس بود. جدای از این ها در مورد خاص فلسطین هم از ادبیات غنی برخورداریم.

سعیدی‌راد با بیان اینکه ما در ادبیات انقلاب اسلامی بخش ویژه‌ای به نام فلسطین به طور خاص داریم، اظهار داشت: بعد از آقای سجادی شعرا آثار بسیاری در خصوص فلسطین داشتند که آثار ارزنده‌ای به شمار می‌روند.

هدیه یاسر عرفات به شاعر ایرانی که در مورد فلسطین شعر گفت

عبدالرحیم سعیدی‌راد شاعر و نویسنده

وی افزود: این شاعر همچنین درباره حضور خودجوش شعرا در پی فجایع غزه گفت: مردم ما طبیعتا مردمی انسان دوست هستند و در این میان شعرا از همان ابتدای جنگ غزه به صورت خودجوش آثار ارزشمندی ارائه کردند.

وی افزود: این، نشان می دهد که ما و مردم جهان فطرتا این نسل کشی را نمی پذیرند و همگی مبارزه و با حضور خود اعلام می‌کنند که این موضوع محکوم است و باید محکوم شود.

شعرا در قضیه غزه به‌روز بودند

سعیدی‌راد درباره آثار ارائه شده در خصوص غزه گفت: شعرا در قضیه غزه به‌روز بودند اما آثار ارائه شده و این حضور کافی نیست. زمینه اش باید بیشتر فراهم شود. در شهرهای مختلف برنامه هایی وجود داشته اما به طور متمرکز باید برنامه داشته باشیم و به طور ملی آثار زیادی را جمع کنیم

https://www.irna.ir/news/8529893

بخش ادبی پنجمین جشنواره ملی جهادگران افتتاح شد

بخش ادبی پنجمین جشنواره ملی جهادگران افتتاح شد

تهران- ایرنا- دبیرکل پنجمین جشنواره ملی جهادگران در افتتاح بخش ادبی این رویداد گفت: کار جهادی دیگر محدود به ساخت یک مدرسه و خانه در یک روستا نیست بلکه بسیار پربرکت بوده و اکنون تخصص محور شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، امیرحسین حیدرپور دوشنبه- ۲۹ آبان ماه- در محفل شعرخوانی با موضوع جهاد و خدمت‌رسانی و آیین افتتاحیه بخش ادبی پنجمین جشنواره ملی جهادگران در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران با بیان اینکه مهمترین رسالت ما ترویج گفتمان‌سازی است، اظهارداشت: ۲۰ هزار دانشجو سال گذشته در اردوهای جهادی شرکت کردند و اتفاق های مثبتی رقم زدند که اگر تکثیر داده شود منجر به اتفاق‌های مثبتی خواهد شد.

وی مهمترین دغدغه در برگزاری پنجمین دوره جشنواره را ترویج و گفتمان‌سازی حرکت‌های جهادی، تقدیر از الگوهای برتر و تبدیل شدن این رویداد به کانون توجهی برای فعالیت جهادگران در سراسر کشور عنوان کرد.

حیدرپور با اشاره به بخش‌های هنری و ادبی جشنواره در کنار بخش تخصصی آن با محوریت چرخه تولید دانش، افزود: بخش هنری به دنبال تلفیق جهاد و هنر است تا پیام خود را برسانیم.

وی اضافه کرد: بخش ادبی از سال گذشته به جشنواره اضافه شد و امسال سال دومی است که این بخش را داریم و به دنبال ارتقای چند برابری آن هستیم. این بخش امسال ویژه‌تر باید دیده شود و باید سراغ اهالی فن، استادان و شعرا برویم.

دبیرکل پنجمین جشنواره ملی جهادگران با اشاره به واگذاری دبیری بخش ادبی جشنواره به سیده فرشته حسینی اظهار داشت: خدمت به مردم، فطری و زبان مشترک ماست و این تنها تفاوت کار جهادی در مقایسه به دیگر کارهاست.

حیدرپور افزود: می‌خواهیم از عنصر قلم استفاده کنیم و با قلم شاعران بیش از گذشته کار جهادی را به اذهان مردم نفوذ دهیم‌.

ناصر فیض شاعر طنزپرداز و برگزیده جشنواره شعر فجر هم بیان کرد: خیلی‌ از کسانی که در حوزه خاصی فعالیت می‌کنند به توانایی‌های خود آگاه نیستند و آنگونه که باید، ارائه نمی‌شوند اما با وجود این‌که وظیفه‌شان نیست از خودگذشتگی می‌کنند و جهادگرانه وارد عمل می‌شوند.

وی افزود: خیلی از اتفاق‌ها را این افراد رقم زدند که توقع خیلی کمی هم دارند. اینها از دامن یک خانواده درست برخاسته‌اند که باید این خانواده‌ها را پیدا و از فرزندان آنها حمایت کرد تا دیده شوند که شاعران و نویسندگانی را تحویل جامعه دهیم.

همچنین عبدالرحیم سعیدی‌راد شاعر اظهارداشت: در چارچوب جشنواره، سال گذشته برای نخستین بار داوری‌هایی در مورد آثار شعر، داستان، خاطرات و کتاب‌هایی که تا زمان داوری چاپ شده بودند، انجام شد.

وی افزود: از تعدادی هم، آثار شعری داشتیم که اگر ادامه پیدا کند در ادبیات انقلاب اسلامی به نام شعر جهادگران، آثار این‌ افراد جایگاهی پیدا کند. امید است این اتفاق بیفتد و در حوزه ادبیات دفاع مقدس شاهد تحول باشیم.

علیرضا قزوه رئیس دفتر شعر، موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما هم با اشاره به اتفاقات غزه و جنایات رژیم صهیونیستی، به اهمیت شعر و ادبیات در حوزه مقاومت در تبیین این حوادث و نیز نسل‌کشی صهیونست‌ها گفت: دانشجوی مقاومت و ادبیات مقاومت باید به اندازه رزمنده‌ای که در داخل غزه می‌جنگد عمل کند.

در این آیین، تعدادی از شعرا در حوزه دفاع مقدس و غزه اشعاری خواندند.

https://www.irna.ir/news/85297557/

نشست نقد و معرفی کتاب «عشق به زبان فارسی»

عصر روز چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ نشست نقد و معرفی کتاب عشق به زبان فارسی با حضور محمود اکرامی، عبدالرحیم سعیدی راد، نغمه مستشارنظامی، اسماعیل امینی و مرضیه محمدزاده در غرفه نهاد در سی و چهارمین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد.

http://iranpl.ir/xp4S

میزگرد آسیب شناسی شعر مهدوی(انتظار)

میزگرد آسیب شناسی شعر مهدوی(انتظار)

_________________________________________________________________________

آسیب شناسی شعر مهدوی

اشاره:

در نشست پاسداشت چهاردهمین سال فعّالیت موعود، بخش ویژه ای نیز به شعر انتظار اختصاص یافت. در این گفت وگوی کوتاه، صمیمی و شاعرانه ـ تعدادی از شاعران برجسته ی کشور که دارای آثاری در موضوع شعر آیینی و شعر انتظار هستند ـ درباره ی معنای شعر و شاعر و همچنین چگونگی شعر انتظار، به تبادل نظر پرداختند.

شاعران حاضر عبارت بودند از: آقایان ابوالقاسم حسینجانی (شاعر نامدار و سراینده ی شعر: «جاده و اسب مهیاست، بیا تا برویم»)، رضا اسماعیلی (شاعر و منتقد ادبی)، عبدالرّحیم سعیدی راد (شاعر، نویسنده) و آقای رفیعی (نویسنده، مترجم و پژوهشگر).

علی محمد رفیعی: رسالت شعر و شاعر

در مقدّمه آقای سید علی محمّد رفیعی که خود از نویسندگان و پژوهشگران شناخته شده روزگار ماست، گفت:

می خواهیم درباره شعر انتظار و انسان منتظر صحبت کنیم. من برای مقدّمه، تعریفی از شعر و ویژگی های شعر ارائه می کنم و بعد پرسشی را از دوستان عزیز خواهم داشت. در یک جمله شعر، هنر است. هنر نیز پدیده ای است مرکب از دو چیز: اوّل خلاقیت و دوم زیبایی. اگر خلاقیت باشد ولی زیبایی نباشد، چیزی است شبیه اختراع که اختراع لزوماً زیبا نیست. امّا اگر زیبا باشد و خلاقیت در آن نباشد، تقلید است مثل دستگاه چاپ که یک تصویر را تکرار می کند. در این میان ادبیات هنر است و هنر زبان است مثل نقاشی که هنر رنگ و خوشنویسی که هنر نگارش و موسیقی که هنر صدا و مجسّمه سازی که هنر حجم است. ادبیات هنر زبان است؛ یعنی: کار خلّاقانه زیبا در زبان است. شعر، گونه ای از ادبیات است؛ ادبیات مبتنی بر تخیل. به قول قدما ماده شعر خیال و تخیل است یعنی شعر، کار خلّاقانه زیبایی در زبان است بر پایه تخیل. می دانید که انسان یک قوه و نیرو به نام خیال و تخیل دارد که از وظایف این قوه این است که در تصاویر و احکامی که ذهن ما از جهان خارج گرفته، تصرف می کند و باعث تغییر در آن می شود یعنی مثلاً مفهوم سر را از جهان خارج می گیرد و بعد می تواند انسانی را با دو سر تصور کند. می تواند گلی را تصور کند که از کوه بزرگ تر است. از وظایف قوه تخیل این است که در تصویرهایی که ما از جهان خارج گرفته ایم یا در روابطی که از جهان خارج گرفته ایم تصرف می کند. شعر که مادّه اش خیال است به قول قدما، از نظر تخیل باید سه ویژگی داشته باشد: خیال خیز باشد یعنی این شعر از تخیل شاعر برخاسته باشد. خیال افکن باشد یعنی خیال را به مخاطب انتقال دهد و خیال انگیز باشد یعنی در ذهن مخاطب هم تخیل را برانگیزاند. البتّه چون شعر قالب هایی داشته، بعداً وزن و قافیه و تقطیع و چیزهای دیگری به آن اضافه کرده اند که جزء تعریف شعر نیستند، گرچه تعاریفی از شعر بعداً ارائه شد که شعر را تنها امری دانستند که دارای وزن و قافیه باشد حتّی اگر خیال نقشی درآن نداشته باشد. البتّه این تعاریف پر از اشکال هستند در تعریفی دیگر نیز، شعر را کلامی می دانند که دارای وزن و قافیه و تخیل باشد. به هر حال از لحاظ منطقی، شعر است که فقط در آن عنصر تخیل به کار رفته باشد. با این تعریف، حال سؤالی از دوستان داریم که آیا شعر اصلاً رسالتی دارد یا نه؟ و اگر دارد با توجّه به اینکه تکلیف انسان منتظر امروز، این است که اوّل به نقد وضع موجود بپردازد و دوم زمینه سازی و کوشش برای حرکت در جهت وضع موعود داشته باشد، حال بفرمایید

ابوالقاسم حسینجانی: شعر انتظار، شعر تفکر و شعور است

وظیفه شعر چیست و ویژگی های شعر انتظار و شاعر انتظار چیست؟

آقای ابوالقاسم حسینجانی: در فرصت کوتاهی که همه ما برای زندگی داریم و اینجا نیز نمونه و برشی از زندگی است شاید نشود بدون برنامه و زمان بندی کاری کند. اینکه شعر چیست و رسالت ما چیست؟ انسان اصلاً کیست؟ همه اینها به انسان بر می گردد و شعر هم برش و جلوه ای از زبان و بیان است. انسان چه وظیفه ای دارد؟ بعد می فهمیم که شعر چه وظیفه و رسالتی دارد و شاعر کیست و انسان کیست؟ انتظار چیست؟ من فکر می کنم شعر انتظار همان «شعر اعتراض» است. شعری که انسان را به جهان بیاورد و با جهان آشنا کند و او را متوجّه کمبودهایش کند و بر او انگیزه و عشق و حرکت و انرژی بدهد، این شعر شعر انتظار است. اگر چه در آن ظاهراً از مهدی(ع) و دین حرفی زده نشده باشد. مثلاً حافظ وقتی می گوید:

بر سر آنم که گر ز دست برآید

دست به کاری زنم که غصه سر آید

به نظر من، این شعر انتظار است. هر جایی که تلنگری ایجاد شود و انسان را متوجه کند که تو معطّلی و این کاری که می کنی زندگی نیست و تو چیز دیگری هستی، این شعر انتظار است؛ یعنی انتظار و چشم داشت او را بالا آوردن. من نکته ای را می خواهم تأکید کنم که انسان، مخصوصاً در موضوع فراگیر اعتقادی و ایمانی خودش نمی تواند به صورت محلّی و منطقه ای پیروز شود. اتّفاقاً حضرت صاحب الزّمان(ع) دقیقاً همین مأموریت را دارند. امام علی(ع) در مدینه و در کوفه، در جزء و برشی از جهان نتوانستند حرف خودشان را جهانی کنند و به پیروزی برسند، امام حسن و امام حسین(ع) و بقیه ائمّه هم همین طور و همه انبیا هم همین طور بودند. ما وقتی می توانیم پیروز شویم که جهانی شویم و جهانی فکر کنیم و همه چیز و همه ابعادمان را در نظر بگیریم. بخشی از صحبت امیرالمؤمنین(ع) را می خواستم مطرح کنم، در خطبه 229 نهج البلاغه می فرماید وضعیت موجود شما، این است که شما کوچک هایتان را به کار گرفتید، از همدیگر فاصله گرفتید و به این دلیل به این وضعیت رسیدید که نگاهتان کوچک و حقیر و زبون است و آنهایی را که نگاه های کوچک دارند، به کار گرفته اید. اینها نمی توانند مسایل شما را حل کنند. اوّلین قدمی که باید برداریم برای اینکه راه حل پیدا کنیم این است که مسأله خود را بشناسیم. وقتی مسأله انتظار را شناختیم، می توانیم برایش راه حل ایجاد کنیم. در یک کلمه، شعر انتظار در واقع همان تفکر، شعور، فهم، زبان و بیان انتظار است. اگر نفهمیم در چه وضعی هستیم، و به کجا می خواهیم برسیم، هرگز به هیچ کجا نخواهیم رسیم. این، شعر انتظار است:

همواره

راه هست

این جاده

رفتنی ست

باید به راه رفت

باید که کار کرد

امّا،

چیزی که گفتنی ست

ـ چیزی که گفته نیست ـ

چیزی نگفتنی ست:

با صدهزار راه

ـ با صدهزار چاه ـ

باید چه کار کرد؟!

[یعنی با سردرگُمی ها و سرگردانی ها نمی شود به جایی رسید!]

سال نوری

در چاله یی تا چشم کار می کند: سیاه!

ـ در سیاه چاله ـ

گیر کرده است،

باز هم که

آفتاب

دیر کرده است

سیاه چاله، همین وضعیتی ست که در آنیم. از اینجا باید بیرون بیاییم؛ و آن گاه، تا زمان را بفهمیم. کسی که زمان را نفهمد، هرگز امام زمان(ع) را نخواهد فهمید.

رضا اسماعیلی: شعر انتظار، شعر اعتراض است

آقای رضا اسماعیلی: یکی از مؤلفه های شعر انتظار را برادر عزیزم آقای حسینجانی مطرح کردند که همان اعتراض بود، یکی از محورهای برجسته شعر انتظار، اعتراض است. حالا من به بُعد دوم اشاره می کنم. اگر به قضیه در سطح کلان تر نگاه کنیم، شعر آیینی یا شعر مذهبی، حال هر اسمی بخواهیم بر آن بگذاریم (مناقشه ای در عنوان آن نداریم) شعر اندیشه و بیداری است. شعری است که ما را از رخوت، رکود و ایستایی باز می دارد و به تحرّک، پویایی و حرکت دعوت می کند. نمونه بسیار برجسته ای از شاعران انتظار در ادبیات هزار ساله پارسی، حضرت لسان الغیب، حافظ شیرازی است که شعر او شعر انتظار است. امّا بعد دوم که من می خواهم مطرح کنم «آسیب شناسی دین در شعر انتظار» است. بعد از پیروزی انقلاب، متأسفانه در ادبیات آیینی و معاصر به این آفت مبتلا شده ایم که ادبیات آیینی ما تبدیل به ادبیات ستایشی شده است؛ مدح و منقبت صِرف، با اینکه ضرورت دارد که بسیاری از معضلات جامعه دینی را با استفاده از بیان هنری و ابزار شعر بیان کنیم. حافظ در زمان فتنه مغول که نفاق و ریا و دورویی بیداد می کرد، با تمام تنگناها و محدودیت ها با استفاده از بیان هنری دین را آسیب شناسی کرد:

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند

چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند

بیانی از این تند و تیزتر و آتشین تر پیدا نمی شود که حتّی در زمان ما شاعران می ترسند به این شیوه شعر بگویند. یا:

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم

یا:

مکن به فسق مباهات و زهدهم مفروش.

یکی از مضامین برجسته شعر انتظار «آسیب شناسی» دین است. شاعران آیینی ما باید در این بُعد کار کنند.

یکی در سطح جهان، ناراستی ها، پلشتی ها، زشتی ها نامردی ها و نامردمی هایی که در سطح جهان است و ما شاهد و ناظر این بی عدالتی ها و تبعیض ها هستیم. در شعر شاعران ما این امور به صورت برجسته روایت و بازگو شده است و ما در همنوایی با مردم مظلوم جهان، مغضوبین [قدرت های حاکم بر] جهان و کسانی که زیر بار ظلم و ستم هستند، توانسته ایم سربلند از این عرصه بیرون بیاییم، ولی در حوزه دین شناسی و معرفت دینی و تعمیق آن باید کار کنیم.

از نمونه های برجسته شاعران آیینی در زمان ما، شاعر معاصر، طاهره صفّارزاده هستند. خانم صفّارزاده شاید به آن معنا که مورد نظر ماست، شعرهای ستایشی، که در مدح و منقبت ائمّه معصومین(ع) باشد، در آثارش کمتر یافت شود ولی محور اصلی یعنی آسیب شناسی دین، که اعتراض به وضع موجود و حرکت به سمت وضع موعود است در آثار خانم صفّارزاده قابل رصد و ردیابی است. به عنوان مثال، شعری را که برای حضرت موعود گفته اند، برای شما می خوانم:

همیشه منتظرت هستم

بی آنکه در رکود نشستن باشم

بنابراین کسی که منتظر است باید همیشه حالت آماده باش و حالت بسیج داشته باشد.

همیشه منتظرت هستم

چونان که من

همیشه در راهم

همیشه در حرکت هستم

در بحث انتظار، ایستایی و توقف جایی ندارد. انسان منتظر همیشه باید برای پیوستن به قیام جهانی حضرت موعود آماده باشد.

همیشه در مقابل

یعنی همیشه آماده نبرد و مقابله.

مثال دیگر از شاعران شعر اعتراض شاعر معاصر، علی رضا قزوه است. شعری را از ایشان می خوانم، (تاریخ سرودن شعر را نمی دانم.):

پر طاووس فتاده است به دست مگسان

کو سلیمان که نگین گیرد از هیچ کسان

آفتابا شب ظلمانی ما را بشکن

مهربانا مه خورشیدی ما را برسان

من بسیاری از مضامینی را که در شعر انتظار قابل ردیابی است استخراج کرده ام که فرصت طرح آنها نیست.

در پایان انتظارسروده ای را تقدیم عزیزان می کنم:

مولای عشق ! حال زمین و زمان بد است
آلوده ست آب و هوا ، آسمان بد است

از حال و روزمان ، تو چه می پرسی ای عزیز ؟
پنهان نمی کنم ، به خدا حالمان بد است

آدم ؟ قسم به نور تو ! « آدم » نمی شویم
همسفره ایم با هوس و نانمان بد است

ما همچنان به حال هبوطیم و در سقوط
آری ، قبول ، پله ی این نردبان بد است !

از شش جهت امام زمان می کند ظهور !
دارم یقین که آخر این داستان بد است

در ذات خویش ، حضرت اسلام کامل ست
باور کنیم ، ذات مسلمانمان بد است

از چشم مهربان تو افتاده ایم ما
افتادن از نگاه شما ، بی ُگمان بد است

پشت سر شما و خدا بد ... چقدر بد ؟!
ما را ببخش ، حضرت جان ! کارمان بد است

کوچک ترم از آن که بگویم بیا و یا ...
خط و نشان برای امام زمان بد است

جان کلام : این که شما حی و حاضری
ما غایبان منتظریم و « همین » ! بد است

عبدالرحیم سعیدی راد: شعر انتظار و «خودسازی»

من صحبتم را با یک شعر آغاز می کنم:

اخبار 20:30 سرخ است

اخبار 21 زرد

اخبار 22 سفید

اخبار بی بی سی بنفش

اخبارِ... اخبارِ... اخبارِ...

تا کی باید پای این تلویزیون منتظر باشم

پس کی خبر آمدنت را اعلام می کنند،

موعود من؟!

من به دو ـ سه نکته اشاره می کنم. در مورد شعر آیینی و شعر انتظار بین شعرا و آنها که سروده هایی دارند و ارادت خود را به حضرت(ع) ابراز می کنند، دو بحث وجود دارد. بعضی سروده هایشان فقط عرض ارادت است و از شعریت فاصله گرفته و عدّه ای هم آنچنان در پرده شعر می گویند که آن شعر را به هر کس دیگری ـ غیر از ائمّه(ع) ـ هم می توان نسبت داد که این خودش یکی از ضعف هاست و جا دارد که دوستان اهل قلم و منتقد، راجع به شعر آیینی جدی تر بحث کنند و راه را بهتر نشان دهند. این یک نکته، که جای شعر آیینی در نقد ادبیات ما خالی است. حال چرا وارد نمی شوند، شاید به خاطر رودربایستی یا اهمال باشد (یعنی بگوییم طرف، احساسات خود را بیان کرده است) امّا اگر قرار باشد که شعری گفته شود که در شأن مولایمان باشد باید آن شعر هم طوری باشد که قابل عرضه باشد.

دوم وظیفه ای که همه ما داریم، وظیفه «خودسازی» است. آقای حسینجانی اشاره خوبی داشتند، ما ـ یعنی هر که ادّعای لقب شاعری را دارد ـ هر چه بتوانیم خودمان را تقویت کنیم، همان تقویت در آثارمان نیز جلوه پیدا می کند. این طور هم نیست که کسی یک شبه بنشیند و به مناسبتی بخواهد شعری بگوید. اگر شعری گفته شود آن شعر قطعاً ارزش شعریت را نخواهد داشت جز یک پوسته ظاهری از شعر نخواهد بود. امّا اگر طرف بتواند خود را تقویت کند و خودش را با مولای خود عجین کند به همان ترتیب هر شعری هم بگوید حتّی شعر عاشقانه، باز آن ابراز ارادت خودش را نشان خواهد داد.

برای رفع خستگی، خاطره ای نیز نقل می کنم از یکی، دو سال پیش با جمعی از شعرا به پاکستان و هند رفتیم. در این سفر که از شعرای برجسته کشور همراه ما بودند، در هند به یکی از معابد سر زدیم. موقع بازدید گفتند که یا بیرون بروید یا داخل بمانید، می خواهند درها را ببندند و مراسم خود را اجرا کنند. ما هم که برای بازدید رفته بودیم، ماندیم که مراسم را ببینیم. در مراسم یک چهره خیلی برای ما جلب نظر کرد و آن، پیر آنجا بود، بعد از اتمام مراسم دم در صحبت می کردیم، جوانی آمد و پرسید از کجا آمدید و برای چه آمدید؟ وقتی فهمید که ما شاعر هستیم با تعجّب گفت همه شما شاعرید؟ گفتیم: بله. گفت اجازه می دهید ما شما را پیش بزرگمان ببریم. گفتیم: ببر. به دنبالش رفتیم تا به محدوده ای رسیدیم که باید اجازه می گرفت. او رفت و بعد از مدّتی آن پیر معبد دوان دوان آمد و وقتی به ما رسید سرتا پا عرق شده بود. گفت: این پسر می گوید همه شما شاعرید. گفتیم: بله، این طبیعی است، کشور ما ایران شاعران زیادی دارد و این یک جمع دوازده نفره است. مکثی کرد و گفت: خورشید خیلی بالاست امّا شاعر بالاتر از خورشید است به واسطه ارتباطی که با غیب دارد. به نکته ای در آخر اشاره کرد. گفت: ما و شما در یک نقطه با هم مشترکیم. ما هم اعتقاد داریم که «او» می آید. یکی از دوستان گفت: امام زمان؟ گفت: نه. کسی لقب دیگری از آقا گفت. گفت: نه. من گفتم: مهدی؟ تا کلمه «مهدی» را شنید یکباره گل از گلش شکفت. گفت: OK و ادامه داد: ما هم اعتقاد داریم که آن مصلح جهانی می آید و همه ما را از ظلم و جوری که به بشریت روا داشته می شود نجات خواهد داد.

سرانجام، این محفل شاعرانه انتظار با شعری از شادروان صفّار زاده که توسط آقای رفیعی قرائت شد، به پایان رسید:

شاعر باید شاعر به واقعه هستی باشد

و نبض واقعه هستی باشد.

مجله موعود مهر ماه سال 1388 ، شماره 104
شعر انتظار و انسان منتظر

http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4227/7775/98715/

باید همه استان‌ها درگیر جشنواره شوند- مصاحبه

ارزیابی عبدالرحیم سعیدی راد از روند برگزاری ۱۷ دوره جشنواره شعر فجر

باید همه استان‌ها درگیر جشنواره شوند

این روزها که می‌گذرد، جشنواره شعر فجر در حال برگزاری است، داوران مشغول بررسی کتاب‌های شعر شاعران هستند که در سال۱۴۰۰ منتشر شده است و محافل مختلفی هم در تهران و شهرستان‌ها برگزار شده و می‌شود. جشنواره فجر که از سال ۸۵ پایه‌گذاری شد، در طول دوره‌های مختلف برگزاری خود، به شیوه‌های متفاوت و گاه متضادی برگزار شد تا این که از چند دوره قبل به بررسی آثار منتشرشده در سال قبل اختصاص یافت و عملا جایگزین کتاب سال جمهوری اسلامی ‌در بخش شعر شد.

کد خبر: ۱۳۹۵۸۹۰

نویسنده آرش شفاعی - گروه فرهنگ و هنر

اما به نظر می‌رسد این جشنواره هنوز تا رسیدن به ایده‌آل‌های لازم برای تبدیل‌شدن به یک برند ادبی در میان کشورهای جهان به‌خصوص کشورهای منطقه راه زیادی در پیش دارد، توقعی که البته با توجه به موقعیت ویژه و کم مانند شعر در بین مردم ایران در طول تاریخ، توقع عجیب یا زیادی هم نیست. عبدالرحیم سعیدی راد، شاعر نام‌آشنا که خود از داوران امسال جشنواره است، در این گفت‌وگو بر لزوم آسیب‌شناسی دوره‌های پیشین و رسیدن به شیوه‌ای برای برگزاری جشنواره در سراسر ایران تأکید می‌کند.

برآیند کلی حرکت جشنواره شعر فجر را بعد از برگزاری ۱۶ دوره آن چطور ارزیابی می‌کنید؟

برآیند این حرکت را الان رو به بالا نمی‌بینیم، اما منفی هم نیست. از این نظر که جشنواره در دوره‌های اول تا حدود دوره دهم شتابی داشت و به دنبال یک تجربه جدید بود. جشنواره در آن زمان یک اتفاق جدید بوده که در شعر کشور افتاده و این مسأله باعث شده بود شور و شوقی در شاعران سراسر کشور به وجود بیاید. این شور و شوق به‌خصوص در شاعران شهرستان‌ها مشهود بود چون در آن دوره، شاعران برای شرکت در جشنواره، شعر می‌فرستادند و این باعث می‌شد که تازه‌ترین شعرهای شاعران به جشنواره بیاید. ضمن این که اعلام و فراخوان جشنواره هم به صورت سراسری بود و به همین دلیل شور جشنواره در آن دوره و شعرهای تازه‌ای که می‌رسید، نتیجه آن اتفاق تازه‌ای بود که با جشنواره شعر فجر افتاده بود و تا چند سال ادامه داشت. روند پرشتاب جشنواره بعدا گرفته شد و به نظر من چند سال است جشنواره به صورت ثابت و خطی دنبال می‌شود. البته جشنواره امسال چون هنوز خودش را نشان نداده است، نمی‌توان درباره آن قضاوت کرد که ببینیم به چه صورت برگزار می‌شود ضمن این که من از برگزاری محافل استانی جشنواره امسال هم خیلی اطلاع ندارم ولی آن شور و شوق سابق را هم در بین شاعران نمی‌بینم. این اتفاق از زمانی که جشنواره به صورت بررسی کتاب برگزار می‌شود، افتاده است چرا که ممکن است شعرهای موجود در کتاب تازه نباشد. برای مثال امسال کتاب‌هایی بررسی می‌شود که سال ۱۴۰۰ منتشر شده است و خود همین شعرها هم گزیده‌ای از آثار قبلی شاعر باشد.

در حال حاضر جشنواره به جایزه کتاب سال تبدیل شده است؛ ضمنا شعرهای جدید و امسال شاعران را هم در بر نمی‌گیرد. وقتی جشنواره به بررسی کتاب محدود می‌شود، چاره دیگری جز همین روش نمی‌ماند چرا که اگر قرار بود کتاب‌های شعر جدید بررسی شود، باید جشنواره در بازه زمانی محدودتر مثلا شش ماهه برگزار می‌شد. اما همین شیوه برگزاری جشنواره، شور و شوق آن را گرفته است.

وقتی هم جشنواره به این شکل برگزار نمی‌شد، شاهد بودیم هرسال به شکلی برگزار می‌شد. مثلا یک سال بنا به تشخیص داوران به ۳۰ شاعر سکه دادند، یک سال جشنواره‌های استانی برگزار شد و خلاصه گویا خود جشنواره هم تکلیفش با خودش روشن نبود.

بله، در آن زمان هم به شکل‌های مختلف برگزار شد و جایزه‌های مختلفی هم داده می‌شد مثلا به ناشر برتر شعر جایزه می‌دادند ولی گستردگی‌اش در آن زمان بیشتر بود و در همه سطوح کشور شاهد تب و تاب برگزاری جشنواره بودیم چرا که جشنواره شعر فجر، جشنواره‌ای برای کل کشور است، نه فقط برای تهران یا چند استانی که همیشه شرکت می‌کنند. شور و شوقی که از آن صحبت می‌کنیم باید در استان‌ها به وجود بیاید. این که شیوه آن چه باشد، بحث دیگری است و مسؤولان برگزاری باید به آن برسند ولی باید به شیوه‌ای باشد که همه استان‌های کشور بتوانند به شکلی یکسان از آن بهره‌مند شوند. البته چون من ارتباطی با جشنواره امسال هم دارم، متوجه شدم شاعران جوان در جشنواره بیشتر شرکت کرده‌اند؛ به‌خصوص کتاب‌های شاعران خانم حضور پررنگ‌تری در جشنواره‌ای که در حال برگزاری است، دارند. البته این مسأله مختص به همین جشنواره نیست و از سه چهار سال قبل در فراخوان‌های جشنواره‌ها و کنگره‌های شعری، حضور شاعران خانم خیلی پررنگ‌تر از آقایان است. به هرحال این که جشنواره به بررسی کتاب‌های شعر بپردازد، برای من جا نمی‌افتد چرا که ما جشنواره‌ها و جایزه‌های کتاب دیگری مانند کتاب سال جمهوری اسلامی، کتاب سال دفاع مقدس، قلم زرین و چندین جایزه کتاب دیگر داریم که کتاب‌های شعر در آنها بررسی و داوری می‌شوند. داوری کتاب به نظر من یک جا باید برگزار شود، جایزه خوب هم برایش بگذارند، خوب هم داوری شود و دیگر کسی معطل جای دیگری نباشد.

برگزارکنندگان برای این که این شور و شوق حاصل شده و جشنواره از تهران خارج شود، محافل شعر جشنواره را طراحی کرده‌اند اما به نظر می‌رسد خود این محافل با استقبال مردم و انجمن‌های ادبی شهرستان‌ها روبه‌رو نشده است. فقط خود شاعرانی که دعوت می‌شوند و قرار است شعر بخوانند، شعرهای‌شان را برای هم می‌خوانند و می‌روند.

این ایرادها باید آسیب‌شناسی شده تا مشخص شود این عدم استقبال به خود جشنواره برمی‌گردد یا به شرایط عمومی‌ کشور وابسته است. معمولا این آسیب‌شناسی‌ها بعد از جشنواره باید صورت بگیرد، بنشینند بگویند جشنواره‌ای به نام جشنواره شعر فجر برگزار شد، حالا ببینیم استقبال و برگزاری چگونه بود، با سال‌های قبل مقایسه شود و از این آسیب‌شناسی برای سال‌های بعد استفاده کنند. جشنواره که قرار نیست در هفدهمین دوره تمام شود، به هرحال باید ادامه یابد و راه ثابتی برای خودش پیدا کند. همان طور که گفتیم در دوره‌های مختلف هر بار جشنواره به شیوه‌ای برگزار شده است اما باید به روشی برسیم که شور و شوق جشنواره هم حفظ شود. همان‌طور که جشنواره‌های سینما، تئاتر و موسیقی فجر راه خودشان را پیدا کرده‌اند، شعر هم باید بعد از این همه سال برگزاری، راه خودش را پیدا کند.

به نظر شما این آسیب شناسی صورت می‌گیرد؛ چون اگر جشنواره‌های سال‌های قبل را ببینید، جشنواره چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم همگی مثل هم برگزار شده و ایراداتش برطرف نشده است.
این نکته درستی است ولی اگر آسیب‌شناسی نکنند، این آسیب‌ها به شعر وارد می‌شود. البته درباره جشنواره امسال هنوز نمی‌شود نظر قطعی داد و گفت شاهد استقبال یا عدم استقبال بوده‌ایم چون روند برگزاری آن در حال انجام است و باید منتظر آمارها و گزارش برگزاری جشنواره باشیم که در مراسم اختتامیه ارائه می‌شود.

منظور من از عدم استقبال، عدم استقبال از محافل جشنواره بود.

من هم این نقد را به محافل جشنواره شعر فجر دارم و معتقدم از لحظه اولی که این جشنواره جرقه برگزاری‌اش زده می‌شود، برنامه‌اش باید با نگاه به همه استان‌ها باشد. البته باید دبیر جشنواره هم زودتر انتخاب شود تا دبیرعلمی ‌و هیأت علمی‌ جشنواره بتوانند برنامه‌ریزی کنند برای این که جشنواره را در این گستره برگزار کنند. اگر استان‌ها مطلع شوند که جشنواره شعر فجر در سراسر کشور در حال برگزاری است و بهترین شاعران هر استان را برای حضور در محافل دعوت کنند، استقبال خواهند کرد. الان صرفا تعدادی از شاعران از تهران به شهرستان‌ها برده می‌شوند یا افراد شناخته‌شده‌ای به این محافل دعوت می‌شوند که همیشه در همه برنامه‌ها هستند، باید بگذاریم خود شهرستان‌ها و مراکز استان‌ها قدم بردارند و خودشان جشنواره‌های استانی‌شان را برگزار کنند. فکر می‌کنم در این صورت جشنواره‌ها و محافل خیلی صمیمی‌تر و بهتر برگزار خواهد شد.

آیا به نظر شما جشنواره شعر فجر بین‌المللی است؟

معنای بین‌المللی‌بودن جشنواره این نیست که از کشوری مثل افغانستان که دیگر شاعرانش از خودمان هستند، یکی دو نفر را به جشنواره بچسبانیم و بگوییم جشنواره بین‌المللی شده است. واقعا اگر از شاعران مطرح در این جشنواره شرکت کنند، خیلی خوب است و ما به این صورت می‌توانیم در برابر کشورهای فارسی‌زبان رخ‌نمایی کنیم و بتوانیم در کشورهای دیگر و حداقل کشورهای فارسی‌زبان و منطقه خودمان نفوذی داشته باشیم. اگر این اتفاق روی دهد، بودن بخش بین‌الملل در جشنواره بسیار خوب است. سال گذشته نشر شاعران پارسی‌زبان، آثار شاعران فارسی‌زبان هند، افغانستان، تاجیکستان، پاکستان و یکی دو کشور دیگر را در جشنواره شرکت داده و آثار آنان بررسی شده بود و این اتفاق خوبی برای این بود که بگوییم بخش بین‌الملل شاعران فارسی‌زبان در جشنواره حضور جدی و مؤثر دارد. این بخش می‌تواند در جشنواره باشد اگرچه قطعا آثار شاعران در این بخش به قوت کتاب‌هایی که در داخل کشور منتشر می‌شود نیست ولی همین که یک شاعر غیرایرانی، کتاب شعر فارسی منتشر کند به نظر من اقدامی ‌بسیار ارزنده است.

فکر می‌کنید جشنواره شعر فجر توانسته به یک برند در بین کشورهای فارسی‌زبان بدل شود؟

برند نشده، چون مستمر نبوده است. اگر هرسال این بخش برگزار می‌شد و تبلیغات لازم برای کشورهای دیگر منطقه صورت می‌گرفت، تبدیل‌شدن به یک برند ممکن بود ولی چون این بخش به‌صورت مقطعی برگزار شده چنین اتفاقی نیفتاده است. پارسال همان طور که گفتم در این زمینه حرکتی صورت گرفت ولی سال‌های قبل بخش بین‌الملل فقط به حضور دو سه نفر شاعر غیرایرانی محدود بود. روش اجرایی جشنواره برای این بخش هم باید مورد بازنگری قرار گیرد چرا که اگر کتاب مد نظر جشنواره هست، بخش بین‌الملل هم باید به بررسی کتاب شاعران غیرایرانی بپردازد ولی اگر شعر مدنظر است، می‌توان اشعار شاعران غیرایرانی را اخذ کرد. در این صورت دست‌مان برای حضور شاعران کشورهای دیگر بازتر است و در این صورت هرسال می‌توانیم شاهد حضور تعداد بیشتری از شاعران فارسی‌زبان غیرایرانی باشیم.

شعر باید گسترش داشته باشد

بازتاب و بازخورد رسانه‌ای و تبلیغات و اطلاع‌رسانی جشنواره شعر فجر امسال به نظرم ضعیف بوده است. از دوستان خودم در شهرستان‌ها سوال کردم و آنها هم گفتند که تبلیغات قابل توجهی برای جشنواره در استان‌ها نبوده است. سال‌های قبل مقداری بهتر بوده ولی کلا ما در این زمینه‌ها ضعیف هستیم. شعر با سینما، تئاتر یا هنرهای دیگر متفاوت است. این هنرها تا حد زیادی در تهران متمرکز است و اگر در تهران تبلیغات برای جشنواره صورت بگیرد، برگزاری خوب جشنواره این رشته‌های هنری عملی است اما شعر باید گسترش داشته باشد و همه ۳۱ استان کشور باید درگیرش باشند و در آن شرکت کنند. ما می‌خواهیم اتفاقی در کل کشور بیفتد و شرایط باید برای حضور همه فراهم شود. این اتفاق باید واقعا برای شاعران همه ایران بیفتد. اگر کسی خودش نخواست در جشنواره شرکت کند، بحث دیگری است اما عدم شرکت در جشنواره نباید به این دلیل باشد که بستری برای این مشارکت فراهم نشده است. در مجموع من فکر می‌کنم تبلیغات جشنواره کم بوده است.

روزنامه جام جم

مصاحبه تلفنی-

عبدالرحیم سعیدی راد در ارتباط تلفنی با برنامه "از پارسی تا فارسی" رادیو گفت‌وگو با اعتقاد بر اینکه شعر به آرامش جامعه کمک می‌کند، گفت: کشوری مثل ژاپن در نقاط پر ازدحام از هایکوهای شعرای خود استفاده کرده و آن‌ها را به صورت تابلوهایی نصب می‌کند.

این کار جملاتی آرام بخش را پیش روی مردم پر هیاهو ترسیم کرده که آرامش را به جامعه تزریق می‌کند.

وی با بیان اینکه کاربردهای شعر را باید خوش ذوق ترین افراد جامعه به بدنه مردم کوچه و بازار بکشانند، گفت: شاعر وظیفه دارد در حالات مختلف شعر بگوید و نهادهای دیگر نیز موظف هستند اشعار خوب را در زمان و مکان مناسب و در قالب تابلوها و پرده‌های شهری، در اجتماع جلوه دهند.

سعیدی راد در پاسخ به این انتقاد رشید کاکاوند –کارشناس مجری برنامه- که به نبود چنین تابلوهایی در مراکز درمانی سخن گفت و البته به لزوم بهره مندی از کارکرد هنر و ادبیات در این عرصه اشاره کرد، گفت: همین که این بیت شعر که می‌گوید "تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد" درج شود، آرامشی سرشار را به بیمار انتقال می‌دهد.

وی گفت: استفاده از هنر و ادبیات سر سوزن ذوق نیاز دارد تا از ظرفیت‌های آن در سلامت روح و جسم افراد جامعه بهره ببریم.

مصاحبه در خصوص هفته کتاب

هفته کتاب، فرصت خوبی برای یادآوری کتاب به مردم است

عبدالرحیم سعیدی‌راد هفته کتاب را فرصت خوبی برای یادآوری کتاب به مردم دانست و اظهار کرد: برگزاری هفته کتاب تا این دوره مفید بوده است؛ اکنون باید رصدی صورت گیرد تا میزان سطح مطالعه پیش و پس از برگزاری این هفته سنجیده شود. همچنین باید اطلاعات آماری درباره علاقه‌مندی‌های مردم در خصوص کتاب‌های مختلف بررسی و تحلیل شود تا کم کم جامعه را به سوی مطالعه کتاب و کتاب خوب هدایت کنیم.

هفته کتاب، فرصت خوبی برای یادآوری کتاب به مردم است

عبدالرحیم سعیدی‌راد شاعر  در گفت‌وگو با ستاد خبری بیست‌ونهمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، در خصوص هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد: کتاب امر مهمی است که لازم است توجه بیشتری به آن صورت گیرد؛ این‌که گفته می‌شود ایرانیان سرانه مطالعه پایینی دارند برای ما بد است. البته این نکته تا حدی تبلیغ خارجی است و تا حدی نیز درست است. توجه به کتاب و گذاشتن هفته‌ای به این نام باعث می‌شود توجه جامعه به کتاب جلب شود. این جلب کردن توجه سبب می‌شود آن‌هایی که اهل کتاب هستند قدری کتاب‌های خود را سهل‌الوصول‌تر در اختیار مخاطبان قرار دهند.

 

وی هفته کتاب را هفته‌ای خوش یمن خواند و بیان کرد: همه کسانی که با کتاب سروکار دارند انسان‌هایی هستند که از نظر شخصیتی آرام و اهل منطق بوده و از خشم و خشونت نیز دور هستند. هرکسی که اهل شعر خواندن باشد یا در هر زمینه دیگری کتاب مطالعه کند قطعا در مسیری قدم می‌‌گذارد که هم خود آرامش دارد و هم می‌تواند آرامش را به جامعه تزریق کند.

 

او با اشاره به اهمیت هفته کتاب و لزوم توجه بیشتر به آن اظهار کرد: اهالی رسانه باید به اندازه هر هفته دیگری همچون هفته سلامت به این هفته نیز اهمیت دهند؛ کتاب باید جایگاه والایی در میان مردم جامعه ما داشته باشد. اکنون مردم بیشتر از گوشی استفاده کرده و گاهی در همان تلفن همراه مطالعه می‌کنند و آن را جزو آمار در نظر می‌گیرند تا سطح مطالعه را بالا ببرند ولی کتاب و ورق زدن آن انرژی مثبتی دارد که گوشی‌ها ندارد.

این شاعر ضمن بیان این‌که باید راه‌های مطالعه و راه‌های رسیدن به کتاب را آسان کرد، گفت: اکنون فروش مجازی بسیاری از ناشران بیشتر از فروش حضوری است و به همین دلیل می‌توان از فضای مجازی برای یافتن کتاب مورد نظر استفاده  کرد. به‌واقع ما در شهرستان‌ها افراد زیادی داریم که علاقه‌مند به کتاب هستند اما نمی‌توانند آن را تهیه کنند از این رو که دسترسی ندارد یا کتابفروشی شهر و استان‌شان آن کتاب‌ها را ندارد؛ ولی اگر زمینه خرید و دریافت کتاب از طریق رسانه‌های مجازی فراهم شود، می‌توانند به راحتی آن را تهیه کنند.

وی هفته کتاب را فرصت خوبی برای یادآوری کتاب به مردم دانست و تصریح کرد: برگزاری هفته کتاب تا این دوره مفید بوده است؛ اکنون باید رصدی صورت گیرد تا میزان سطح مطالعه پیش و پس از برگزاری این هفته سنجیده شود. همچنین باید اطلاعات آماری درباره علاقه‌مندی‌های مردم در خصوص کتاب‌های مختلف بررسی و تحلیل شود تا کم کم جامعه را به سوی مطالعه کتاب و کتاب خوب هدایت کنیم.

او با اشاره به این‎‌که پیدا کردن کتاب خوب سخت است، عنوان کرد: اکنون آثار زیادی منتشر می‌شود اما برخی از آن‌ها آثار خوب و قابل خواندنی نیستند. در حال حاضر تیراژ کتاب‌ها پایین آمده است ولی همچنان کتاب‌های خوب مخاطب خود را دارد و با توجه به شعار بیست‌ونهمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران باید به معرفی آثار خوب پرداخت و این امر مردم و مخاطبان حرفه‌ای را به سمت خواندن کتاب می‌کشاند.

عبدالرحیم سعیدی‌راد در پایان سخنان خود با طرح این نکته که قیمت کتاب در حال حاضر زیاد است، گفت: در این شرایط آوردن کتاب به سبد خرید خانوار یک هنر است. باید راه‌هایی برای این کار پیدا کرد. با برگزاری هفته کتاب و طرح توزیع یارانه کتاب از طریق کتابفروشی‌ها (طرح‌های فصلی فروش کتاب) مردم سریع‌تر و آسان‌تر به کتاب دسترسی پیدا می‌کنند.

بیست‌و‌نهمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران از بیست‌وچهارم آبان‌ماه آغاز شده و تا یکم آذرماه ١٤٠٠ با شعار «جای خالی را با کتاب خوب پُر کنیم» در سراسر کشور ادامه دارد.

https://www.farhang.gov.ir/fa/news/608965/

 

رنگی نپذیریم، همینیم که هستیم

به مناسبت ۲۴ آبان ، سالگرد درگذشت استاد محمود شاهرخی(جذبه)

عبدالرّحیم سعیدی راد

سه شنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۰

 

اشاره:
استاد«محمود شاهرخی» (جذبه) متولد ۲۴ آبان ۱۳۰۶ در بم و وفات ایشان ۲۴ آبان ۱۳۸۸ است. وی از شاعران طراز اول نسل اول انقلاب است. درسی از قرآن کریم؛ در غبار کاروان؛ خلوتگاه عشق؛ ز اشک پرس؛ امام علی(ع) روح بی نهایت؛ نماز نجوای عاشق؛ نسیم وصل؛ … از آثار ادبی این استاد فرهیخته است.

یک
در بین شاعران نسل اول انقلاب، زنده یاد محمود شاهرخی، نامی آشناست وچون نگینی دربین شاعران همنسل خود می درخشد. در وصف حال استاد شاهرخی می گویند که سیدمحمد مجذوب، عارف و خطیب یزدی، یکی از نخستین تأثیرگذاران بر روح و روان استاد بود و زنده یاد شاهرخی، تخلص«جذبه»را هم در مقابل نام او برای شعرهایش انتخاب کرد. گویا به محض اولین دیدار، دلبستگی متقابلی میان آن دو شکل می‌گیرد که تا روز آخر عمرش ادامه دارد.
استادجذبه درانواع قالب‌های شعر فارسی، به خصوص قصیده و غزل، در بین شاعران نسل اول انقلاب اسلامی، سرآمد بود. ازنظر مضمون نیز دین و عرفان و ارزشهای انقلاب اسلامی، مضامین اصلی اشعار و آثار استاد شاهرخی را تشکیل می‌دهند.
او از زمره شاعرانی بود که با شروع جنگ تحمیلی، بسیاری از شعرهای خود را در موضوع دفاع مقدس، شهادت، ایثار و حماسه سازی‏های رزمندگان سرود و در شب‏های شعر دفاع و مقاومت و همایش‏های سراسری شعر دفاع مقدس، حضوری چشمگیر داشت.
استاد شاهرخی درطول فعالیت خود، با بسیاری از مراکز ادبی و فرهنگی، از جمله حوزه هنری، صدا وسیما، شورای عالی شعر مرکز موسیقی صدا و سیما، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران همکاری داشته و عضو شورای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.
گفته می شود که این استاد برجسته ادب، در بین متون اسلامی به نهج البلاغه توجه و تسلطی خاص داشت و ازهمین رو گاهی دیده می شد که از حفظ بخش‌هایی از آن را می خواند و آرام آرام اشک می ریخت.

دو
امروزه کمتر شاعری را می توان نام برد که حتی با تعارف و به ظاهر دربین شاعران به شاعری عارف مشهور باشد. البته برخی به اشتباه به شاعران کهن سرا یعنی آنهایی که شعرهایشان بوی حافظ و مولانا می دهد ودر شعرهایشان از واژه هایی مثل ساغر و جام و مطرب و ساقی و کلماتی از این دست در بین شعرهایشان پیدا می شود، شاعری عارف می نامند. حتی برخی این لقب را به شاعران و بعضاً صوفیان می دهند که با موهایی بلند و ژولیده پشت تریبون می روند و با آب و تاب شعر می خوانند. اما به راستی عرفان چیز دیگری است و عارف فردی فراتر از این حرف هاست.
عرفان از نظر لغوی به معنی شناختن است و گفته می شود که علمی است برای شناختن حق تعالی و اسما و صفات او. و عارف به قول شهید مطهری، یعنی موجودی حقیقی و منحصر به خدا و جز خدا هرچه هست‏ «نمود»است، نه «بود».و توحید از نگاه عارف یعنی «جز خدا هیچ نیست». و عرفان اجتماعی شعر انقلاب، متاثر از آثار تعدادی انگشت شمار بود که مانند مرحوم شاهرخی با گرایش عرفانی، در سطح بالایی از معارف، شعر می‌درخشیند.
استاد جذبه،به خاطر تحصیل در حوزه علمیه،درعلوم قدیمه مهارت کامل داشت و همچنین متون ادبیات را به صورت جدی مطالعه کرده بود. درنسل شاعران انقلاب، کمتر شاعری مثل او تسلط بالایی به متون عرفانی داشت و از اینرو شعر استاد شاهرخی، سبقه عرفانی دارد و زاویه نگاهش عرفانی است و عشق و عرفان حقیقی در واژه واژه اشعار این عارف حقیقی جریان دارد. این استاد فرهیخته به نظم و نثر تسلط کافی داشت و اتفاقاً در قالب نثر نیز توجه ویژه‌ای به عرفان داشت.
کتاب«مشارق الانوار قیروانی»(عارف شهیر قرن هفت هجری)، کتابی در موضوع عرفان است. شرحی که استاد شاهرخی بر آن نوشته است، نشان از توانایی های ایشان در حوزه عرفان است.

سه
در بخش آخر این مقال، یکی از شعرهای استاد شاهرخی را که بوی عشق و عرفان در رگ های آن جریان دارد، تقدیم می‌شود:
ما دردکشان مست ز صهبای الستیم‌
پیمانه‌کشانیم که پیمـان نشکستیـم
تا شـد دل ما باخبـر از عالـم اسـرار
در کوی طلب یک نفـس از پا ننشستیم
تا باده کشیـدم ز خمخـانـه وحـدت‌
چون رند صبوحی‌زده شوریده و مستیـم
تا بار گشودیـم به‌ سرمنـزل توحیـد
از شرک رهیدیم و ز هر وسوسه رستیـم
با ما سخن از غیر مگویید که جز دوست‌
هر رشته که دام دل ما بود گسستیم
ما بت‌شکنانیـم که در معبـد هستـی‌
کس را به جز از خالق یکتا نپرستیـم
با خصم بگـو این همه گستاخ نتـازد
ما پشت بسی فتنه به سرپنجه شکستیم
آن شیردلانیـم که در عرصـه نـاورد
با مرگ چو در باب صفا دست به دستیم
صـد بـار گـر افتیـم برآییـم دگربـار
رنگی نپذیریـم همینیـم که هستیـم

https://www.ettelaat.com/mobile/?p=249937&device=phone

 

 

ادای دین شاعران زن به دفاع مقدس

 

عبدالرحیم سعیدی‌راد در یادداشتی که در اختیار تسنیم قرار داده به بررسی دو مجموعه شعر شاعر کرمانشاهی پرداخته و به این بهانه از نقش زنان شاعر در شعر دفاع مقدس سخن گفته است.

خبرگزاری تسنیم،‌ عبدالرحیم سعیدی‌راد:

در ادبیات دفاع مقدس ما، خانم‌ها جایگاه خاص خود را دارند و در کنگره‌های دفاع مقدس هم همین را به اثبات رسانده بودند که در بسیاری مواقع حتی از آقایان نیز پیشی می‌گرفتند. به یاد دارم که چند سال پیش یکی از کنگره‌های شعر را مورد نقد و بررسی قرار دادند و مشخص شد که خانم‌های جوان  20 تا 30 سال و ساکن استان‌های دور از استان‌های مرزی در کنگره شعر جنگ شرکت کرده‌ و آثار قابل ملاحظه‌ای را ارائه کرده بودند که تعداد آن‌ها به اندازه تعداد آقایان بود.

این را از این جهت عرض کردم که در احساس مسئولیت و توجه به هویت ملی مردم ما، زن و مرد به یک اندازه از خاک و میهن اسلامی خودشان دفاع می‌کند و این در ادبیات نیز خود را نشان می‌دهد.

فاطمه ناظری، متولد کرمانشاه از جمله این زنان است. وی  از شاعرانی است که هم در شعر دفاع مقدس آثار ارزشمندی دارد و هم در شعر آیینی حرف‌های زیادی برای گفتن و اتفاقاً شعر عاشورایی، قطعه جدانشدنی از ادبیات دفاع مقدس است.

 فاطمه ناظری متولد 1354  از شاعران مطرح استان کرمانشاه است که شعر را با راهنمایی معلم دوره دبیرستان خود؛  "یدالله عاطفی" آغاز کرد. او همچنین از راهنمایی "محمدجواد محبت" و  خانم "شهروز دانش‌پژوه" برای سرودن بهره برده است.

 در سابقه سال‌های فعالیت ادبی خود موفق به کسب عنوان‌های متعدد ادبی در کنگره‌ها و جشنواره‌های شعر ملی و بین‌المللی شده است. ناظری چندبار به عنوان شاعر میهمان در دیدار رهبر فرزانه انقلاب با شاعران حضور داشته است. او برگزیده چندین دوره از کنگره شعر بسیج، جشنواره‌های شعر دانشجویی، جشنواره‌های شعر کودک و نوجوان، شعر دفاع مقدس، جشنواره بین‌المللی شعر آینده روشن، جشنواره بین‌المللی شعر خاتم سلیمانی(ویژه شهید قاسم سلیمانی)، و...  بوده است. همچنین، حضور به عنوان شاعر برگزیده ایرانی در مراسم شب‌های شعر دمشق در کشور سوریه و عضویت در  هیئت تحریریه مجله "کیهان بچه‌ها" از دیگر ویژگی‌های کارنامه ادبی ناظری است.

از فاطمه ناظری تاکنون، هفت ترانه نیز در واحد موسیقی صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران تصویب و با صدای خوانندگان مختلفی همچون: علی تفرشی از شبکه‌های مختلف تلویزیونی پخش شده است. 

ناظری دو مجموعه شعری  خوب در کارنامه کاری خود دارد، یکی با عنوان "ماه و خاکریز" با موضوع مقاومت و پایداری و دیگری  "آوازهای بومی باران" که اشعار آیینی این شاعر توانای کشورمان است. " آوازهای بومی باران" حاصل قدم زدن روح  این شاعر در فضای شعر آیینی است، در تمام شعرهای این مجموعه زلالی روح شاعر و تعهد بی قید وشرط شاعر به دوستی وعشق اهل بیت(ع) را می‌توان حس کرد. استفاده از زبان امروزی ، شکستن مضامین تکراری و اشارات بکر شاعرانه و کشفیات شاعرانه از خصوصیات کتاب است.

کتاب "ماه وخاکریز"، مجموعه شعرهای دفاع مقدس این شعر را در خود جای داده است. قالب اشعار کلاسیک است و حاصل نگاه شاعرانه و در عین حال متعهدانه به حریم مقدس وطن و شهدا است. بهره‌گیری از فضای بومی واصالت شاعرانه از رویکردهای کتاب است.

این دو کتاب از سوی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه به چاپ رسیده است. علاوه بر این ناظری  ترانه‌هایی نیز برای شهدا و جانبازان ایران سروده است:

تو یک آسمانی بدون پلاک
تو یک کهکشانی به دستان خاک 
 ....
 و هم برای مظلومیت مردم غزه شعری در این کتاب آورده و حتی یک غزل هم برای لبنان سروده است:
 
 یک گوشه از خاک زمین انگار رنگین است
لبنان‌ترین سیب جهان امروز خونین است

اما مجموعه شعر آیینی ناظری با غزلی عاشورایی با این مطلع آغاز می‌شود:

...و باغ‌های زمین تشنه، شعله‎ور ماندند
و رودهای جهان باز از عطش خواندند
 
عطش شکفته چنان روح آب می‏‌سوزد
مصیبت آن‌قدر است، آفتاب می‏‌سوزد

این مجموعه در ادامه با اشعار مهدوی، علوی و فاطمی ادامه می‌یابد:

جانم دخیل آن ضریح بی‏‌نشانت
 یا فاطمه! یافاطمه! یا آسمان‌ها!
 
هرجا که باشی نام تو اعجاز دارد
بانوی پاک ما و" فاطیمای" آن‌ها

و شعرهای این اثر آیینی با غزلی برای حضرت معصومه(س) به پایان می‌رسد:

بانوی خوبی که دلِ من بی قرار توست
دریایی و جانم چنان ماهی دچار توست

 فاطمه ناظری شاعری است که همواره ادامه خواهد داشت و آثار او را می‌توان در کتاب‌های دیگرش جستجو کرد.

ادبیات پایداری - مصاحبه با رادیو

سعیدی‌راد: ادبیات پایداری، فلسطین و یمن را هم در برمی‌گیرد

یک شاعر با بیان اینکه ادبیات پایداری، یک ادبیات ظلم ستیز است، گفت: ادبیات پایداری تمام سرزمین‌های دیگر را دربر می‌گیرد و ادبیات مربوط به فلسطین و یمن و هر جای تحت ظلم را شامل می‌شود.

سعیدی‌راد: ادبیات پایداری، فلسطین و یمن را هم در برمی‌گیرد

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، عبدالرحیم سعیدی‌راد از شاعران کشورمان در برنامه «از پارسی تا فارسی» رادیو گفت‌وگو در مورد نقش ادبیات دفاع مقدس در زبان فارسی با بیان اینکه واژه‌های مقاومت، دفاع مقدس و پایداری را مربوط به ادبیات سال‌های بعد از انقلاب می‌دانم، اظهار داشت: شروع ادبیات انقلاب اسلامی به دوران انقلاب مربوط می‌شود و کم کم با شروع شدن جنگ تحمیلی به آن ادبیات جنگ گفته شد و پس از چند سال با مفهوم کامل ادبیات دفاع مقدس جایگزین شد.

سعیدی‌راد با بیان اینکه پس از جنگ، ادبیات دفاع مقدس به ادبیات مقاومت و سپس ادبیات پایداری تغییر نام داد، گفت: ادبیات پایداری تمام سرزمین‌های دیگر را دربر می‌گیرد و ادبیات مربوط به فلسطین و یمن و هر جایی را که در حال جنگ هستند، شامل می‌شود.

این نویسنده با بیان اینکه شاعران باید ابتدا در شهرهای خود و سپس در استان‌ها و کشور فعال باشند، تصریح کرد: شخصیت‌ها و شهدای عزیزی در شهرهای مختلف کشور داریم باید در قالب هنر شعر به جامعه معرفی شوند.

وی از جای خالی روایت «جنگ شهرها» در ادبیات دفاع مقدس یاد کرد و تشریح کرد: در پشت جبهه‌ها، خانواده‌ها درگیر جنگ بودند، اما در شعرها به این بخش نگاه نشده هر چند که سینما به صورت کمرنگ آن را نشان داده است.

سعیدی راد با معرفی مجموعه شعر «چشمان بی‌شکیب» با موضوع درفول که از او به چاپ رسیده اشاره کرد و افزود: پرداختن به طنز دفاع مقدس نیز مغفول مانده است و به نوعی می‌توان ادبیات را مدیریت کرد تا کشش به این سمت بیشتر شود.

این شاعر در رادیو گفت‌وگو اذعان کرد: ادبیات پایداری، یک ادبیات ظلم ستیز است و می‌تواند به هر جایی که درگیر ظلم است، گسترش داده شود. 

انتهای پیام/

دزفول، شهر هزار موشک

 

دزفول، شهر هزار موشک

عبدالرحیم سعیدی راد - نویسنده

دزفول کجاست؟ دزفول با قدمتی حدود ۵۰۰۰ سال، یکی از شهرهای استان خوزستان در جنوب غربی ایران است که روی رودخانه دز واقع شده است و نام دزفول برگرفته از پل دژ مانند آن است. مقبره‌های تاریخی بسیار زیادی از ۱۲۵۰ سال قبل از میلاد مسیح تا حدود ۶۰۰ سال بعد از آن در این منطقه وجود دارند. آثار باستانی بسیار زیادی از کشفیات این منطقه به‌دست آمده که در موزه‌های شهر موجودند. مساجد و مقبره‌های بسیاری از قرن‌های ۱۵ تا ۱۹ در این شهر وجود دارند.

 دزفول اولین مرکز تجاری شمال خوزستان است که با استان لرستان در ارتباط بوده است. دزفول از نظر تولیدات کشاورزی ازجمله سبزیجات و صیفی جات مقام نخست را در ایران در دست دارد. همچنین کارخانجات و کارگاه‌های پنبه ریسی زیادی را در خود جای داده است و هم اکنون صنایع کوچک و متوسط زیادی در این شهر به تولید مشغولند. دزفول در مسیر شاهراه ارتباطی تهران – اهواز واقع است.
چرا روز دزفول؟
اگر در برگه‌های تقویم امسال دقت کرده باشید حتماً دیده‌اید که برای اولین بار در روز چهارم خرداد ماه نوشته شده: روز مقاومت و پایداری – روز دزفول.
شایسته است دلیل این کار کمی روشن شود.
گفته می‌شود: در سال ۱۳۶۶ هیأت محترم دولت تصمیم می‌گیرد که یکی از شهرهایی را که به طور مستقیم با جنگ در ارتباط بوده به‌عنوان شهر نمونه انتخاب کند.
به این ترتیب در چهارم خرداد ۱۳۶۶ از سوی وزیر کشور وقت با اهدای لوح زرین به مردم دزفول، این شهرستان به‌عنوان پایتخت مقاومت ایران در دفاع مقدس نام گرفت.
چرا دزفول پایتخت مقاومت شد؟
در اینکه همه ملت ایران مقاوم هستند و جنگ را اداره کردند و دزفولی‌ها طی سال‌های جنگ تحمیلی و در زیر موشکباران‌های شدید عراق، شهر را ترک نکردند و طی ۲۷۰۰روز مقاومت ۲۶۰۰ شهید تقدیم انقلاب و اسلام کردند. مردمی که زخم ۱۷۶ موشک ۶، ۹ و ۱۲ متری را هنوز به یادگار می‌کشند، که گاه در کوچه‌های ۳ متری فرو می‌نشست. همچنین بیش از ۲۵۰۰گلوله توپ و ۳۰۰راکت هواپیما بر سر مردم بی‌دفاع این شهر فرود آمد. اما نمونه شدن دزفول دلایل دیگری هم داشت از جمله:
۱- عدم تخلیه شهر:
موشکباران‌ها در طول جنگ تحمیلی از سوی عراق هرچند بسیار سخت بود اما باعث نشد تا مردم، شهر را تخلیه کرده و از رزمندگان پشتیبانی نکنند ولی مردم دزفول نه تنها تسلیم نشدند بلکه مراسمی مانند راهپیمایی روز قدس را هم زیر موشکباران انجام می‌دادند.
۲- توفیق در بازسازی حین جنگ:
معمولاً این‌طور بود که هرگاه خانه‌های مردم در زیر حملات توپخانه‌ای یا بمباران‌های هوایی یا موشکی ویران می‌شدند خودشان به بازسازی ویرانه‌ها اقدام می‌کردند؛ به طوری که گاهی در کمتر از یک سال مشخص نبود که کدام محله ویران شده است.
۳- پشتیبانی از رزمندگان اسلام:
مردم دزفول پا به پای همه مردم کشور به هر نحو ممکن پشتیبان رزمندگان بودند. دزفولی‌ها بواسطه نزدیکی با جبهه‌های نبرد به‌طور مستمر کمک های مادی و معنوی خود را به جبهه اهدا می‌کردند. هم پذیرای رزمندگان سایر نقاط کشور بودند و هم در موقع عملیات در جبهه‌های نبرد، پذیرای مجروحان جنگ بودند.
۴- تقدیم شهدای زیاد:
شهری که در دوران دفاع مقدس با بیش از ۲۶۰۰ شهید و تحمل مصایب این دوران توانست سربلند از آزمون مردانگی و غیرت و شهامت بیرون آید. بسیار مواقع اتفاق افتاده بود که برخی خانواده ها ، فرزندانشان در جبهه به شهادت می‌رسیدند و خودشان در شهر مورد هجوم موشک قرار داشتند.
۵- داشتن بیشترین نیروی رزمی بویژه فرماندهان:
دزفول از معدود شهرهایی بود که دارای چندین گردان بسیجی بود که بیش از یک تیپ نیرو داشت؛ البته تیپی که به لشکر۷ ولی‌عصر(عج) تبدیل شد. فرماندهان دزفولی (نظیر سردار رشید - رئوفی - زنده یاد سوداگر و...) هم در رده‌های مختلف نظامی جنگ حضور مؤثر و چشمگیری داشتند.
 نام‌های دزفول در زمان جنگ تحمیلی
«شهر بی‌ در و پیکر» چون بی‌حساب وکتاب مورد بمباران و موشکباران قرار می‌گرفت. «شهر هزار موشک»؛ این اسم نشان از تعداد زیاد موشک‌هایی بود که به این شهر اصابت می‌کرد. «بلد الصواریخ یا شهر موشک‌ها»، «شهر مقاومت‌»، «پایتخت مقاومت» و «الف دزفول» این آخری نشأت گرفته از سخنان گوینده رادیو عراق بود که هرگاه اسامی شهرها را برای بمباران می‌خواند بکار می‌برد. در واقع سر لیست همه بمباران‌ها بود؛ حتی شایع شده بود هرگاه میگ‌های عراقی قصد بمباران جایی را داشتند اما موفق نمی‌شدند به‌خاطر اینکه بمب‌های خود را به کشورشان برنگردانند آنها را بر سر مردم بی‌دفاع دزفول خالی می‌کردند.
خلاصه اینکه این اسامی و شاید اسامی دیگر، معمولاً به‌عنوان کنایه بر زبان عامه مردم جاری می‌شدند.
سخن امام خمینی(ره):
رشادت‌ها و ازخودگذشتگی‌های مردم غیور دزفول و همچنین اهدای شهدای فراوان این شهر موجب شد تا امام خمینی(ره) در مورد این شهر فرمودند: «شما دزفولی‌ها امتحان دادید و سربلند از آن بیرون آمدید.»
اولین موشک:
بمباران هوایی از همان روزهای اول جنگ آغاز شد و مردم چون تا آن لحظه چیزی ندیده بودند به‌جای پناه آوردن به زیر زمین و جای امن به پشت بام می‌رفتند تا محل اصابت بمب‌ها را ببینند. اولین موشک در ۱۹ مهر ماه ۱۳۵۹ ساعت ۲۲ و ۱۰ دقیقه به دزفول اصابت کرد. در آن شب عده اى از بسیجیان دزفول در حیاط مسجد استراحت مى کردند. اکثر مردم دزفول نمى دانستند که موشک یعنى چه؛ آنها بمباران هوایى و توپ‌هاى دوربرد دشمن را تجربه کرده بودند اما نمى دانستند انفجار موشک چگونه است. یادم می‌آید در همان روزهای موشکباران سفری به تهران داشتم در راه کسی پرسید: صدای موشک مثل صدای چیست؟ هر چه فکر کردم نتوانستم مثل و مانندی برای آن پیدا کنم به ناچار گفتم: صدای موشک مثل صدای... موشک است!!!
یک روز یکی از دوستان همشهری برای کسی تعریف می‌کرد: اوایل جنگ خمپاره که زدند ناشکری کردیم، شد گلوله توپ. قدر توپ‌ها را ندانستیم، شد موشک سه متری، از سه متری هم به شش متر و از آن هم به ۹ متری و دوازده متری. حالا باید برویم خدا را شکر کنیم که موشک‌های پانزده و بیست متری نرسیده!
حرف آخر:
۱- سال‌هاست چهارم خرداد در سایه سوم خرداد (سالروز آزادسازی خرمشهر) قرار دارد و همیشه تحت‌الشعاع آن قرار گرفته است اما این اهمیت بالایی ندارد چرا که روز فتح خرمشهر آنقدر روز بزرگی است که هر سال باید بهتر از سال قبل آن برگزار شود اما نباید فراموش کرد که مقاومت مردم دزفول یکی از عوامل فتح خرمشهر بود. در واقع اینها جدای از هم نیستند و به قولی باید گفت: مقاومت در دزفول پیروزی در خرمشهر!
با این حال جا دارد که مسئولان فرهنگی؛ گوشه چشمی هم به دزفول به‌عنوان پایتخت مقاومت ایران داشته باشند.
۲- سوم و چهارم خردادها می‌آیند و می‌گذرند اما برای مردم خوزستان خصوصاً دو شهر خرمشهر و دزفول آب از آب تکان نمی‌خورد. اینکه روزی به‌نام شهری در تقویم‌ها نوشته می‌شود به خودی خود خوب و یادآور واقعه‌ای تاریخی است و اینکه برنامه‌هایی در صداوسیما اجرا شود و مراسمی برای مردم در این شهرها اجرا شود امری عادی است اما سؤال اینجاست که بعد از آن چه؟ اینکه دل مردمی خوش باشد که در یک روز از سال نامی از رشادت و مردانگی آنها برده می‌شود کافی است؟
همانگونه که مردم دزفول در طول دوران جنگ همچون رزمنده‌ای بی‌ادعا؛ شهید داد و استقامت کرد، وظیفه‌ای بود که بخوبی انجام شد. حال دولتمردان ما باید همت کنند و قدرشناسی خود را با طرح‌هایی برای سازندگی از این مردم نستوه نشان بدهند. پل قدیم دزفول هر روز فرسوده‌تر می‌شود، بازار قدیم دزفول رو به ویرانی است، مرمت سبزقبای دزفول تمام نشده؛ نداشتن روگذر‌ها و زیر گذرهای کافی عامل ترافیک در این شهر شده، موزه دفاع مقدس تا موزه شدن راه‌های طولانی دارد. خانه‌ها و کوچه‌های قدیمی شهر که نماد دزفول عزیزند؛ هر روز فرو می‌ریزند و ... شاید حداقل کاری که برای این مردم شریف و مقاوم و البته رنج دیده می‌توان انجام داد، این باشد که به وعده‌ها و قول‌هایی که به آنها داده شده است عمل شود. همین!

برش

در تقویم رسمی کشور ۴ خرداد، به عنوان «روز مقاومت و پایداری - روز دزفول» نامگذاری شده است. بلد الصواریخ یا شهر موشک‎ها عنوانی بود که عراقی‎ها، به شهر مقاوم و شهید پرور دزفول داده بودند.
 دزفول که به عنوان شهر نمونه در جنگ تحمیلی و مظهر مقاومت مردم در مقابل حملات موشکی عراق نام گرفته بود در چهارم خرداد سال ۱۳۶۶ از طرف دولت وقت کشورمان مفتخر به دریافت لوح زرینی شد که توسط نماینده دولت و تعدادی از مسئولان دیگر، در میدان فتح المبین نصب شد.
مردم دزفول در طول هشت سال دفاع مقدس با همه توان در برابر دشمنان قهرمانانه ایستادند و با وجودی که بیشترین موشک‌ها بر پیکره این شهر وارد شد اما در حین جنگ، مردم بخش‌های تخریب شده شهر را همزمان بازسازی می‌کردند. با این همه بخش‌های گسترده‌ای از بافت تاریخی دزفول آسیب دید و بیش از ۲۶۰۰ شهید در راه خدا و انقلاب اسلامی و کشور عزیزمان تقدیم کردند و به‌دلیل همین مقاومت‌های بی‌نظیر به عنوان شهر نمونه مقاومت و پایداری و پایتخت مقاومت ایران عزیز نام گرفت و روز چهارم خرداد هم در تقویم‌های سالانه، به‌ نام «روز دزفول» ثبت شد.
دزفول در طول جنگ تحمیلی ۱۷۲ بار مورد اصابت انواع موشک‎های ۳ و ۶ و ۹ متری اسکاد B ساخت اتحاد جماهیر شوروی ۲۵۰۰ بار گلوله توپ و ۳۰۰ بار مورد حملات هواپیماهای دشمن قرار گرفت ؛ در این حملات بیش از ۱۹۰۰۰ واحد تجاری و مسکونی تخریب شد و جمعاً ۲۶۰۰ شهید و عده زیادی مجروح و در جبهه‌ها هم با جوانان خط شکن خود حضور فعال داشت و به رغم تمام این خسارت‌ها و فشارها و تقدیم شهید و جانباز و آزاده همچنان استوار به مقاومت خود ادامه داد و خواست و اراده رژیم بعث عراق را در خالی کردن شهر توسط مردم، یا جبهه‌ها توسط جوانان به شکست کشاند و با مقاومت خود به عنوان دژی مستحکم و تکیه گاهی مورد اعتماد برای رزمندگان اسلام عمل کرد و نمونه‎ای از مقاومت را هم برای کل جهان به نمایش گذاشت و تحسین همگان را برانگیخت.

«به امید دیدار» روایت‌گر خاطرات شاعران از دیدار با رهبر انقلاب شد

در قالب مستند؛

«به امید دیدار» روایت‌گر خاطرات شاعران از دیدار با رهبر انقلاب شد

«به امید دیدار» روایت‌گر خاطرات شاعران از دیدار با رهبر انقلاب شد

مستند «به امید دیدار»به روایت خاطرات کمتر شنیده شده از حواشی جلسات شاعران با رهبر انقلاب می‌پردازد.

به گزارش خبرگزاری مهر، «به امید دیدار» به کارگردانی امیر تیموری و تهیه‌کنندگی مهدی بوشهریان مستندی در مورد دیدار شاعران با آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی است.

شاعرانی که در این مستند حضور دارند در دیدار نیمه ماه مبارک رمضان حضور داشته و شعر خوانده‌اند.

این مستند بیش از هر چیز، به روایت خاطرات کمتر شنیده شده از حواشی این جلسات می‌پردازد.

این دیدارها از اوایل دهه هفتاد شمسی آغاز و تا سال ۱۳۹۸ بدون وقفه برگزار شد. اما در سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به دلیل شیوع بیماری کرونا برگزار نگردید.

این جلسه بخشی از خاطرات شاعرانه ایران معاصر است و در این دیدارها شاعرانی بسیار به شعرخوانی پرداخته‌اند.

تصاویری از قیصر امین‌پور، سیدحسن حسینی، نصرالله مردانی، حمید سبزواری، مشفق کاشانی، ابوالفضل زرویی نصرآباد و بسیاری از نام‌آوران شعر فارسی معاصر در این جلسه به یادگار مانده است.

در این مستند ناصر فیض، اسماعیل امینی، دکتر محمدرضا سنگری، دکتر محمدمهدی سیار، مهندس عبدالرحیم سعیدی‌راد، مصطفی محدثی خراسانی سیده فرشته حسینی و فاطمه نانی‌زاد به روایت خاطرات خود می‌پردازند.

«به امید دیدار» کاری از خانه شعر و ادبیات است که در منطقه فرهنگی و گردشگری عباس‌آباد تهیه شده است.

کد خبر 5201354

مصاحبه پیرامون شعر آیینی

سعیدی در مصاحبه با رادیو گفت‌وگو؛

شاعران شعر آیینی بیشتر از دیگر شعرا باید حریم را حفظ کنند

یک شاعر عنوان کرد: موضوع شعر آیینی ائمه اطهار علیهم السلام هستند، لذا در شعر آیینی باید حد و حرمت رعایت شود تا شعر کاریکاتوری نباشد

عبدالرحیم سعیدی راد، شاعر، نویسنده و پژوهشگر در برنامه «گفتگوی فرهنگی» پیرامون بحث مخاطب در شعر آیینی راجع به ائمه بیان کرد: شعر درباره ائمه و شعر آیینی گفتن یا نثر نوشتن در این زمینه واقعا کار مشکلی است. مشکل از این نظرکه به هرحال ما باید به اصل ماجرا ایمان داشته باشیم و مخاطب هم با آن آشنا باشد در نتیجه باید حرفی بزنیم که شاعرانه و در عین حال واقعی باشد و باید این مطلب را شیرین بیان کرد تا به دل مخاطب بشیند و بتوان اسم شعر یا نثر ادبی روی آن مطلب بگذاریم.

وی افزود: در شعر آیینی باید مرز احترام، وفاداری وحرمت حفظ شود. شعر یا بیتی یا نثری که می نویسیم باید چیزی به مخاطب اضافه کرده و علاقمندان را به این سمت هدایت کند ،گاهی افراد مطالبی را عنوان می کنند که واقعیت ندارد در هیچ کتابی نیامده است. چه چیزی باعث می شود کسی جرات کند از خودش ماجرا در بیاورد؟ آن شاعر که این را می نویسد. چه کسی اجازه داده است این کار را انجام بدهد. ما در داستان هم نداریم. چون داستان هم مورد رجوع قرار می گیرد.

این شاعر و نویسنده ساده انگاری حتی در خطاب ائمه به نام کوچک را نیز مصادیقی ازهتک حرمت ها در شعر و داستان دانست و گفت: شعر و داستانی که این احترام ها و حرمت گذاشتن ها در آن رعایت نشود از همین مسائل کوچک به سمت جلو رفته تا به تصویر سازی و کاریکاتور می رسد اگر کاریکاتور را ما توهین می بینیم چون شکلش را برایمان قابل تجسم است این نوع نگاه در شعر و داستان هم نوعی بی احتر امی است، همان طور که به آن کاریکاتور اعتراض می شود به این شعر هم اعتراض وارد است.

سعیدی راد در ادامه به موضوع مدح در شعر آیینی، معشوق یا محبوب اشاره داشت و تصریح کرد: درباره تفاوت محبوب و معشوق باید گفت،معشوق زمینی کسی است که به او عشق ورزیده می شود معمولا می گویند من به پدرم من به مادرم عشق می ورزم اصل قضیه فرار کردن از اصل ماجرا است. یک مقداری معنای معشوق نازل شده است خوب نیست این ها را معشوق خودمان بدانیم. کسی که کسی را دوست دارد و عاشقش است خودش را بهش برساند و شبیهش بکند. در معنای ظاهری که در بین مردم رواج دارد واژه معشوق دم دست تر است. ولی محبوب کمتر ازش استفاده می شود شاید شاعران سراغ کلمه محبوب بروند ولی مرحله ای باشد. در هرصورت عاشق یا کسی که عشق بورزد باید خودش را نزدیک بکند کسی راجع به حضرت زهرا ( ع ) بگوید باید صفت حضرت و مرام و روش ایشان را حتی اندکی داشته باشد هرکس هم بیشتر عاشق باشد بیشتر سعی می کند آن را برای خودش نگه دارد. آن هایی که بیشتر جار می زنند کمتر عاشق هستند. آن هایی که خودشان را خادم می دانند عاشق می دانند کمتر وارد چیزی بگویند شرایطی برای خودشان ایجاد کنند مبادا یک چیزی بگویم که یک ذره ای خدشه ای وارد بکند احتیاط عاشق بیشتر است.

وی با بیان این موضوع که شعر سرودن برای اهل بیت و ائمه اطهار علیهم السلام کار مشکلی است عنوان کرد: در ذات شعر اغراق وجود دارد. غلو کردن جزو شعر است، اما در شعر آیینی باید حدی داشته باشد . نباید طوری باشد که به آن شان و جایگاه لطمه وارد شود.

سعیدی راد در پایان تاکید کرد: شاعری که برای اهل بیت علیهم السلم شعری می سراید باید به اندیشه و رفتار آنها نز توجه کند و با قصد قربت کرد شعر بسراید شعر برای این خاندان از قلب شاعر می جوشد.
 

صدای شعر انقلاب به ندرت در خارج از مرز‌ها شنیده شده است

شاعر، کارشناس ادبی و عضو مؤسسه شاعران پارسی‌زبان:

صدای شعر انقلاب به ندرت در خارج از مرز‌ها شنیده شده است

شاعر و ادیب کشورمان ضمن اشاره به قابلیت‌های شعر معاصر فارسی برای عرضه در مجامع ادبی جهان و انتقاد از جاده یک‌طرفه ترجمه در ایران می‌گوید، متأسفانه شعر انقلاب این فرصت را به ندرت پیدا کرده است که صدایش در خارج از مرز‌های ایران شنیده شود.

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر و کارشناس ادبی و از مسئولان مؤسسه شاعران پارسی‌زبان در رابطه با تلاش‌های صورت گرفته برای ترجمه آثار شاعران معاصر در میان مخاطبان غیر فارسی‌زبان و قابلیت‌های عرضه جهانی آن‌ها به تسنیم گفت: مؤسسه شاعران پارسی‌زبان در سال گذشته حدود ۲۰ عنوان کتاب در این قالب منتشر کرد که در این تعداد، آثاری از شاعران کشور‌های ایران، هندوستان، تاجیکستان و افغانستان وجود داشت. از سوی دیگر، قرار است آثار جدیدی از شاعران پاکستانی، ایرانی، هندی و تاجیکستانی نیز در سال جدید منتشر شود. تعداد این آثار نیز به ۱۲ عنوان خواهد رسید که فعلاً در مرحله ویراستاری قرار دارند. وی در ادامه عنوان کرد: متأسفانه در دانشگاه‌های خارجی کمتر به شعر معاصر فارسی توجه نشان داده شده است، از این منظر، انتشار آثار اینچنینی می‌تواند برای معرفی جریان‌های شعر معاصر فارسی مفید باشد. فکر می‌کنم این آشنایی میان شاعران فارسی‌زبان قدم بزرگی است، از سوی دیگر، اساتید دانشگاه همین کتاب‌ها را برای معرفی شعر معاصر فارسی به کلاس‌های خود می‌برند که این امر نیز در آشنایی جامعه دانشگاهی کشور‌هایی مانند هند با شعر معاصر اثرگذار خواهد بود.


این شاعر و کارشناس ادبی افزود: حقیقت این است که واردات کتاب به صورت چمدان چمدان صورت می‌گیرد، اما صادرات ما دانه‌دانه است. در سال‌های اخیر ناشرانی بوده‌اند که کتاب‌های خوب و پرمخاطب در حوزه‌های مختلف مانند دفاع مقدس را در قالب مجموعه‌های شعر و داستان ترجمه و به ناشران خارجی عرضه کرده‌اند، اما شمار این دست از آثار در مقایسه با تعداد عناوینی که به صورت ترجمه وارد کشور می‌شود، بسیار اندک است.


سعیدی‌راد با اشاره به اینکه یکی از اقدامات خوب حوزه هنری در سال‌های اخیر، راه‌اندازی مرکز ترجمه بوده است، گفت: شناخت مخاطبان خارجی از شعر ایران طی سال‌های اخیر بیشتر محدود به اسامی‌ای مانند فروغ و قیصر بوده است، این در حالی است که شعر معاصر ایران حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. متأسفانه باید بگوییم که شعر انقلاب این فرصت را به ندرت پیدا کرده است که صدایش در خارج از مرز‌های ایران شنیده شود. به نظر می‌رسد یکی از ضعف‌هایی که ما در این حوزه به آن دچار هستیم، عدم بازارسازی موفق و خوب است. امیدوارم با تجربه‌ای که در دهه ۹۰ کسب کردیم، در دهه نخست ۱۴۰۰ موفق‌تر عمل کنیم.

مصاحبه - صدای خاموش شعر فارسی در جهان

عبدالرحیم سعیدی‌راد ضمن اشاره به قابلیت‌های شعر معاصر فارسی برای عرضه در مجامع ادبی جهان، از جاده یک‌طرفه ترجمه در ایران انتقاد کرد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شاید بتوان از وجهی دهه 90 را دهه آروزها برای حوزه ادبیات نامید. دهه‌ای که در آن طرح‌ها و برنامه‌های مختلفی برای عرضه جهانی ارائه شد، اما در همین مرحله باقی ماند و کمتر به ثمر نشست. دهه 90، دهه آرزوها و امیدها و دهه آزمون و خطاهاست. 

ادبیات معاصر به ویژه شعر فارسی در چند سال اخیر با ورود به حوزه‌های جدید، پرداختن به فرم و طرح مسائل نو، تلاش کرد گامی جدید بردارد. تمام این تلاش‌ها در کنار سابقه درخشان شعر فارسی در یکصد سال اخیر، شعر را به عنوان یکی از شاخه‌های موفق ادبی معرفی کرده است. با این حال کمتر کتابی از شاعران هم‌عصر است که به دیگر زبان‌ها ترجمه شده و فرصت یافته باشد تا در میان مخاطبان غیر فارسی‌زبان نیز سخن بگوید. غربت شعر معاصر از این بیشتر نیز هست. شاعران فارسی‌زبان و حلقه‌های ادبی در کشورهای مختلف کمتر با یکدیگر ارتباط دارند و همدیگر را می‌شناسند. اساتید زبان فارسی در دیگر کشورها کمتر با شعر معاصر آشنایی دارند و تدریس در این زمینه در کلاس‌های درس، عمدتاً به ادبیات کلاسیک محدود می‌شود.

مؤسسه شاعران پارسی‌زبان با در نظر گرفتن این خلأ، تلاش کرده با انتشار آثار شاعران فارسی‌زبان از کشورهای مختلف این پیوندها را محکم‌تر کرده و زمینه آشنایی را میان فعالان این حوزه ایجاد کند. انتشار 20 عنوان کتاب از شاعران در سال 99، اولین قدم در این حوزه بود که با استقبال خوبی در کشورهای مختلف به ویژه هندوستان مواجه شد. 

عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر و کارشناس ادبی، از جمله مسئولان انتشار این آثار است. او در گفت‌وگویی با تسنیم از تأثیر چاپ این عناوین در میان فارسی‌زبانان گفت. بخش دیگر صحبت‌های سعیدی‌راد به تأثیر ترجمه و عدم توازن میان صادرات و واردات کتاب اختصاص داشت. او در این زمینه معتقد است که شعر فارسی قابلیت‌های عرضه جهانی را دارد، اما زمینه مناسبی برای این امر دیده نمی‌شود. مشروح گفت‌وگوی این شاعر را می‌توانید در ادامه بخوانید:

*تسنیم: مؤسسه شاعران پارسی‌زبان در سال گذشته تلاش کرد تا با انتشار آثار شاعران فارسی‌زبان در کشورهای مختلف، پیوند میان این شاعران را محکم‌تر کرده و درخصوص معرفی شعر فارسی وارد مرحله جدیدی شود. کمی درباره این دست از فعالیت‌های مؤسسه در سال گذشته توضیح دهید. چه تعداد اثر در این قالب منتشر شد؟

مؤسسه شاعران پارسی‌زبان در سال گذشته حدود 20 عنوان کتاب در این قالب منتشر کرد که در این تعداد، آثاری از شاعران کشورهای ایران، هندوستان، تاجیکستان و افغانستان وجود داشت. چاپ اول این آثار با همکاری خانه فرهنگ ایران در دهلی در هند انجام شد. همان زمان نیز مراسم رونمایی برای این آثار برگزار شد که با استقبال خوبی همراه بود. 

با حضور علیرضا قزوه در هند، جمع زیادی از اساتید دانشگاهی با اشتیاق زبان فارسی را دنبال می‌کنند و شعر می‌گویند. این آثار نیز پس از انتشار، در دسترس جامعه دانشگاهی کشور هند قرار گرفت تا با فضای شعر معاصر فارسی بیشتر آشنا شوند. چاپ دوم این عناوین نیز در حال حاضر در ایران در حال انجام است، کارهای صفحه‌بندی انجام شده و طراحی جلد مختلفی نیز برای کارها در نظر گرفته شده است. 

از سوی دیگر، قرار است آثار جدیدی از شاعران پاکستانی، ایرانی، هندی و تاجیکستانی نیز در سال جدید منتشر شود. تعداد این آثار نیز به 12 عنوان خواهد رسید که فعلاً در مرحله ویراستاری قرار دارند. 

*تسنیم: استقبال از آثار به چه صورت بود؟

خوشبختانه استقبال خوبی صورت گرفت. البته انتشار این آثار برنامه اول مؤسسه بود. در قدم بعدی، به دنبال انتشار آثار در قالب‌های جدیدتری مانند کتاب‌های صوتی هستیم که با صدای خود شاعران به صورت گزیده منتشر شود. در کنار این مسائل، انتشار آثار در دیگر قالب‌های ادبی مانند نثر ادبی نیز در برنامه کاری ما هست؛ قالب‌هایی که کمتر مورد توجه قرار گرفته و از این طریق می‌توان بیشتر به آنها پرداخت. 

کتاب , شعر , شعر فارسی , زبان فارسی ,

*تسنیم: با برخی از شاعران و جامعه فرهنگی فارسی‌زبان در کشورهایی مانند هند وستان صحبت می‌کردیم، اشاره داشتند که جامعه دانشگاهی این کشورها کمتر با شعر معاصر فارسی آشنا هستند.

بله، همین‌طور است. متأسفانه در دانشگاه‌ها کمتر به شعر معاصر فارسی توجه نشان داده شده است؛ از این منظر، انتشار آثار این‌چنینی می‌تواند برای معرفی جریان‌های شعر معاصر فارسی مفید باشد. فکر می‌کنم این آشنایی میان شاعران فارسی‌زبان قدم بزرگی است. از سوی دیگر، اساتید دانشگاه همین کتاب‌ها را برای معرفی شعر معاصر فارسی به کلاس‌های خود می‌برند که این امر نیز در آشنایی جامعه دانشگاهی کشورهایی مانند هند با شعر معاصر اثرگذار خواهد بود.

یکی از کارهای خوبی که طی چند وقت اخیر شکل گرفته، تمرین خوشنویسی و خط است که به نظرم یکی از مهمترین راه‌ها در انتقال فرهنگ اسلامی ایرانی به کشورهای مختلف است. با تمرین برای نوشتن، یک مصرع یا یک بیت در ذهن فرد ملکه می‌شود.   

*تسنیم: شعر فارسی در دهه‌های گذشته توانسته تجربیات جدیدی به دست آورد. از سوی دیگر، حضور چهره‌ها و استعدادهای جدید در این حوزه از  دیگر نکات مثبت شعر معاصر است. می‌شود گفت یکی از آرزوهای اهالی فرهنگ در دهه 90، ترجمه آثار و تسهیل این امر بود که می‌توان گفت چندان عملی نشد. چرا با وجود این ظرفیت و قابلیت، صدای شعر معاصر فارسی کمتر به گوش مخاطبان در خارج از مرزها رسیده است؟

فکر می‌کنم این کار در حد مقدماتی فراهم شده است، اما حقیقت این است که واردات کتاب به صورت چمدان چمدان صورت می‌گیرد اما صادرات ما دانه دانه است. در سال‌های اخیر ناشرانی بوده‌اند که کتاب‌های خوب و پرمخاطب در حوزه‌های مختلف مانند دفاع مقدس را در قالب مجموعه‌های شعر و داستان و ... ترجمه کرده و به ناشران خارجی عرضه کرده‌اند، اما شمار این دست از آثار در مقایسه با تعداد عناوینی که به صورت ترجمه وارد کشور می‌شود، بسیار اندک است. 

یکی از اقدامات خوب حوزه هنری در سال‌های اخیر، راه‌اندازی مرکز ترجمه بوده است. تعداد زبان‌ها و کشورهای مقصد بیشتر شده اما این دست فعالیت‌ها به نسبت تولیدات خوبی که در داخل کشور اتفاق می‌افتد، کم است. شناخت مخاطبان خارجی از شعر ایران طی سال‌های اخیر بیشتر محدود به اسامی مانند فروغ و قیصر بوده است، این در حالی است که شعر معاصر ایران حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. متأسفانه باید بگوییم که شعر انقلاب این فرصت را به ندرت پیدا کرده است که صدایش در خارج از مرزهای ایران شنیده شود. 

به نظر می‌رسد یکی از ضعف‌هایی که ما در این حوزه به آن دچار هستیم، عدم بازارسازی موفق و خوب است. تا وقتی این امر شکل نگیرد، تا زمانی که ارتباطات فرهنگی قوی نشود، قطعاً این زنجیره به هم متصل نخواهد شد. می‌شد در این سال‌ها به تقویت این حلقه‌های ارتباطی بیشتر فکر کرد تا علاوه بر کشورهای عرب‌زبان که بیشتر با آنها در ارتباط هستیم، با دیگر فرهنگ‌ها و کشورها نیز ارتباط برقرار کرده و این دایره را گسترش می‌دادیم. امیدوارم با تجربه‌ای که در دهه 90 کسب کردیم، در دهه نخست 1400 موفق‌تر عمل کنیم. 

*تسنیم: منتقدان و کارشناسان در سال‌های اخیر بارها درباره تأثیر ترجمه بر آثار ادبی فارسی تذکر داده‌اند. در مواردی مانند حوزه داستان، این تأثیرپذیری بیشتر مشهود است و گفته می‌شود که در برخی از داستان‌ها که به اسم آثار تألیفی منتشر می‌شوند، تنها نام شخصیت‌ها تغییر می‌کند و  داستان، کپی از آثار خارجی است. این تأثیرپذیری در حوزه شعر به چه صورت بوده است؟

اشکالی که برای تأثیرپذیری آثار در دیگر قالب‌های ادبی از ترجمه وجود دارد، برای شعر هم به صورت عام وجود دارد. نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که ما هیچ‌گاه نتوانستیم در سال‌های گذشته در مجامع ادبی دیگر کشورها مانند شب شعرهای آنها حاضر شویم. بررسی میزان و نوع تأثیرپذیری زمانی دقیق‌تر صورت می‌گیرد که بتوان این محل مقایسه را ایجاد کرد. در سال‌های قبل‌تر مشارکت و حضور بیشتر بود، اما در سال‌های اخیر کمتر از قبل شده است. هرگاه این حضور و ارتباط بیشتر بود و وجود داشت، نتیجه خوبی نیز برای شعر ما حاصل می‌شد. به عنوان نمونه، شعر آقای قزوه با عنوان «بهار در آسانسور» در یکی از این فستیوال‌های جهانی اول شد. این دست از نمونه‌ها نشان می‌دهد که شعر ما ظرفیت برای حضور در مجامع ادبی جهانی را دارد، اما از آن غافلیم.

 

این ظرفیت در میان آثار شاعران جوان بیشتر دیده می‌شود. کارهای آنها حرف‌های خوبی برای گفتن دارد، حرف‌های جهانی که زبان مشترک دنیا است، اما بستر مناسبی برای عرضه و ارائه این آثار دیده نمی‌شود. در کشورهای عربی این اتفاقات رخ می‌داد، مثلاً خاطرم هست شب شعری در سطح خاورمیانه در بصره برگزار می‌شد یا اخیراً در کویت نیز رویدادی این‌چنینی رخ داده بود که از برخی از شاعران ما نیز دعوت کرده بودند.همه این‌ها نشان می‌دهد که شعر معاصر ما ظرفیت عرضه در عرصه جهانی را دارد. 

در بحث آسیب‌شناسی باید بگویم که بله گاه آثار تحت تأثیر ترجمه‌ها بوده‌اند. بعضاً در حوزه نقد شعر که وارد می‌شویم، می‌بینیم که برخی از شعرها کپی ترجمه فلان شعر خارجی است. از این آفاقات در ادبیات دیده می‌شود، اما میزان آن در حوزه شعر آنقدر نیست مانعی برای جهانی شدن باشد. باید به بخش دیگر این قضیه نیز نگاه کنیم. آثار ترجمه می‌تواند در رشد فکری و گسترش دایره واژگانی شاعر، تنوع در تصویرسازی و ... کمک  کند. 

انتهای پیام/

 

مؤسسه شاعران پارسی‌زبان تاکنون ۲۰ عنوان کتاب از شاعران فارسی‌زبان از کشورهای مختلف از جمله ایران، افغانستان، هندوستان و تاجیکستان منتشر کرده است.

عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر و از مسئولان مؤسسه شاعران پارسی‌زبان، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به آثاری که این مؤسسه در راستای معرفی شاعران فارسی‌زبان منتشر کرده است، گفت: مؤسسه تاکنون 20 عنوان کتاب با همین هدف منتشر کرده است که از این تعداد، پنج عنوان کتاب مربوط به شاعران فارسی‌زبان هند، سه عنوان کتاب از شاعران تاجیکستان و دو عنوان اثر نیز مربوط به شاعران افغانستانی بوده است. 

وی ادامه داد: چاپ نخست این آثار در دهلی و با همکاری خانه فرهنگ ایران در دهلی منتشر شد و در اختیار جامعه دانشگاهی در این کشور قرار گرفت. این آثار به منظور معرفی شاعران فارسی‌زبان و آشنایی با کارهای آنها و شناخته شدن جریان شعر معاصر در جامعه دانشگاهی منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

سعیدی‌راد از چاپ دوم این آثار خبر داد و اضافه کرد: چاپ دوم این آثار در ایران با طراحی جلد جدید و مختلف در حال انجام است. پیش‌بینی می‌شود که این چاپ دوم این عناوین تا پایان سال جاری منتشر شود.  

وی همچنین از انتشار آثار از شاعران و فعالان فرهنگی و ادبی فارسی‌زبان در قالب‌های دیگر نیز خبر داد و گفت: قرار است در حوزه‌های دیگر مانند نثر ادبی نیز فعالیت داشته باشیم تا آثار خوبی که در این زمینه خلق شده‌اند نیز به جامعه فارسی‌زبان معرفی شود. 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/12/26/2471063/

 

مکتب گمنامی - مصاحبه

 به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی استان فارس، وی در گفت و گو با ستاد خبری کنگره مکتب گمنامی اظهار داشت: اولین کنگره ملی شعر مکتب گمنامی فرصت مغتنمی است تا شاعران سراسر کشور وارد گود شوند و در خصوص سربازان گمنام امام زمان (عج) که بی هیچ چشمداشتی در حال خدمت هستند، عرض ارادت کنند.

وی تصریح کرد: جای این موضوع در ادبیات بعد از انقلاب اسلامی خالی بود. به هر حال با موضوعات مختلف ملی و میهنی و مذهبی همایش های متعدد شعری برگزار شده است ولی این یکی از موضوعات بکر است که تا جایی که من اطلاع دارم شاعران در آن  طبع آزمایی نکرده اند. 

این فعال فرهنگی که در حوزه شعر بیش از بیست اثر چاپی در کارنامه دارد، خاطرنشان کرد: این کار می تواند ادای دینی باشد به این عزیزان که حافظان امنیت کشورمان هستند.

وی ادامه داد: به هر حال هر کدام از ما ایرانیان در ذهن خود نوعی از خدمات ارزنده این عزیزان گمنام را در ذهن داریم و خیلی بجاست که با شرکت در این کنگره شعر؛ ادی دینی به این سربازان گمنام داشته باشیم.

سعیدی راد در خصوص عنوان کنگره اظهار داشت: چقدر مسئولان برگزاری این کنگره خوش سلیقه و حکیمانه اسمم «مکتب گمنامی» را انتخاب کرده اند. چرا که آنها خادم ملت هستند و در کمال گمنامی و خالصانه کار می کنند و امنیت می آفرینند

وی افزود: آنان در انجام کارهای بزرگشان هیچ ادعایی هم ندارند. و براستی این خودش مکتب بزرگی است که تنها انسانهای خالص می توانند از آن بهره مند شوند.

این شاعر و نویسنده گفت: برگزاری کنگره ای برای سربازان گمنام امام زمان (عج) تشکری از این مجاهدان بی نام و نشان است و هرچند آنها نیاز ندارند و ما باید از آنها درس گذشت و فداکاری بیاموزیم. 

وی تصریح کرد: به هر حال شاعران به آنها خواهند گفت که «ایران امن» در سایه حضور و چشم های همیشه بیداری آنها بوجود می آید و جز این، امنیت و آرامشی نخواهیم داشت. 

سعیدی راد  شعر را هنر اول کشور ما عنوان کرد و گفت: در این کنگره ملی شعر، آثاری خلق و ارایه خواهد شد که در تاریخ ادبیات ما خواهند درخشید و  ماندگار خواهند شد و از سویی دیگر بر غنا و ارتقای ادبیات معاصر خواهند افزود. 

 

وی با اشاره به مجموعه«باقی بقای تو» گفت: چاپ دوم این مجموعه نثر ادبی در شکل  و شمایل دیگری در حال انتشار  است و در فروردین ماه سال 1400منتشر خواهد شد. این مجموعه نثر ادبی حاوی 70 قطعه شاعرانه با موضوعات لطیف عاشقانه است. 

 

این شاعر و نویسنده نام آور در پایان به علاقمندان شعر مژده داد: درحال تدوین مجموعه ای از جدیدترین دوبیتی های خود است که طی سال های گذشته نوشته و پیش بینی می‌کند این اثر  اوایل خرداد ماه سال آینده زیر چاپ برود. 

https://www.artfars.ir/fa/pages/newsdetail/137800/

 

یادداشت| سخنی درباره نثرهای عبدالرحیم سعیدی‌راد

غلامرضا کافی، استاد دانشگاه، در یادداشتی به مناسبت انتشار کتاب «باقی بقای تو»، به برخی از ویژگی‌های نثرهای ادبی سعیدی‌راد اشاره کرده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «باقی بقای تو»، تازه‌ترین اثر عبدالرحیم سعیدی‌راد، از سوی مؤسسه شاعران پارسی‌زبان منتشر و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. این اثر نیز همانند دیگر آثار سعیدی‌راد همچون «همین» در قالب نثر ادبی نوشته شده است.

غلامرضا کافی، از شاعر و استاد دانشگاه، در یادداشتی به مناسبت انتشار این اثر، به برخی از ویژگی‌های آثار سعیدی‌راد اشاره کرده و نوشته است:

در همین آغاز برای عبدالرحیم سعیدی‌راد که جانی زلال و ضمیری پیراسته دارد، آرزوی توفیق دارم. تجربه شاعری و تصمیم نوشتن به من می‌گوید، نثر با شعر در نگاشتنِ از روی تصمیم و تعمد با هم تفاوت نمایانی دارند. بدین معنی که هرگاه نویسنده برای نوشتن تصمیم می‌گیرد، از قضا چیزی فراتر از توقع حاصل می‌شود، اما برای شاعر این گونه نیست و حاصل بسیار فروتر از انتظار وی بر می‌آید.

اما درباره این آثار نکته‌هایی قلمی می‌شود که به قرار زیر است:

یک) تخیل به عنوان اصل انکارناپذیر هنر و شکل‌های ادبی در اینجا نیز اهمیت خود را دارد، مانند این فراز که «تکیه‌ها پیراهن نیلی به تن کرده‌اند» که هم ساحت استعاری_ تشخیصی دارد و هم معنای مجازی.

دو) بهره بردن از تناسب‌ها و ایهام تناسب‌ها که این رفتار ادبی و هنری البته به آگاهی شاعر یا نویسنده بسیار بسته است و آنچه سعیدی راد از آن سخن می‌گوید، بدان آگاهی کامل دارد و از این رو از ایهام تناسب‌ها به خوبی بهره می‌برد، چنان که آورده است: «ای کاش فرزدقی از گریبان کلماتم طلوع کند».

سه) برخی شروع‌های ناگهانی و تعلیق گونه. در حقیقت ما می‌توانیم در گونه‌های نثر، از شگردهای محتوم داستان‌نویسی سود ببریم. چنان که مثلاً خاطره‌ای را می‌توان با استفاده از این تکنیک‌ها نظیر تعلیق، نقطه آغاز، کشمکش و سایر ویژگی‌ها آراسته کرد. در اینجا نیز گاه اتفاق افتاده است که نمونه بارز آن متن «شصت لعنتی» قابل یاد کرده است.

چهار) یکدستی قابل ملاحظه در این آثار. در این آثار، خیلی نوسان قلم دیده نمی‌شود و این دقیقه از جهت مثبت آن، یک دستی آثار را نمایان می‌کند. البته می‌دانیم که یک دستی باید با آفرینش لحظه و کشف همراه باشد تا تفاوت با قبل و بعد را پدیدار سازد و باید دانست که لغزشگاه یکدستی، یکنواختی است. یعنی بدون آفرینش لحظه، متن رفته‌رفته به یکنواختی می‌رسد و هیجان خود را از دست می‌دهد.

اما نگاه دیگرگونه  به این آثار نیز حاوی دقایقی است که بازنموده می‌شود:

اول)  این است که من می‌توانم به عنوان یک مخاطب نیمه حرفه‌ای از نویسنده انتظار داشته باشم  تا بومی‌سازی گونه‌ها و مضامین را بیشتر انجام بدهد در آثارش. نظیر آنچه که در نثر مربوط به «امام صادق» در قسمت‌های آغازین آن اتفاق افتاده است. در واقع  گونه‌ای نسبتاً متفاوت در اینجا  تا حدودی روی نموده است و با توجه به موضوع و مضمون، لختی بومی‌سازی صورت گرفته است.

 دوم) متفاوت بودن. یعنی من وقتی این آثار را می‌خوانم  نباید به یاد نثرهای محمدرضا مهدی‌زاده، اسماعیل فیروزی یا حتی آثار حمید گروگان بیفتم.

و  سومین نکته حرارت لازم برای تپندگی قلم است. تپندگی قلم می‌تواند حرارت لازم را به نثرها بدهد. خاصه که برخی از این نثرها ماهیت و هویتی این‌گونه دارند و برای آنچه مربوط به عاشورا و امام حسین(ع) است یا آنچه که در جبهه و در زمینه دفاع مقدس اتفاق می‌افتد، این حرارت لازم است؛ البته منظورم از حرارت آن جوشِ قلم است که در کار برخی از نویسندگان دهه 40 و 50 (کارو یا نعمت میرزازاده) می‌توان دید.

چهارم) ما در اینجا نه تاریخ می‌نویسیم و نه داستان. حضور همه لخت‌ها باید دلیل داشته باشد، حضور هر لختی در اینجا در واقع باید با ممیزی و امساک کلام آمده  باشد و دستچین شدن تنها چاره کار است. نمی‌توان به صورت اطناب‌محور و محاوره‌گونه هر عبارتی را در آنها به کار بست.

در مجموع آثار دفاع مقدسی در اینجا گرم‌پویی پیدایی داشتند و من آنها رابا رنگ و بوی دیگری دیدم؛ چون هم تجربه زیسته هستند و هم تصاویری عینی را بر می‌آورند.

بیشتر بخوانید

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/09/30/2414286/

 

برنامه ققنوس - یکی شعر یک شاعر

رادیو فرهنگ

برنامه ققنوس - یکی شعر یک شاعر

http://radiofarhang.irib.ir/videoDetails/?m=066134&n=751934

 

کتب پیشنهادی شاعران و نویسندگان خوزستانی

به گزارش ایکنا از  خوزستان، به مناسبت هفته کتاب‌ و کتاب‌خوانی به سراغ تعدادی از نویسندگان، شاعران و پژوهشگران استان رفتیم و از آنها خواستیم که کتاب یا کتاب‌هایی را که از نظرشان خواندنی و قابل توصیه هستند، معرفی کنند و بگویند چرا باید این کتاب‌ها را خواند. این معرفی کتاب بدون تعیین موضوع انجام شده است.

کتب پیشنهادی نویسندگان و شاعران خوزستانی به مناسبت هفته کتاب

محمدرضا سنگری، محقق عاشورایی و نویسنده کتاب‌هایی چون «سوگ سرخ»، «حنجره معصوم»، «کرشمه‌های قلم» و «یادهای سبز» گفت: چندکتاب برای مطالعه معرفی می‌کنم: «دفتر عقل و آیت عشق» از دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی (سه جلد) به سبب مباحث دقیق و عمیق درباره اندیشیدن و معرفت و۳ جلد کتاب ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام از همین نویسنده درباره فلسفه و تعقل و سیر آن در اسلام. این شش جلد کتاب توصیه می‌شود.

عباس اسلامی‌پور، نویسنده دفاع مقدس و کتاب‌هایی همچون «داستان یک قهرمان»، «حماسه زینبیان» گفت: در زمینه علوم و معارف اسلامی، «معراج السعاده» ملا احمد نراقی کتابی در جهت تهذیب نفس است. کتاب «علی(ع) از زبان علی(ع)» نیز کتاب قابل توصیه دیگری است که موضوع آن ویژگی‌های شخصیت امیرالمومنین امام علی(ع) است. این کتاب به قلم محمد محمدیان با نثری صمیمی نوشته شده و برای خواننده مفید فایده خواهد بود.

در حوزه دفاع مقدس کتاب «مربع‌های قرمز» خاطرات حسین یکتا به سبب بیان خاطرات قابل درک و بیان گوشه‌هایی از زندگی و زمانه یک رزمنده بسیار جالب توجه است. این کتاب با قلمی روان نوشته شده و خواننده به خوبی با آن ارتباط برقرار می‌کند.

در زمینه انقلاب اسلامی هم کتاب «جدال دو اسلام» که بیانگر افکار بلند امام خمینی(ره) است برای جوانان توصیه می‌شود.

عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر و پژوهشگر ضمن تبریک هفته کتاب و کتابخوانی گفت: توصیه می‌کنم به همه کتاب‌های زیر را بخوانند: کتاب «روزهای بی‌آینه» خاطرات منیژه لشکری، همسر آزاده خلبان شهید «حسین لشکری» است. این کتاب را انتشارات «سوره مهر» در ۱۳۵ صفحه منتشر کرده است. به شهید لشکری علاقه زیادی دارم به خاطر اینکه یکی از قهرمانان بزرگ دوران جنگ تحمیلی است و ۱۸ سال در اسارت نیروهای دشمن بوده. کتاب روزهای بی آینه حاوی خاطرات سختی است که بر همسر این شهید گذشته است. کتاب حال و هوای خوبی دارد و بسیار روان نوشته شده است، خصوصا که تعدادی از خاطرات در پایگاه هوایی چهارم شکاری دزفول اتفاق افتاده است.

خاطرات عاشقانه منیژه و حسین لشکری در مدت کوتاهی که با هم زندگی کرده‌اند بسیار خواندنی و شیرین است و به همه توصیه می‌کنم بخوانند.

کتاب دیگر، «یادت باشد» است که انتشارات شهید کاظمی در ۴۱۰ صفحه منتشر کرده است. این کتاب روایتی است عاشقانه از زندگی یکی از شهدای مدافع حرم. این کتاب شامل خاطرات شهید حمید سیاهکالی است که می‌شود او را شهید پاییزی لقب داد چرا که در پاییز سال ۸۹ به کربلا رفت، پاییز سال ۹۱ عقد کرد، پاییز سال ۹۲ ازدواج کرد و نهایتاً در پاییز سال ۹۴ در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) به شهادت رسید!
آشنایی من با این کتاب مربوط به زمانی است که مقام معظم رهبری در موردش صحبت و توصیه کردند که باید ماجرای این جوانان در تاریخ ثبت شود.

ماجرای یادت باشد، برمی‌گردد به پیشنهاد همسر شهید که برای اینکه در جمع دوستانش خجالت نکشد در پشت تلفن به او بگوید  «دوستت دارم» بگوید  «یادت باشد» و شهید از این پیشنهاد استفاده می‌کند و مرتب می‌گوید یادت باشد. کتاب بسیار عاطفی و سرشار از اتفاقات زیباست که بسیار خواندنی است.

اگر علاقه‌مند به رباعی هستید کتاب  «همیشه باران بی خبر می‌آید» را بخوانید که شامل ۱۲۷ رباعی است که سروده خودم است و نشر شانی آن را در ۶۸ صفحه منتشر کرده است. این رباعی‌ها در موضوعات بسیار متنوعی هستند و خلاصه اینکه خودم نباید بگویم ولی نمونه‌های خوبی از رباعی در این کتاب به نمایش گذاشته شده است.

کتاب «همین» هم یکی دیگر از کتاب‌های من است که خودم به آن علاقه زیادی دارم. این کتاب توسط نشر هزاره ققنوس چاپ شده و شامل نامه‌های عاشقانه و عارفانه است و در فضاهای خصوصا مجازی طرفدارهای زیادی دارند. نثرهای ادبی این کتاب به شعر پهلو می‌زنند و خیلی اوقات کسی نمی‌تواند از شعر آنها را جدا کند. با این حال شعر نیستند. علت علاقه من به این کتاب این است که حس و حال و آرامش خوبی به مخاطب می‌دهد.

تاملی بر جایگاه غم و اندوه در شعر فارسی

تاملی بر جایگاه غم و اندوه در شعر فارسی

برنامه «آنچه خود داشت»، چهارشنبه 16 مهر ماه، همراه با دکتر عبدالرحیم سعیدی راد به تحلیل و بررسی جایگاه غم و اندوه در شعر فارسی می پردازد .

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سیما؛ «آنچه خود داشت» با هدف بازشناسی داشته های شعر و ادبیات ایران زمین، این هفته از دکتر عبدالرحیم سعیدی راد دعوت کرده و در خصوص جایگاه غم و اندوه در شعر فارسی با ایشان گفتگو می شود .
اجرای هنر خوشنویسی توسط استاد شمس الدین مرادی و بانو پریسا افتخاری؛ قند پارسی (خوانش شعر شاعران مشهور) توسط امیر صمصامی؛ بال شعر ( شعر خوانی شاعران فعال کشور) توسط سعید بیابانکی آیتم های این برنامه هستند.

همچنین حکایت دوست ( بازشناسی مفاخر ایران زمین) با معرفی سید جعفر شهیدی و بخش شعر شما که این هفته به شعر خوانی علی از آمریکا اختصاص دارد .
دکتر کاکاوند و شمیم علیزاده اجرای برنامه را بر عهده دارند .
«آنچه خود داشت»، چهارشنبه ها ساعت 01:30 دقیقه بامداد به وقت تهران از جام جم پخش میشود .
انتهای پیام/ن

"شعرا" پاسداران "دفاع‌مقدس" دربرابر تحریف هستند

عبدالرحیم سعیدی راد در مصاحبه با رادیو گفت‌وگو:"شعرا" پاسداران "دفاع‌مقدس" دربرابر تحریف هستند

یک کارشناس ادبی با بیان اینکه شعر پابه‌پای جریان‌های روز شگفتی‌ها خلق کرده‌است، به لزوم پاسداری از ارزش‌های دفاع‌مقدس در برابر تحریفات تاکیدکرد و نقش شعرا را در این راستا پراهمیت برشمرد.

عبدالرحیم سعیدی‌راد با حضور در برنامه "از پارسی تا فارسی" رادیو گفت‌وگو، با اشاره به شکل‌گیری کنگره شعر جنگ در دهه۶۰ خورشیدی اظهار کرد: شعرا پا به پای مردم با دفاع مقدس همراهی می‌کردند و اشعاری با محوریت شهدای گرانقدر، اعزام نیرو به جبهه و عملیات‌ها می‌سرودند و در پایان جنگ با شکل‌گیری موضوع مفقودالاثرها، جانبازان و مسئله شیمیایی، محوریت شعرها نیز تغییر یافت.

وی بر اساس یافته‌های شخصی، نخستین شعر منتشر شده‌ی جنگ را مربوط به تاریخ ۵مهر ۵۹ و توسط استاد میرشکاک عنوان کرد و گفت: روزنامه جمهوری اسلامی در اولین روزهای جنگ، نخستین شعر جنگی را در صفحه اول به چاپ رساند اما اینگونه نیست که تصور کنیم شعر دفاع مقدس تنها به آن روزها اختصاص داشت.

سعیدی راد ادامه داد: سال‌ها بعد از جنگ تا امروز، شهدای گرانقدر ما تفحص می‌شوند و به میهن باز می‌گردند و شعرای ما همواره به این عزیزان وفادار بوده و هستند؛ کسانی که از جان خود برای دفاع از این مرز و بوم مایه گذاشتند، برای همه ما ایرانی‌ها مقدس هستند و لازم است شعرا هم حق مطلب را در مورد آن‌ها، ادا کنند.

وی در عین حال تاکید کرد: ادبیات دفاع مقدس در مقطعی خاص به جنگ، شهدا، مفقودین، اسرا و... پرداخت تا امروز که این حیطه گسترش یافته و آن را با نام ادبیات مقاومت می‌شناسیم. این گونه ادبی مرزها را درمی نوردد و شامل همه جریانات ارزشی است که در کشورهای دیگر نیز اتفاق می‌افتد؛ لذا ادبیاتِ مربوط به مقاومت و فلسطین نیز در همین ژانر قرار می‌گیرد.

این محقق و پژوهشگر ادبی با بیان اینکه شعر پا به پای جریان‌های روز شگفتی‌ها خلق کرده و تغییراتی پذیرفته است، اظهار کرد: با توجه به مسئله "تحریف دفاع مقدس" که در سخنان اخیر رهبری مورد اشاره بود، لازم است شعرای ما بدرستی حق مطلب را ادا کرده و با عنایت به گنجینه دفاع مقدس به مسائلی بپردازند که تاکنون مورد توجه نبوده و در سنگرهای پشت جبهه اتفاق افتاده است.

سعیدی‌راد تاکید کرد: تا امروز کنگره‌ای درباره شعرهای "پشت صحنه جنگ" نداشتیم. همچنین در مورد طنزِ دفاع مقدس هیچ برنامه‌ای تدارک ندیدیم؛ درحالیکه اگر وارد این حوزه شویم، چه بسا سخنانی بس شیرین برای گفتن و شنیدن وجود داشته باشد.

وی افزود: رزمندگان ما از آغاز صبح و بعد از بیدار باش، روز خود را با شعر شروع می‌کردند و ورزش صبحگاهی در جبهه، با اشعار حماسی همراه بود.

سعیدی‌راد این سبک شعری را به "رجزخوانی" در میدان رزم تشبیه کرد و گفت: یکی از عللی که شخصا به شعر روی آوردم، وجود همین رجزخوانی‌ها در اشعار حماسی جبهه‌ها بود.

وی ادامه داد: سال ۶۴ قبل از عملیات والفجر ۸ در شرایطی قرار گرفتیم که نیاز مبرم به شعر احساس می‌شد ولی به اشعار و شعرای خوب دسترسی نداشتیم و لذا جرقه شعر گفتن در ذهن من، از نوشتنِ همان رجزخوانی‌ها در میدانِ صبحگاه زده شد.

http://radiogoftogoo.ir/NewsDetails/?m=177117&n=714590

 

حسینیه مجازی - شعرخوانی و مصاحبه

به گزارش ایکنا از خوزستان، شب شعر عاشورایی «روایت بندگی» از سوی سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی خوزستان با حضور حجج‌الاسلام سیدمحمدمهدی شفیعی و سیدعلیرضا شفیعی، عبدالرحیم سعیدی‌راد، مرتضی حیدری‌ آل‌کثیر، دکتر حامد صافی شب گذشته، ۵ شهریورماه، برگزار و از فضای مجازی پخش شد....

عبدالرحیم سعیدی‌راد دیگر شاعر خوزستان کشورمان هم در این نشست با اشاره به اینکه شعر آیینی خوب و اجرای آن توسط یک مداح خوب می‌تواند تاثیرگذاری مضاعفی داشته باشد، گفت: متاسفانه این اتفاق خیلی کمتر رخ می‌دهد و این روزها سروده‌هایی که ما در محافل می‌شنویم و یا از صدا و سیما پخش می‌شود یا شعر خوبی ندارند یا موسیقی خوبی روی آن ننشسته است. شعر و موسیقی باید با همدیگر منطبق باشند. شاعرانی که دوست دارند آثارشان خوانده شود باید دستگاههای موسیقی را بیاموزند و بر آن مسلط باشند تا وقتی که شعری می‌سرایند این شعر بتواند در دستگاه موسیقی ادا شود. بعضی وقتها کار سفارشی است یعنی مداح، آهنگ را به شاعر می‌دهد و از او شعر می‌خواهد که البته در فضای غیر مداحی هم این اتفاق می‌افتد. ارتباط بین خواننده و شاعر باید منطبق باشد تا نتیجه خوب شود. 

شتاب‌زدگی در سرودن شعر 

سعیدی‌راد افزود: شعرها خیلی وقت‌ها شتاب‌زده و معمولا فقط در این ایام سروده می‌شوند. شاعر در فضا قرار می‌گیرد و آثار خود را خلق می‌کند و یا خیلی از مداحان شب عاشورا برای روز عاشورا شعر می‌خواهند که گاهی نتیجه خوب می‌شود و گاهی هم ممکن است کار خوب نشود. اگر از ظرفیت ایام سال استفاده شود تا شاعر با آرامش و تفکر شعر بگوید خیلی زیباتر و درست تر و کامل تر است. 

https://khouzestan.iqna.ir/fa/news/3919356/

 

انتشار ۶ مجموعه شعر از شاعران انقلاب در هندوستان

مؤسسه شاعران پارسی زبان با هدف گسترش زبان فارسی و معرفی شاعران ایرانی، اقدام به انتشار شش مجموعه شعر در کشور هندوستان کرده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مؤسسه شاعران پارسی‌زبان به منظور حفظ و گسترش زبان فارسی در شبه‌قاره و همچنین معرفی شعر انقلاب، اقدام به انتشار شش مجموعه شعر جدید کرده که قرار است در هندوستان رونمایی و توزیع شود. 

این مجموعه شعر شامل «شب‌خوانی دریا» سروده‌های محمدحسین انصاری‌نژاد، «اما تو شمس بودی» اثری از مصطفی محدثی خراسانی، «به فکر آمدنم باش» سروده‌ مرتضی حیدری آل کثیر، «از کیش تا کشمیر» اثر نغمه مستشار نظامی، «به فرمان عشق» سروده مرضیه فرمانی و «استرس‌های عصر یخبندان» اثر مجتبی حاذق عناوین شش اثری است که در این مجموعه منتشر شده است. قرار است مراسم رونمایی از این مجموعه روز جمعه، 17 مردادماه، به صورت مجازی برگزار شود.

مؤسسه شاعران پارسی‌زبان پیش از این نیز آثاری از شاعران فارسی‌زبان هندوستانی را در ایران منتشر کرده بود که از این جمله می‌توان به «نگارخانه گنگا» اثر نقی عباس کیفی، «زعفران و صندل» سروده بلرام شکلا، «باران عشق» از اخلاق آهن و «در انتظار جمعه آخر» اثر سیده بلقیس حسینی اشاره کرد.

ترویج و گسترش زبان فارسی ، کشور هند ،

عبدالرحیم سعیدی‌راد، از مدیران این مؤسسه، پیش از این در گفت‌وگو با تسنیم درباره انتشار این آثار گفته بود: قرار است 40 عنوان کتاب از 40 تن از شاعران را در این طرح منتشر و معرفی کنیم. در مرحله نخست، 20 تن از شاعران از ایران انتخاب شده‌اند که از این جمع می‌توان به عبدالجبار کاکایی، محمدحسین انصاری‌نژاد، مرضیه فرمانی، نغمه مستشار نظامی، مرتضی حیدری آل کثیر، علی هوشمند، هادی منوری و ... اشاره کرد. همچنین در این طرح آثاری از شاعران تاجیکستان نیز در دست بررسی قرار دارد. 

بیشتر بخوانید

وی با بیان اینکه بنا داریم تا این آثار در فضای دانشگاهی کشورهایی مانند هند معرفی شوند، افزود: در بخش دیگر فعالیت‌های مؤسسه، کار ترجمه آثار به زبان انگلیسی را نیز در دستور کار داریم تا با صحبت‌هایی که با رایزنی فرهنگی ایران در انگلستان انجام شده، این آثار در این کشور نیز توزیع شود. 

انتهای پیام/

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/05/15/2321474/

 

انتشار ۴۰ عنوان کتاب شاعران - سعیدی راد

یکی از مدیران مؤسسه شاعران پارسی‌زبان از انتشار ۴۰ عنوان کتاب شاعران در دیگر کشورها خبر داد. به گفته سعیدی‌راد؛ شعر انقلاب کمتر این مجال را داشته تا صدای خود را به خارج از مرزهای ایران برساند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ترجمه در ایران معمولاً جاده‌ای یک‌سویه داشته است. آمار آثار منتشر شده در قالب ترجمه طی سال‌های گذشته نشان می‌دهد که ایران، بازار مناسبی برای کتاب‌های ترجمه شده از کشورهای مختلف است. اما از سوی دیگر، تعداد آثار ایرانی که مجالی برای ترجمه یا عرضه در دیگر کشورها داشته باشند، چندان امیدبخش نیست. 

ادبیات ایرانی که طی دهه‌های گذشته در حوزه‌های مختلف تجربه‌اندوزی کرده و گاه حرفی برای گفتن دارند، کمتر مجال داشته‌اند تا صدای خود را به بیرون از مرزهای ایران برسانند. طی سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای ایجاد موازنه در ترجمه آثار انجام شد، اما عموماً به دلایل مختلف از جمله عدم ارزیابی مخاطب خارجی و در نظر نگرفتن معیارهای عرضه جهانی کتاب، این صداها در بدو تولد خاموش شدند. 

شعر در سال‌های پس از انقلاب در حوزه‌های مختلف از شعرهای اجتماعی گرفته تا غزل‌های عاشقانه، روندی رو به رشد را تجربه کرده است. با وجود این، آثاری که در این حوزه منتشر شده‌اند، نمونه‌ای کم و قطره‌ای است از دریای شعر معاصر. شناخت مخاطبان خارجی از شعر ایران طی سال‌های اخیر بیشتر محدود به اسامی مانند فروغ و قیصر بوده است، این در حالی است که شعر معاصر ایران حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. 

مؤسسه شاعران پارسی‌زبان تلاش دارد تا با در نظر گرفتن این خلأ و ارزیابی مخاطب داخلی و خارجی، اقدام به انتشار آثار شاعران فارسی‌زبان از کشورهای مختلف از جمله ایران، تاجیکستان، افغانستان و هندوستان کند؛ اقدامی در جهت معرفی حلقه‌های ادبی فعال و پیوند بیشتر شاعران فارسی‌زبان.

عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر و از مدیران مؤسسه شاعران پارسی‌زبان، در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به انتشار مجموعه آثار شاعران فارسی‌زبان از کشورهای مختلف گفت: تاکنون آثار چندتن از شاعران فارسی‌زبان هندوستان در ایران منتشر شده که مورد استقبال خوبی از سوی مخاطبان قرار گرفته است. برنامه‌ریزی کرده‌ایم تا انتشار آثار شاعران انقلاب نیز در دیگر کشورها انجام شود. 

کتاب و ادبیات , کشور هند , ترویج و گسترش زبان فارسی ,

وی ادامه داد: قرار است 40 عنوان کتاب از 40 تن از شاعران را در این طرح منتشر و معرفی کنیم. در مرحله نخست، 20 تن از شاعران از ایران انتخاب شده‌اند که از این جمع می‌توان به عبدالجبار کاکایی، محمدحسین انصاری‌نژاد، مرضیه فرمانی، نغمه مستشار نظامی، مرتضی حیدری آل کثیر، علی هوشمند، هادی منوری و ... اشاره کرد. همچنین در این طرح آثاری از شاعران تاجیکستان نیز در دست بررسی قرار دارد. 

سعیدی‌راد با بیان اینکه بنا داریم تا این آثار در فضای دانشگاهی کشورهایی مانند هند معرفی شوند، افزود: در بخش دیگر فعالیت‌های مؤسسه، کار ترجمه آثار به زبان انگلیسی را نیز در دستور کار داریم تا با صحبت‌هایی که با رایزنی فرهنگی ایران در انگلستان انجام شده، این آثار در این کشور نیز توزیع شود. 

این کارشناس ادبی به تأثیر انتشار این آثار در میان فارسی‌زبانان اشاره و اضافه کرد: استقبال شاعران در این مدت از آثاری که منتشر شده، خوب بوده است. به نظرم انتشار و معرفی این سروده‌ها، قدم بزرگی است که متأسفانه تاکنون به آن پرداخته نشده است. شعر انقلاب این فرصت را به ندرت پیدا کرده که صدایی در خارج از مرزهای ایران داشته باشد. 

وی ادامه داد: طی سال‌های گذشته فعالیت‌هایی از سوی برخی از ناشران خصوصی در این زمینه صورت گرفته بود، اما این دست از فعالیت‌ها با وجود ارزشمند بودن، محدود بود. از آخرین کاری که به این صورت در حوزه شعر انجام شده، سال‌ها می‌گذرد. اگر هم کاری شده گاه به این صورت بوده که در رایزنی‌ها مانده‌اند و کار خاصی روی آنها صورت نگرفته است. تلاش داریم تا با در نظر گرفتن این ظرفیت‌ها، صدای شاعران ایرانی را به گوش دیگر فارسی‌زبانان جهان برسانیم. 

سعیدی راد: کرونا و بی‌پولی دوره دوم شعر گوهرشاد را نیمه‌کاره گذاشت

دبیر اجرایی جشنواره شعر حماسه گوهرشاد گفت: دوره دوم جشنواره شعر گوهرشاد به خاطر شرایط کرونا و کمبود منابع مالی به مراحل پایانی نرسید.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، ۲۱ تیرماه سالروز حمله به مسجد گوهرشاد و کشتار مردم توسط رضا خان در سال ۱۳۱۴ است. جشنواره شعر حماسه گوهرشاد جشنواره‌ای نوپا است که دوره اول آن به اتمام رسیده و فراخوان دوره دوم آن نیز منتشر شده است.

در سالروز واقعه مهم تاریخی حماسه گوهرشاد عبدالرحیم سعیدی‌راد، دبیر اجرایی جشنواره شعر حماسه گوهرشاد در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره این جشنواره گفت: با توجه به اینکه واقعه حمله به مسجد گوهرشاد یک حادثه بزرگ تاریخی بود و این حماسه در طول این ۸۵ سال تقریباً از طرف شاعران مورد غفلت قرار گرفته بود؛ فراخوانی منتشر کردیم و دوباره این موضوع را مطرح و زنده کردیم و از شعرا خواستیم راجع به این موضوع شعر بگویند.

وی با اشاره به اینکه دوره اول جشنواره با استقبال خوبی روبه‌رو شد، افزود: پس از اتمام دوره اول و اعلام برگزیدگان این جشنواره، کتاب «حماسه گوهرشاد» چاپ شد. این کتاب برگزیده‌ای از بهترین آثار ارسال شده به اولین دوره بود که با انتخاب آقای علیرضا قزوه، به انتشار رسید.

دبیر اجرایی جشنواره شعر گوهرشاد با بیان اینکه شرایط خاص کشور مانع از این شد که بتوانیم دوره دوم جشنواره را به صورت جدی‌تری پیگیری کنیم، اظهار کرد: با توجه به اهمیت و گستردگی موضوع حماسه گوهرشاد و موضوع عفاف و حجاب نیت کردیم که هر سال یک فراخوان دهیم و در پایان هر دوره مجموعه شعری در این زمینه چاپ کنیم که متأسفانه دوره دوم به خاطر شرایط کرونا و کمبود منابع مالی به مراحل پایانی نرسید. لازم بود حمایت‌های مالی صورت گیرد که بتوانیم راحت‌تر این موضوع را پیش ببریم اما این اتفاق نیفتاد.

سعیدی‌راد در پاسخ به این سوال که دوره دوم انجام و در چه مرحله‌ای متوقف شد؟ گفت: فراخوان دوره دوم منتشر شد و تعداد زیادی اثر هم به دبیرخانه جشنواره ارسال شد و در همین اندازه ماند. قدم بعدی ما برگزاری یک مراسم و چاپ اثر بود که موفق به انجام آن نشدیم. قرار بود در برنامه‌ای از برنده‌های خود تجلیل کرده و هدیه‌ای به آنها بدهیم و هم‌زمان کتابش هم چاپ شود که متأسفانه مقدور نشد.

شروع انقلاب اسلامی هنرمندانه بود - رادیو گفتگو - سعیدی راد

به گزارش "سرویس فرهنگی" سایت خبری تحلیلی رادیو گفت وگو، عبدالرحیم سعیدی راد نویسنده و شاعر حوزه انقلاب اسلامی با "گفتگوی فرهنگی" در رابطه با راه های نرفته هنر انقلاب اسلامی مصاحبه کرد.

شاعر حوزه انقلاب اسلامی با بیان اینکه هنر در بین مردم حد و مرزی ندارد گفت: زبان هنرمند همه فهم است و هنرمند هم همه اقشار جامعه را در برمی گیرد مانند بسیاری از روحانیون که شاعرند و حتی بنده روحانی سراغ دارم که هم مسجمه ساز است و هم شاعر.

سعیدی راد با اشاره به اینکه زبان هنر از اندیشه افراد نشأت می گیرد افزود: هنر امری ذاتی و زاییده اندیشه است و هر کسی اندیشه اش را در قالب اثر خود از تابلوی نقاشی گرفته تا یک قطعه شعر بروز می دهد.

وی با اشاره به اینکه شروع انقلاب اسلامی با هنر بود یادآور شد: یک نکته جالب در زمان ورود امام خمینی (ره) در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ این بود که پس از تلاوت آیاتی از قرآن کریم سرود "خمینی ای امام" و "برخیزید ای شهیدان" خوانده شد و این به معنای شروع هنرمندانه انقلاب اسلامی است.

این نویسنده در رابطه با کم کاری ها در تبیین ماهیت انقلاب و هنر انقلاب اسلامی گفت: من معتقدم که اگر زمینه و بستر لازم فراهم شود موضوع هم برای مردم تبیین خواهد شد مثلاً از حماسه گوهرشاد تا به امروز ۸۵ سال می گذرد و در این سالها حتی به اندازه انگشتان یک دست هم درباره این موضوع شعر گفته نشده است اما ما خودمان فراخوان دادیم و دوباره موضوع را مطرح کردیم و بدین ترتیب کتاب اول چاپ شد.

سعیدی راد با انتقاد از اینکه نظام آموزش و پرورش ما اداری برخورد کرده و نه هنری گفت: مدارس پول می گیرند که به دانش آموزان صرفاً آموزش دهند و اگر پولی نباشد هیچ ذوقی برای کمک به دانش آموز و یا هنرجو ندارند درصورتیکه اگر از این حالت خارج شویم ذات هنرمندی هم در دانش آموزان ما پرورش پیدا می کند.

شاعر حوزه انقلاب اسلامی تأکید کرد: اگر کسانی که در رأس قرار دارند از معلم گرفته تا افراد در وزارتخانه ها عاشق و دغدغه مند نباشند نمی توانند ارتباط درستی با جامعه هنری و مردم برقرار کنند.

سعیدی راد با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی با هنر آمیخته است گفت: حوزه اندیشه و هنر اسلامی بعدها به نام "حوزه هنری" تغییر نام پیدا کرد و معتقدم که امروز مسئولان و هنرمندان باید به همان حرفهایشان و به فضای اجرایی هنر برگردند و راه خود را پیدا کنند.

مصاحبه با رادیو گفتگو - سعیدی راد

گفتگوی تلفنی با رادیو گفتگو

برنامه از پارسی تا فارسی

http://radiogoftegoo.ir/newsdetails/?m=177117&n=645986

به گزارش میز "فرهنگی" پایگاه خبری تحلیلی رادیو گفت‌وگو؛ عبدالرحیم سعیدی راد در گفت وگوی تلفنی با برنامه "از پارسی تا فارسی" ادبیات انقلاب اسلامی را عجین با دفاع مقدس دانست و گفت: این ادبیات در دوران گذشته به شعر جنگ معروف بود و با گذر زمان مفاهیم تکاملی به خود گرفت.
وی دفاع مقدس را دفاعی همه جانبه از سوی مردم تعریف کرد و یادآور شد: نخستین شعر دفاع مقدس را "یوسفعلی میرشکاک" در پنجم مهر سال ۵۹ گفت که در صفحه اول روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسید.
سعیدی راد ادامه داد: مفهوم دفاع مقدس در ابتدا وارد ادبیات جنگ شد و کم کم شکلی نو به خود گرفت. این ادبیات ابتدا شکلی شعارگونه داشت و این ویژگی خصلت اولیه این نوع ادبیات بود که در آثار انقلاب نیز نمود دارد.

*شعر و شعور در ادبیات جنگ
این پژوهشگر حوزه دفاع مقدس افزود: این شعارگونگی در دهه نخست جنگ موج می زند؛ اما این ادبیات پا به پای رزمندگان در جبهه ها حضور داشت و گاه اشعار سروده شده مبنی بر تهییج مردم برای دفاع از میهن و گاه در خصوص عملیات و اعزام رزمنده ها به جبهه بود.
سعیدی راد تشویق به مقاومت را از دیگر ویژگی های ادبیات دفاع مقدس برشمرد و گفت: این شعر پا به پای دفاع مقدس رشد پیدا کرد و مضامین مختلفی برگرفته از اسامی رمز عملیات ها، واژگان شهید و جانباز وارد ادبیات معاصر شد.

*نوای آهنگران روحیه بخش و امیدآفرین
وی در پاسخ به شنونده برنامه که پرسید "آیا نوحه ها نیز در زمره ادبیات دفاع مقدس جای می گیرد یا خیر" اظهار کرد: نوحه یکی از انواع شعری است. در دوران جنگ تحمیلی سرود و نوحه هایی که از رسانه پخش می شد، گونه ای از شعر بودند. این اشعار بصورت آهنگین توسط مداحان خوانده و با سینه زنی همراه بوده و هست.
سعیدی راد این نوحه ها را دارای مضامین حماسی دانست و گفت: نوحه هایی که توسط سردار آهنگران خوانده می شد، تاثیر بسیاری در روحیه رزمندگان و مردم در پشت جبهه داشت. این نوحه های جایگاهی خاص در ادبیات دارد که باید بیش از پیش بدان پرداخته شود.

*سروده های دفاع مقدس را ثبت ملی کنید
این محقق دفاع مقدس افزود: قالب ترانه در آن دوران ظهور و بروز نیافته بود و لذا نوحه از جایگاه ویژه ای برخوردار بود و حتی برخی از این قطعات در تاریخ دفاع مقدس، باید ثبت ملی شود. به سان سرود "خجسته باد این پیروزی" که برای آزادسازی خرمشهر سروده شد و در ذهن تاریخ ایران جاودان مانده است.
سعیدی راد تصریح کرد: حتی بسیاری افراد شعر گفتن را با نوحه سرایی آغاز کردند. شخصا در سال ۶۴ که رزمنده ای نوجوان بودم بدلیل احساس نیاز به این گونه شعری، به سرودن روی آوردم.

*از مراسم صبحگاه الهام گرفتیم
وی افزود: اولین سروده هایم شعارهایی بود که در مراسم صبحگاهی مطرح می شد. از همان دوران نیاز به شعر شعاری احساس شد و لذا شروع به سرودن کردیم.
سعیدی راد در بخشی دیگر از این برنامه رادیویی با اشاره به چاپ نوحه ها و مداحی های آهنگران بصورت کتب کوچک و قیمت نازل در دهه ۶۰ گفت: بعد از آن هم کتب دیگری با همین رویه به چاپ رسیده و بنیاد حفظ آثار اشعار خوب را جمع آوری به در دسترس عموم قرار داده است.
انتهای پیام/

سرنیزه مأموران شاه حریف اعلامیه‌های امام(ره) نمی‌شد!

عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس:

سرنیزه مأموران شاه حریف اعلامیه‌های امام(ره) نمی‌شد!

گفت‌وگو و تنظیم: سیده پگاه رضازاده*

23 بهمن 1398

 

بلند بالاست و سینه ستبر. متولد 1345 دزفول، اما با سن کمی که در زمان پیروزی انقلاب داشته(12 سالگی) خاطراتی به یاد ماندنی از دزفول در دوران انقلاب در سینه دارد. تصاویری که برایمان روایت می‌کند و خود به چشم دیده، بخش‌هایی جدا نشدنی از تاریخ شفاهی انقلاب است. او سال‌ها در کسوت یک جنگاور نیز در دوران دفاع مقدس اسلحه دست گرفته و مقابل دشمن در جبهه‌های نبرد ایستادگی کرده است. «عبدالرحیم سعیدی‌راد» شاعری است که هر نیمه رمضان در شب شعر مقام معظم رهبری به دیدار ایشان می‌رود و در محضر ایشان تازه‌ترین سروده‌های خود را تقدیم می‌کند. شاعر «فانوس‌های سنگی» و «خورشید در مشت» که تا کنون بیش از 33 عنوان کتاب در حوزه جنگ و انقلاب نوشته و تا به امروز بیش از ده‌ها جایزه ادبی را از آن خود کرده است، از روایت‌های عینی خود در دوران انقلاب می‌گوید که خواندنش برای مخاطب جذاب است. در خواندن این گفت‌وگو که سرشار از خاطره‌ است، با ما همراه شوید.

در بحبوحه انقلاب چند سالتان بود؟ آن زمان شما کجا بودید و چه کاری می‌کردید؟

آبان ماه سال 1345 در شهر دزفول به دنیا آمدم. سال 1357، یعنی شروع انقلاب 12 سال سن داشتم که طبیعتاً سن کمی است. در دوران انقلاب من دقیقاً مرز بین کودکی و نوجوانی را می‌گذراندم اما شاید باورتان نشود یا بهتر بگویم باورش برایتان سخت باشد که در فعالیت‌های انقلابی نقش داشتم. چند سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی در سال 1353 در یک دهانه مغازه خیاطی مشغول به کار بودم. در آن دوره و در همان بحبوحه بچه‌های انقلابی‌ای را می‌دیدم که در مغازه خیاطی ما رفت و آمد می‌کردند. این عزیزان به طور مستقیم در شکل‌گیری و وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی فعالیت داشتند. باید بگویم نخستین گام‌های فعالیتم برای انقلاب اسلامی از همان مغازه به ظاهر کوچک خیاطی آغاز شد.

در آن خیاطی چه کار می‌کردید؟ استادکار هم داشتید؟ او چه کارهایی انجام می‌داد؟ فعالیت‌های بچه‌های انقلاب از نظر او دور نمی‌ماند؟

در همان مغازه کوچک خیاطی، کتاب‌های مذهبی‌ای را که بین‌ آنها کتاب‌های ممنوعه در رژیم طاغوت هم وجود داشت، میان‌شان پخش می‌کردم. در آن سن کم حتی بعضی وقت‌ها نمی‌دانستم که آنها دقیقاً چه کسانی‌اند و چه کارهایی را با چه هدفی دنبال می‌کنند و انجام می‌دهند. و اما استادکارم که درباره‌اش سوال کردید. باید بگویم که او آن زمان کتاب‌های مرحوم  دکتر علی شریعتی را به من می‌داد. من کتاب‌های دکتر شریعتی را زیر لباسم پنهان می‌کردم. به من تأکید شد که در حین مسیر با کسی صحبت نکنم و آن را به شخص مورد نظر برسانم و زود به مغازه برگردم.

آیا ساواک به دنبال استادکارتان یا کسانی که در آن خیاطی رفت و آمد می‌کردند یا کسانی که کتاب‌ها و اعلامیه‌ها را منتشر و توزیع می‌کردند، بود؟

ندیدم، اما به وفور شنیده بودم که خیلی‌ها را دستگیر کرده‌اند. یک شب مأموران شاه به مسجد «مقومی» دزفول هجوم آوردند و بسیاری را دستگیر کردند. خاطره دیگری از یک مسجد دیگر دارم که در آنجا هم تعدادی را با خود بردند. «غلامعلی رجایی» که پیش از انقلاب جزو فعالان سیاسی و چهره‌های شناخته شده انقلابی شهر بود، به دست مأموران ساواک افتاد. شنیدم که او را دستگیر کرده‌اند و به شدت شکنجه داده‌اند. خبر دستگیری و شکنجه توسط ساواک بین مردم زبان به زبان و سینه‌به‌سینه می‌گشت و به گوش می‌رسید. برخی از اسامی را هم با توجه به سن کمی که داشتم تبعاً نمی‌شناختم و برایم تازگی داشت.

چه فعالیت‌های انقلابی دیگری در همان دوران نوجوانی انجام می‌دادید؟

سال 1353 جلسه‌های قرآن در مسجد نجفیه دزفول برای کودکان برگزار می‌شد. خوب به خاطر دارم که یک‌بار با نوجوانانِ هم سن و سال خودم، پول روی هم گذاشتیم و یک کتاب قرآن خریدیم تا قرآن را برای نخستین بار ختم کنیم. این جلسات تا سال 1356 ادامه داشت و بعد ما را خیلی راحت، مثل آب خوردن، از مسجد بیرون کردند!

چه کسانی این کار را انجام دادند؟

ساواکی‌ها به آنجا نفوذ کردند و علناً گفتند که نمی‌خواهند ما در آن مسجد حضور داشته باشیم. مسئولان جلسات قرآن که ما بچه‌ها در آن حاضر می‌شدیم، گهگاه و همزمان با انتشار اعلامیه‌های امام خمینی(ره) میان توده و آحاد مردم، حرف‌هایی در ذم حکومت شاه می‌زدند و طبعاً به مذاق هیچ ساواکی‌ای خوش نمی‌آمد. این قبیل فعالیت‌ها شروع و به نوعی زمزمه‌های انقلاب بود که ما آن را با پوست و گوشت خود حس می‌کردیم و هر چه به سال‌های پایانی حکومت پهلوی دوم می‌رسیم، با آن انس می‌گرفتیم و بخشی از وجود و زندگی‌مان می‌شد.

نخستین بار نام امام خمینی(ره) را در دزفول، چه زمانی شنیدید؟

پیش از تولد من قیام خونین 15 خرداد رخ داده بود و مردم بیش و کم با نام و آثار و نظرهای امام آشنا شده بودند. من اما برای نخستین بار نام امام خمینی(ره) را در همان جلسات قرآن شنیدم. اول به ایشان امام خمینی هم نمی‌گفتند و همه از او با عنوان «آیت‌الله خمینی» یاد می‌کردند. حرف‌هایی را درِ گوشی در مسجد به ما می‌گفتند و ما آرام‌آرام با مفاهیم امام بیش از پیش آشنا می‌شدیم.

وقتی فعالیت در مسجد به اصطلاح تعطیل شد چه کار کردید؟

پس از اینکه ما را از مسجد بیرون انداختند، جلسه‌ها در خانه برگزار می‌شد. پس از مدتی مسجد دیگری را در کوچه پس‌کوچه‌ها یافتیم و دوباره مجال این را پیدا کردیم که جلسه‌های قرآن را در آن مسجد ادامه دهیم.

در جلسات قرآن چه نکات دیگری فرا می‌گرفتید؟

به ما یاد می‌دادند برنامه‌های پایکوبی و آواز که از تلویزیون ملی پخش می‌شود، فاسد‌ند. به ما می‌آموختند که چنین برنامه‌هایی را که بدآموزی دارند، به هیچ عنوان تماشا نکنیم. توصیه و پیشنهاد راهگشا این بود که به جای نگاه کردن به تلویزیون با بچه‌ها در کوچه بازی کنیم یا با خواندن کتاب‌های مفید و سودمند اوقات فراغتمان را بگذرانیم. همیشه‌ی خدا هم کتاب‌های ارزشمند در اختیارمان بود یا برایمان جور می‌کردند. طبق همین روال و تربیت اولیه، هنگامی که شب به خانه برمی‌گشتم، حتی سریال‌های نازلی را که از تلویزیون پخش می‌شد، نمی‌دیدم و التفاتی به آنها نداشتم. خیلی زود در وجودم درونی شد که جای تماشا کردن تلویزیون به مطالعه کتاب بپردازم که صد البته برایم مطبوع بود. یک شب قرار بود بیرون بروم و با بچه‌ها بازی کنیم. از خانه بیرون زدم اما هیچ یک از دوستانم بیرون نبودند. به خانه برگشتم و شروع کردم به کتاب خواندن. اواخر کتاب بود. آن را به پایان بردم، و باز هم وقت اضافه داشتم. تا نیمه‌های شب آن کتاب را دوباره خواندم. این اتفاق بارها برایم پیش می‌آمد که یک کتاب را چند بار بخوانم. یک‌بار هم کتابی داشتم که چند بار آن را خوانده بودم. نمی‌خواستم تلویزیون تماشا کنم و کتاب جدید هم فردا یا مثلاً پس فردا به دستم می‌رسید. تصمیم گرفتم به رختخواب بروم و بخوابم. در سن 12 سالگی و پیش از آن با این گونه مبارزات و کنجارهای درونی روبه‌رو بودم که از قضا همین مبارزه‌های به ظاهر کوچک و خرد باعث ساختن من شد. در سن نوجوانی زمانی که زمزمه‌های انقلاب به گوش می‌رسید، در همان مقطع که در خیاطی پیش استادکار خیاطی یاد می‌گرفتم، به اطلاعیه‌نویسی هم می‌پرداختم. اعلامیه‌هایی از قبیل دعوت کردن به تظاهرات و محل تجمع‌های مردمی و خبر دادن‌ها و... دلیل این کار هم ساده و بی پیرایه بود. چون خط خوبی داشتم و استادکار و کسانی که در مغازه رفت و آمد داشتند، نوشتن آنها را به من سفارش می‌دادند. من هم با ماژیک بر روی برگه سفید می‎‌نوشتم. اغلب اوقات هم خودم به محله‌ها و خیابان‌های دورتر و دور و اطراف می‌رفتم و آنها را روی در و دیوار می‌چسباندم. یکبار شعری را جایی دیدم که بعدها در فضای مجازی هم آن را دنبال کردم. شعر شیوا و ساده‌ای بود از زبان مادری که فرزندش توسط نظامی‌ها در تظاهرات کشته شده. آن شعر این چنین شروع می‌شود: «گوش کن ای افسر فرمانده ای سرباز/ با تو حرفی مختصر دارم/ جوابم را تو با سرنیزه خواهی داد؟» این شعر که سروده استاد حمید سبزواری است، چنین ادامه می‌یافت: «یا در زیر رگبار مسلسل می‌کنی از گفته خاموشم/ جواب حرف من را با چکمه خواهی داد یا سیلی زنی از قهر بر گوشم؟/ به پایت گل فشاندم/ نثارت صد دعا از شوق کردم/ ولی در پاسخ گل یک گلوله/ و جای آن دعا/ سرنیزه تنها بهر من بود/ تو فرزند مرا کشتی/ تو فرزند هزاران مادر غمدیده را کشتی...» به خاطر دارم که من این شعر را بارها نوشتم و به محله‌های مختلف می‌بردم و به دیوارها چسباندم.

قبلاً عنوان کرده‌اید که مأموران شاه با سرنیزه اعلامیه‌ها را پاره می‌کردند. می‌توانید کامل توضیح دهید که چه بر سر بعضی از آن اعلامیه‌ها که روی دیوار می‌چسباندید، می‌آمد؟

شب‌ها زمانی که حکومت نظامی بود گاهی که مأموران شاه از میان کوچه و خیابان‌ها رد می‌شدند، با چشم خودم می‌دیدم که با سرنیزه اعلامیه‌ها و اطلاعیه‌هایی را که روی دیوارها چسبانده بودم، پاره می‌کردند. آن سرنیزه‌ها خودش سرشار از حکایت‌هاست. در آن زمان کلیشه‌های تصویر امام را هم با سرنیزه مخدوش می‌کردند. محمدعلی مؤمن نام یکی از بچه‌های انقلابی بود که آن دوره در زمان پخش اعلامیه‌های امام  توسط مأموران شاه دستگیر شد و با سرنیزه  او را به شهادت رساندند. درست فردای روز شهادتش به محله‌شان رفتم و کوچه خالی از گام‌های او را دیدم. هنوز خونش بر روی زمین جاری بود. مردم از پیکر او عکس می‌گرفتند و در محله‌های مختلف عکسش را روی دیوار می‌چسبانند. دیری نپایید که در تظاهرات مردمی، عکس شهید مؤمن به عنوان نماد در دست تظاهرکنندگان قرار گرفت. به یاد دارم که برای نماز جماعت، مساجد حسابی شلوغ می‌شد، به ویژه برای نماز مغرب و عشا. زمانی که در حال نماز خواندن بودیم، اعلامیه‎‌ها بین نمازگزاران پخش می‌شد. این کار هم به آن دلیل بود که مشخص نشود، چه کسانی اطلاعیه‌ها را بین مردم پخش می‌کنند. سریع، پس از نماز جماعت، مردم اطلاعیه‎‌ها و اعلامیه‌ها را در لباسشان می‌گذاشتند و به بیرون می‌بردند. این اطلاعیه‌ها شامل سخنرانی‌های امام یا اخباری بود که در جریان روز سیاسی کشور اتفاق می‌افتاد و بنا بر خواست امام، مردم لاجرم باید از آنها آگاه می‌شدند. مسجد محله ما همان‌طور که گفتم «مقومی» نام داشت که  جزو مساجد فعال دزفول به شمار می‌رفت و هنوز هم هست. هنوز هم جلسات قرآن در آن مسجد با استقبال مردم و اهالی محل برگزار می‌شود. در آن دوره مسجد مقومی، در فعالیت‌های انقلابی بسیار مؤثر بود. اما در مجموع خلاصه کنم که پایگاه ما همان مسجد مقومی بود و سرنیزه مأموران شاه هم حریف اعلامیه‌های امام نمی‌شد.  

تاریخ انقلاب را از نگاه و منظر شاعرانه‌تان برایمان روایت کنید. روایت شما قطعاً نشانه‌ها و عناصری دارد که با دیگران متفاوت است.

اجازه دهید همچنان در قالب خاطره برایتان روایت کنم. از جمله فعالیت‌های دیگری که داشتیم حضور در تظاهرات بود. برای سن کمی که در آن مقطع داشتم حضور در تظاهرات برایم هیجانِ لذت‌بخش و مطبوعی داشت. گاهی در تظاهرات خیابانی پرچم را به دستم می‌گرفتم. آن لحظه حس غرور و افتخار خاصی به من دست می‌داد که گاهی دوست دارم آن لحظات تکرار شوند.

با وجود مأموران ساواک که در نقاط مختلف شهر حضور داشتند، ترس در وجودتان رخنه نمی‌کرد؟

راستش را بخواهید چرا! حس ترس هم داشتم. اما این حس ترس با هیجان آمیخته بود که در مجموع آن را دوست ‌داشتم و همان‌طور که گفتم برایم دلپذیر بود؛ به ویژه زمانی که به گروه نظامیان نزدیک می‌شدیم. در یکی از تظاهرات مردمی پیش از 22 بهمن ماه و پیروزی انقلاب اسلامی شرکت کردم. پس از اندک زمانی از راهپیمایی به تانک و نیروهای ارتش رسیدیم. به نظامیان گل می‌دادند که آنها نیز به مردم بپیوندد. درست چند شب پیش از آن بود که در تظاهرات خیابانی چندین نفر در دزفول به شهادت رسیده بودند. مردم ناراحت بودند. در همان تظاهرات در چند قدمی خودم یکی را دیدم که شعار مرگ بر شاه سر می‌داد. با صدای رسایش شعارش را با گوش خودم شنیدم. فرمانده نظامیان با شنیدن این شعار که حالا چند نفر هم آن را تکرار می‌کردند، تیر هوایی زدند. این صحنه را با چشمان خودم دیدم. مردم با شنیدن صدای تیر متفرق شدند و پا به فرار گذاشتند. من با دمپایی در این تظاهرات شرکت کرده بودم. دمپایی‌ام را از پا درآوردم و زیر بغلم زدم تا سریع‌تر به همراه جمعیت بدوم. به کوچه‌ای رفتم که آن محله را اصلاً نمی‌شناختم. از مردم سؤال می‌کردم که خانه من در یک محله دیگر است و از چه راهی باید آن محله را پیدا کنم. بالاخره به خیابان اصلی شهر که همان خیابان شریعتی بود، رسیدم. باید عرض خیابان را طی می‌کردم. درست در ضلع شمالی خیابان بودم که مأموران شاه تیر مستقیم به سمت مردم شلیک می‌کردند و چند تن هم در آنجا به شهادت رسیدند. باید به قسمت جنوبی خیابان می‌رفتم. نوجوان بودم و ترس حسابی سرپای وجودم را فراگرفته بود به طوری که می‌ترسیدم از خیابان رد بشوم. در همان حین مردی را دیدیم که با عجله و به سرعت از عرض خیابان رد شد و هیچ تیری هم با او برخورد نکرد. من هم عجله داشتم که هر چه زودتر خودم را به خانه برسانم. ظهر بود و خانواده‌ام خبر نداشتند من به تظاهرات رفته‌ام؛ اگر می‌دانستند بیهوده نگرانم می‌شدند. در یک آن تصمیم گرفتم و با سرعتی وصف ناپذیر، مانند گلوله‌ای که از اسلحه شلیک می‌شود، عرض خیابان را طی کردم و از نگاه مأموران دور ماندم. فکر نمی‌کنم که تا به حال و تا به این سن در عمرم هنوز آن گونه دویده باشم!

شهر چگونه به دست انقلابیان افتاد؟

باورش برایم دور از انتظار نبود. شهربانی دزفول به دست مردم افتاد. همراه جمعیت به شهربانی دزفول رسیدم. به نزدیکی خیابانی که امروز «شهید طالقانی» نام دارد، رسیدم. انبوه جمعیت می‌خواستند به داخل بروند و نظامیان را از شهربانی خارج کنند. من با صحنه‌ای در کوچه پشتی روبه‌رو شدم. هنوز به داخل شهربانی پا نگذاشته بودم. نظامی شاه را دیدم که یک کلت کمری به دست داشت و به سمت مردم ‌گرفته بود و اخطار می‌داد که اگر یک قدم دیگر پیش بگذارید، ماشه را خواهم چکاند و شلیک خواهم کرد! ناگهان از میان انبوه جمعیت مردی با صدای رسا گفت: «ما به اینجا نیامده‌ایم که صدمه‌ای به شما یا خانواده‌تان برسانیم.» ظاهراً خانواده نظامیان هم در همان کوچه سکونت داشتند. آن شخص با زبان نرم و آرام خودش با نظامی شاه صحبت می‌کرد اما کاملاً مشخص بود که آن نظامی اولش حسابی ترسیده است. مردی که با صدای بلند صحبت می‌کرد، اصلاً باور نمی‌کرد که او پس از مدتی تسلیم شود و تفنگش را به زمین بیندازد. آن فردی که چند لحظه پیش صدایش را می‌شنیدیم، تفنگش را برداشت و نظامی در آغوش گرفت و مدتی نگذشت که آن نظامی خیلی زودتر از آنچه می‌توانستیم تصورش را بکنیم، به مردم ملحق شد! نظامی بیچاره همچنان نگران بود که با خانواده‌اش کاری نداشته باشند. مردم به او اطمینان دادند که با خانواده او کاری ندارند. چنین بود که محدوده شهربانی طی کمتر از یک ساعت به دست مردم افتاد.

«جمعه سیاه» در دزفول چگونه گذشت؟

در دزفول جمعه سیاه وجود نداشت. برخلاف دیگر شهرهای ایران یک چهارشنبه، به چهارشنبه سیاه معروف شد. اگر اشتباه نکنم دی ماه 1357 در اوج انقلاب، شبانه تانک‌های شاه وارد شهر شدند و از روی خودروهای مردم که در کنار خیابان پارک شده بود، رد شدند. در آن چهارشنبه سیاه بسیاری از اتومبیل‌ها با زنجیر تانک خرد شدند. وقتی که صبح به خیابان رفتیم متوجه این موضوع شدیم. تعدادی از مردم هم به شهادت رسیدند. در دزفول جایی هست که به شهیدآباد معروف است. اسم سابق شهیدآباد، معصوم‌آباد بود. شاید بعضی‌ از شهروندان امروزی دزفول هم ندانند. «معصوم‌آباد» گورستان کوچکی بود که در حاشیه شهر قرار داشت. همزمان با شهادت نخستین کسانی که در انقلاب جان باختند و در آنجا آرام گرفتند، نام این گورستان به «شهیدآباد» تغییر یافت.

مردم وقتی تانک‌های ارتش را می‌دیدند چه می‌کردند؟ واکنشی نداشتند؟

مردم دزفول با تنها وسیله‌ای که می‌توانستند تانک را از کار بندازند، سه‌راهی بود. درست کردن سه راهی که مانند نارنجک عمل می‌کرد و علاوه بر کوکتل مولوتف که در همه شهرها رایج بود، چند ماده دیگر هم به آن اضافه می‌کردند، تا قدرت انفجاری‌اش چند برابر شود. سه راهی از لوله‌های قدیم ساخته می‌شد. سه عدد لوله که به هم وصل می‌شدند. در آن سه راهی مواد منفجره می‌ریختند و موقع پرتاب، به هر جا که اصابت می‌کرد، انفجاری شبیه به نارنجک ایجاد می‌شد. امروز کسانی در دزفول زندگی می‌کنند که من هم آنها می‌شناسم. این عزیزان در حین درست کردن سه راهی‌ها در دوران انقلاب دست یا انگشتانشان را از دست داده‌اند. بالاخره باید بپذیریم که مبارزه و به دست آوردن آزادی به معنای واقعی کلمه، این عواقب را هم دارد.

نارضایتی مردم در زمان پهلوی دوم از چه بابت بود؟ مردم از چه چیزهایی صبرشان لبریز شده بود؟

طبیعتاً مردم از مسائل و مشکلات متعددی ناراضی بودند. دزفول از دیرباز به شهر «دارالمؤمنین» معروف بود و هنوز هم این اسم رویش هست. دزفول شهری کاملاً مذهبی است که رژیم شاه با کنش‌ها و رفتار و سیاست‌هایی که در پیش گرفته بود، باعث می‌شد و تلاش می‌کرد تا بُعد مذهبی این شهر کمتر و کمرنگ‌تر دیده شود و جلوه کند. در یک کلام فشار و خفقان کشور باعث نارضایتی مردم می‌شد. آن زمان نه تنها در دزفول بلکه در اغلب شهرها فساد حکومتی بیداد می‌کرد. طبیعتاً دزفول هم از این قائده مستثنی نبود. در دزفول فرهنگ مردم پذیرای این گونه مسائل نمی‌شد. انقلاب سال 1357 یک انقلاب فرهنگی و دینی تمام عیار به حساب می‌آمد‌آید‌آ. امروز که با گذشت سال‌ها به آن دوران می‌اندیشم، به وضوح درک می‌کنم که مردم برای نان و آب و خوراک و پوشاک و اتومبیل و خانه انقلاب نکردند. مردم دوست داشتند که شخص امام خمینی(ره) به عنوان رهبر کشوری که حکومت دینی در آن مستقر خواهد شد، در مسند قدرت باشد. 

حالا که بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی می‌گذرد به نظر شما دلیل تاریخی محبوبیت امام خمینی(ره) در میان آحاد مردم از نگاه شاعرانه و همچنین تحقیقی شما چیست؟

امام خمینی(ره) در سال 1342 با سخنرانی صریح و تاریخی‌شان، قیام خودشان را آغاز کردند. امام از آحاد جامعه می‌خواستند که به داد اسلام برسند. اگر بخواهیم حاشیه نرویم باید بگویم موضوع اصلی این بود که اسلام داشت کمرنگ می‌شد و در همه شهرهای کشور از بین می‌رفت. امام برای اسلام و برای فرمان‌های الهی که توسط حکومت گذشته زیر پا گذاشته می‌شد، قیام کردند. ایران، یک کشور شیعه و مسلمان بود و هست و مردم دریافته بودند که سخنان امام(ره) بر صدق بنا شده است. در حقیقت سخنان امام خمینی از قلب مردم جاری شده بود و لاجرم بر قلب مردم هم می‌نشست. در بستر تاریخی آن دوره هیچ شخصی شجاعت امام را نداشت که از مردم دفاع کند و سخنان مردم را به زبان بیاورد. به جرأت می‌توانم بگویم تنها کسی که با بیان رسا پیش آمد و همه آنها باعث شد شاه ایشان را به ترکیه و پس از آنجا به کویت، عراق و نهایتاً فرانسه تبعید کند، شخص امام خمینی(ره) بود. امام 15 سال را در تبعید به سر برد. می‌خواستند او را دور کنند اما نمی‎توانستند صدمه‌ای به امام بزنند چون از مردم و واکنش جامعه می‌ترسیدند. هرگونه صدمه‌ای به ایشان باعث می‌شد مردم رفته‌رفته خشمگین‌تر شوند و زودتر حکومت را سرنگون کنند. به همین خاطر شاه با زیرکی تمام، امام را تبعید کرد و از مردم دور ساخت.

شعرهای انقلابی شما راوی مکتوب تاریخ شفاهی انقلاب است. از نظر شما شعرهای شاعران انقلابی دیگر با شعر شما چه تفاوتی دارد؟ در کدام شعرها و سطرها شما اوج انقلاب را سروده‌اید؟

البته باید منتقدان در این باره نظر بدهند. اما من آنچه را قلباً اعتقاد دارم، می‌نویسم. همواره سعی می‌کنم شعرهایم را واقعی بسرایم. هنوز تلاش دارم در شعرهایم خودم باشم. کسی که در صحنه‌های مهم زندگی حضور داشته باشد، درست مانند رزمنده‌ای است که جبهه را دیده و لمس کرده. معتقدم که این شخص عمیق‌تر می‌تواند درباره جبهه و جنگ شعر بسراید. انقلاب اسلامی سال 1357 نیز از این قاعده مستثنی نیست. با اینکه در گرماگرم انقلاب سن کمی داشتم اما انقلاب در خون من جاری است و آن را لحظه به لحظه درک کرده‌ام. انقلاب برای من از همان جلسه‌های قرآنی شروع شد. به طوری که تا به امروز با هیچ استدلال و حرف و سخنی در وجودم کم رنگ نشده است. انقلابی بودن، که البته اگر بتوانم خودم را با چنین القابی خطاب کنم -چون خودم را در حد این نام بزرگ و بلند نمی‌دانم - برایم به این معناست که دست کشیدن از اعتقادات و منش و راهی که در پیش گرفته‌ام، به هیچ عنوان برایم متصور نیست.

www.oral-history.ir/?page=post&id=9063

 


*این مصاحبه در تاریخ 17 بهمن 1398 به صورت تلفنی انجام شده است.

پرداختن جدی‌تر به شعر فاطمه در دهه اخیر - مصاحبه

پرداختن جدی‌تر به شعر فاطمه در دهه اخیر

عبدالرحیم سعیدی‌راد - شاعر - نیز در این زمینه اظهار کرد: اگر بخواهیم درباره تاریخچه شعر فاطمی صحبت کنیم، به تاریخچه شعر آیینی برمی‌گردد. از سال‌های گذشته شعر آیینی به صورت آب‌باریکه‌ای در ادبیات ما بوده است و قشرهای خاصی به این موضوع  می‌پرداختند؛ معمولا افرادی که جنبه علمی و مذهبی بالایی داشتند سراغ شعر  فاطمی می‌آمدند، آیت‌الله‌ها و روحانی‌هایی برجسته‌ای بودند که شعر آیینی می‌گفتند و در شعرهای‌شان  ردپای شعر فاطمی دیده می‌شود.

 او افزود: در شعر معاصر و به‌خصوص در ۴۰ سال اخیر (بعد از انقلاب) به واسطه توجه بیشتر به شعر مذهبی، شاعران بیشتر به این زمینه روی آوردند و خصوصا در دهه چهارم انقلاب، از سال ۸۵  تا کنون توجه‌ها به شعر آیینی به صورت تخصصی شد. در کشور ما در برخی از شهرها بخصوص شهر قم و شاعران جوان به صورت ویژه به شعر فاطمی پرداختند، یعنی به صورت تخصصی وارد این حوزه شدند و مطالعه عمیق‌تری نسبت به آن داشتند. آن‌ها  جلسات نقد و بررسی برای این شعرها تشکیل دادند که به‌نظرم در طول تاریخ ادبیت‌مان  این موضوع را نداشتیم که شعرهای مذهبی‌ ما نقد و بررسی شوند. 

این شاعر خاطرنشان کرد:  قبل از دهه چهارم انقلاب بسیاری از شعرهای آیینی خیلی سطحی هستند، زیرا مناسبتی سروده‌ شده‌اند و به صورت موردی شعر خوب در میان آن‌ها دیده می‌شود. جدی پرداختن به شعر فاطمی و دقیق‌تر وارد موضوع  شدن برای ۱۰-۱۲ سال اخیر است و  چون  این پرداختن با مطالعه بوده، کمتر  آسیبی به آن وارد شده است و غلوها و روایت‌های خلاف واقع کمتر در شعر فاطمی دیده می‌شود، بنابراین  در سال‌های اخیر به لایه‌های عمیق‌تر شعر توجه شده است، البته آن‌هایی که به معنای واقعی شعر هستند نه آن‌هایی که در برخی از منبرها خوانده می‌شوند.

سعیدی‌راد افزود: شاعران به زندگی حضرت زهرا (س) وارد شده‌اند و حضرت فاطمه زهرا (س) را  به عنوان الگو برای زنان و مردان معرفی کرده‌اند. در شعرهای گذشتگان این‌ را که حضرت زهرا (س) چطور زندگی کرده است، نداریم اما در شعرهای سال‌های اخیر این موضوع زیاد دیده می‌شود. البته در کنار آن شعرهای سطحی هم  هستند که در کنار آن شعرها رشد پیدا کرده‌اند.

روایت‌های غلط در نوحه‌ها

او درباره مداحی‌هایی‌هایی که برای حضرت فاطمه(س) خوانده می‌شود و گاه شعرهای سطحی‌ای دارند نیز بیان کرد: من آن‌ها را در قالب شعر نمی‌آورم. زمانی که می‌گوییم شعر، شعر به معنای خود شعر است و عناصر شعری در آن وجود دارد. متأسفانه گاه در شعرهای نوحه‌ای و شعرهایی که در برخی از مجالس خوانده می‌شود، هنوز روایت‌های غلط پیدا می‌شود. مخصوصا درباره شهادت حضرت‌ زهرا (س) همه تمرکزها فقط روی موضوع دیوار، در و آتش است و شاعران بر آن‌ها تکیه می‌کنند و غیر از این اشارات حرفی برای گفتن ندارند.

این شاعر همچنین درباره خوانش مداحی‌های سطحی در تلویزیون و راه‌های مقابله با این موضوع گفت: رسانه‌ها باید افرادی را داشته باشند تا کارهای قوی‌ای پخش کنند.  از طرف دیگر، مداحان حتی برخی از آن‌ها که سرشناس هستند سراغ شعرهای سطح پایین می‌روند، و این واقعا حیف است. من خودم با این قضیه مواجه بوده‌ام. خود مداحان باید رعایت کنند. اگر مداح سراغ شاعر قوی نرود، اگر نخواند بهتر است. آن‌ها باید این موضوع را  رعایت کنند. رسانه‌ها  متأسفانه همه چیز پخش می‌کنند و تلویزیون هم یکی از آن‌هاست. البته برخی از  شبکه‌ها بیشتر رعایت می‌کنند و شبکه‌هایی که کمتر بیننده دارند خیلی کارهای ضعیف‌تری پخش  می‌کنند.

این شاعر افزود: مطمئن هستم در شعر آیینی و به‌طور خاص شعر فاطمی، در سال‌های آینده کارهای خوبی را شاهد خواهیم بود. البته این موضوع  دست جوانان است. تعداد  شاعرانی که درست کار می‌کنند کم است، اما عمق  کارشان به‌قدری است که می‌توانند بقیه را تحت‌الشعاع خود قرار بدهند.

https://www.isna.ir/news/98110906477/

 

«زعفران و صندل» شکلا به ایران رسید

سروده‌های آیینی شاعر هندو منتشر شد

مجموعه سروده‌های بلرام شکلا، شاعر هندوستانی، با عنوان «زعفران و صندل» منتشر شد. بخشی از سروده‌های این اثر، شعرهایی آیینی این شاعر هندوست.

  • ۲۴ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۷ 

عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر و از مدیران مؤسسه شاعران پارسی‌زبان، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از انتشار مجموعه سروده‌های بلرام شکلا، شاعر هندوستانی، خبر داد و گفت: این اثر که با عنوان «زعفران و صندل» به چاپ رسیده، هشتمین عنوان از آثاری است که از سوی این مؤسسه به چاپ رسیده است.

وی با اشاره به محتوای «زعفران و صندل» افزود: کتاب حاضر مجموعه‌ای از سروده‌های شکلا در موضوعات مختلف عاشقانه، اجتماعی و... است. بخشی از سروده‌های این مجموعه نیز در قالب شعر آیینی جای می‌گیرد. این شاعر با وجود آنکه هندوست، مجموعه‌ای از سروده‌های علوی، رضوی، عاشورایی و نبوی در این اثر ارائه کرده است. این موضوع نشان‌دهنده تأثیر آشنایی او با فرهنگ ایرانی و زبان فارسی است.

سعیدی‌راد با بیان اینکه شکلا به زبان‌های مختلفی چون سانسکریت و هندی مسلط است و به این زبان‌ها نیز شعر می‌گوید، یادآور شد: او با تشویق‌های علیرضا قزوه پس از آشنایی با زبان فارسی به این زبان شعر سرود. کتاب او که به تازگی در ایران منتشر شده، پیش‌تر در هندوستان نیز به تعداد محدودی منتشر شده و در اختیار فارسی‌زبانان قرار داده شده است.

علیرضا قزوه در یادداشتی بر این اثر نوشته است: بلرام منتظر یک جرقه بود و من هم آتش‌بازی‌ام خوب بود و هندوها هم که لابد می‌دانید از آتش هراسی ندارند و در آتش می‌سوزند به راحتی! و من به شیوه مرده سوزان هر روز بلرام را به آتش می‌کشیدم. یک‌بار با کبریت خیام و یک‌بار با فندک حافظ و یک‌بار با بنزین مولانا و کارمان رسیده بود به جایی که جز با شعر سخن نمی‌گفتیم.

تکیه داده‌ام به درختی به نام بلرام...

شعر آیینی , ترویج و گسترش زبان فارسی ,

سروده ذیل نمونه‌ای از اشعار شکلاست که در کتاب «زعفران و صندل» آورده شده است:

به من رساند نسیم سحر پیام علی(ع)
برهمنم که شدم چون عجم، غلام علی(ع)

من ضعیف، چگونه به شعر پردازم
کنار معجزه کامل کلام علی(ع)؟

چو کودکی که سخن از معلم آموزد
خوشم که نکته می‌آموزم از مرام علی(ع)

ز بندهای جهان آن زمان رها گشتم
که اوفتاد مرا مرغ دل به دام علی(ع)

مساز بطن خودت را چو گور جانداران
مرا غلام کند این صلای عام علی(ع)

با این مداحی و شعرها شان ائمه و شهدای عاشورا را پایین می‌آوردند/واقعا نمی‌دانم نمی‌شود جلوی این کار

عبد الرحیم سعیدی‌راد با اشاره به برخی مداحی‌های سخیف رایج این روزها گفت: این دست از مداح‌های مبتذل در تمام این سال‌ها وجود داشته و نمی‌توان از هیچ راهی جلوی آن‌ها را گرفت و این جریان همه جا وجود دارد و نه تنها مداحی مبتذلی دارند بلکه روی مد لباس محرم هم کار می‌کنند. من واقعا نمی‌دانم نمی‌شود جلوی این کار را گرفت یا نمی‌خواهند بگیرند.

سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: مداحی‌های عجیب و غریب با شعرهای عجیب و غریب‌تر چیزی است که این روزها در گوشه و کنار به گوش می‌رسد و حتی اعتراض‌های مخاطبین را در پی داشته. "از داره می‌ریزه" که برای یک مولودی بود تا "نوار مغز من" که یک مداحی است لیست بلند بالایی از مداحی‌های عجیب و غریب وجود دارد.

مداحی روی ملودی آهنگ‌های شادمهر و هایده کم بود به تازگی از امیر تتلو هم الهام گرفته می‌شود و بعد هم که اعتراض کنید به حکم جوان پسند بودن اجازه انتقادی را به شما نمی‌دهند.

عبد الرحیم سعیدی‌راد نویسنده و شاعر شناخته شده سال‌ها است که در فضای شعر آیینی کشور حضور فعال دارد. او فعالیت‌های شعری خود را به طور جدی از سال ۶۹ و با مطبوعات چاپی آغاز کرد و از همان زمان به نحو جدی جریان شعر آئینی در کشور را رصد و کارشناسی کرده است.

سعیدی‌راد در گفت‌وگو با سلام نو از پیشرفت و رشد جدی شعر آیینی به خصوص در دهه اخیر می‌گوید، پیشرفتی که البته مداحی پا به پای آن پیش نرفته است.

این شاعر با سابقه با بیان این که روند مداحی در کشور ما نوسان داشته است گفت: بحث مداحی همیشه نوسان داشته و همانطور که مداحی سخیف داشتیم مداحی سطح بالا هم داشتیم. مداح‌های کشور شعرهای خوبی انتخاب می‌کنند ولی مداح‌های سطح پایین شعرهای ضعیف و با روایت‌های غلط انتخاب می‌کنند. ما امیدواریم همانطور که سطح شعرآیینی بالا رفته سطح مداحی‌ها هم افزایش محسوسی پیدا کند.

او با اشاره به پیشرفت شعر آیینی در سال‌های اخیر گفت: شعر آیینی به خصوص از ابتدای دهه 90 با شکل گیری انجمن‌های تخصصی شعر آیینی به شکل قابل توجهی رشد کرد و لایه‌های عمیق‌تری از موضوع محرم و عاشورا مورد توجه شاعران قرار گرفته ولی این اتفاق درباره مداحی نیافتاده.

سعیدی راد در توضیح رابطه شاعران و مداحان در سال‌های اخیر می‌گوید: امروز هم همان روال قدیمی بین شاعر و مداح وجود دارد و مداحان برجسته با شاعران مشخصی کار می‌کنند که باعث صلابت و شادابی کار می‌شود ولی این مسئله ضروری است که مداح و شاعر خود را مدام ارتقا دهند.

این شاعر آیینی با اشاره به برخی مداحی‌های سخیف رایج این روزها گفت: این دست از مداح‌های مبتذل در تمام این سال‌ها وجود داشته و نمی‌توان از هیچ راهی جلوی آن‌ها را گرفت و این جریان همه جا وجود دارد و نه تنها مداحی مبتذلی دارند بلکه روی مد لباس محرم هم کار می‌کنند. من واقعا نمی‌دانم نمی‌شود جلوی این کار را گرفت یا نمی‌خواهند بگیرند.

او ادامه داد: شاید برخی بگویند باید گذاشت به هر شکل و زبانی به ائمه اظهار ارادت کرد ولی به نظر من اینطور نیست و برخی از این چیزهایی که گفته می‌شود ابراز ارادت نیست و پایین آوردن شان ائمه و شهدای عاشورا است.

سعیدی راد در پاسخ به پرسشی درباره رابطه مالی مداح و شعرا گفت: من خودم چون با مداح خاصی کار نمی‌کنم اطلاع دقیق ندارم ولی تا آن‌جایی که من می‌دانم و شنیدم سهمی از این پول‌ها نصیب شاعر نشده.

او با اشاره وضعیت ناخوشایند شعرای جوان آیینی گفت: خیلی از شعرای خوب آیینی ما در سرتاسر کشور هستند که حتی توان چاپ کتاب شعر خود را ندارند و ناشر هم حاضر نیست با هزینه خودش کتابش را چاپ کند. کاش برخی مردم به جای قیمه نذر کنند که برخی از این کتاب‌ها را چاپ کنند چون شعرهای عالی عاشورایی شاعران خوب ما در نقاط مختلف چاپ نشده.

سیاست‌زدایی شایع‌تر از سیاست‌زدگی/ وقتی فقط منبر محل استناد است!

 سعیدی‌راد با مهر مطرح کرد

 

سیاست‌زدایی شایع‌تر از سیاست‌زدگی/ وقتی فقط منبر محل استناد است!

عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر و پژوهشگر می‌گوید سیاست‌زدگی و رویکردهای جناحی در نزد شاعران آئینی فراگیر نیست، اما تاکید بر سوگ و غفلت از عناصر حماسی و ارزشی عاشورا به امری عام بدل شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، عبد الرحیم سعیدی‌راد متولد دزفول و بزرگ‌شده خوزستان است؛ همین مسئله از او نویسنده‌ای ساخت که در حوزه دفاع مقدس و جنگ تحمیلی به طور موثر فعال بوده است. اما علاوه بر نویسندگی، سعیدی‌راد به شعر و بویژه در حوزه شعر آئینی هم اهتمام داشته و علاوه بر سرودن شعر آئینی، به عنوان چهره‌ای که جریان شعر آئینی را پیگیری و کارشناسی کرده است، شناخته می‌شود. او فعالیت‌های شعری خود را به طور جدی از سال ۶۹ و با مطبوعات کشور آغاز کرد و از همان زمان به نحو جدی جریان شعر آئینی در کشور را رصد کرده است. «بعد از باران»، «گزیده ادبیات معاصر»، «زخم‌های خورشید»، «فانوسهای سنگی»، «بر بلندای عشق»، «شقایق‌های پرپر» برخی از مجموعه شعرها و کتاب‌های منتشر شده از عدالریح سعیدی‌راد است. او در مصاحبه پیش‌رو به دلایل عدم اقبال شاعران آئینی به وجوه سیاسی و اجتماعی قیام عاشورا اشاره کرده و می‌گوید این مسئله را باید با نظر به فقدان تعمق و مطالعه شاعران در خصوص واقعه عاشورا فهم کرد.

مسئله ما پرداختن به کمرنگ‌شدن وجه سیاسی قیام سیدالشهدا (ع) در هیئات مذهبی و شعرهایی است که برای این هیئات سروده می‌شود؛ به نظر می‌رسد در این اشعار بیشتر تأکید روی جنبه عاطفی، مصیبت و سوگ است و پرداختن به موضع و سیاستی که حضرت سیدالشهدا در برابر ظلم و جانب‌داری از حق اتخاذ کردند کمتر انجام می‌گیرد. در دهه‌های اخیر این محتوای سیاسی عاشورا خیلی در شعر عاشورایی ما راه پیدا نکرده و به نوعی در حاشیه مسئله شور و عاطفه و مصیبت قرار گرفته است...

البته از قبل هم وجود نداشته است!

شاید بتوان گفت در دوره انقلاب، چه سال‌های منتهی به آن و همچنین دهه نخست انقلاب به دلیل وجود فضای سیاسی و حماسی این نوع از خوانش پررنگ‌تر بوده و شاعران ما به عناصر اجتماعی سیاسی واقعه عاشورا توجه داشتند. به هر حال شما فکر می‌کنید دلایل این امر چیست؟

بله. به هر حال چیزی که شعرای آئینی و عاشورایی بیشتر به آن می‌پردازند، بها دادن فوق العاده و حتی بیش از حد به موضوع سوگ در عاشورا است و این باعث می‌شود کمتر به ابعاد حماسی و ارزشی توجه کنند. امروز شاعران عاشورایی بیشتر روی سوگ و نکات عاطفی آن واقعه انگشت می‌گذارند و من معتقدم این به‌نوعی غفلت از کلیت و ذات موضوع است.

امروز شاعران عاشورایی بیشتر روی سوگ و نکات عاطفی آن واقعه انگشت می‌گذارند و من معتقدم این به‌نوعی غفلت از کلیت و ذات موضوع است.

اگر بخواهم این مسئله را تحلیل کنم باید بگویم که هر چه شاعر تفکر عمیق‌تری داشته باشد می‌تواند کارهای بهتری خلق کند. البته نمی‌توانم به طول کامل و مطلق بگویم این اتفاق نیفتاده است؛ این تفکر عمیق در بسیاری از موارد اتفاق افتاده است؛ یعنی می‌بینیم شعرای ما بعضاً در همین زمینه هم دارند به طور جدی کار می‌کنند. چون ما انجمن‌های آیینی‌ای داریم که به‌صورت جدی در این زمینه‌ها فعالند و می‌توانم به جرئت بگویم که شعر هیئت، مذهبی یا آیینی از آن سطحی که قبلاً داشته به میزان زیادی فاصله گرفته است و کارهای عمیق‌تری انجام شده است. گویا این دریا آن‌قدر وسیع و عظیم است که خیلی جا دارد تا هنوز به اعماق آن برسیم و به کشفیات تازه‌ای از این موضوع نائل شویم؛ ولی به‌هرحال هنوز فاصله داریم.

به نظر می‌رسد این نوع از شعر که تمرکز ویژه بر سوگ و عاطفه دارد عموماً توسط شاعران جوانی سروده می‌شود که به نوعی ارتباط تنگاتنگی با هیئت‌های مذهبی دارند و برای هیئت‌ها خوراک فراهم می‌کنند!

ما به طور خاص شاید از ابتدای دهه ۹۰ به این‌طرف توجه ویژه شعرای جوان به شعر آئینی و عاشورایی را مشاهده می‌کنیم؛ شاعران بسیاری در این دوره به این شعر گرایش پیدا کردند و خصوصاً شعرای جوانی هستند که فضاهای خیلی خوب و عالی هم خلق کرده‌اند؛ این جای امیدواری دارد. وقتی ما به ایام محرم می‌رسیم صداهای غالب همان صداهایی است که به مسئله سوگ و عاطفه و مصیبت توجه دارند و این تقریباً یک مضمون تکراری و پربسامد است؛ شعرهایی که به‌اصطلاح عموم تاکیدات در آنها بر مسئله مرثیه و سوگ و عاطفه است.

آقای سعیدی‌راد، یکی از دلایلی که این شاعران در توجیه نپرداختنشان به مسائل اجتماعی و سیاسی در شعر عاشورایی طرح می‌کنند این است که می‌گویند عموم دوستانی به این حوزه (ارائه خوانش سیاسی اجتماعی از عاشورا) ورود کرده‌اند، به جای پرداخت هنرمندانه به این موضوع، پرداخت‌های شعاری و سیاست‌زده ارائه کرده‌اند و به‌نوعی ما شاهد حمایت‌های منفعت‌طلبانه و جناحی شاعران از جناحین سیاسی بوده‌ایم، نه حمایت از حقیقت و مقابله با فریب یا ظلم در هر شکل آن!

من این را فراگیر نمی‌بینم.

بله، نمی‌توان گفت فراگیر است؛ ولی به هر حال کلیشه‌ای ذهنی وجود دارد که بر مبنای آن تا از «شعر سیاسی» صحبت می‌شود، آن را «شعر جناحی» یا «شعر سیاست‌زده» تلقی می‌کنند. این نشان می‌دهد که تا حدی وجود داشته که این کلیشه در ذهن‌ها راه یافته است. به هر حال شاعران جوان می‌گویند این کلیشه مانع می‌شود تا به خوانش سیاسی از عاشورا ورود کنیم. تحلیل شما از این مسئله چیست؟

من این را موردی می‌دانم؛ یعنی شاید از طرف شخص، گروه یا انجمن خاصی این‌طور شده باشد، ولی این را فراگیر نمی‌بینم که همه شعرایی که به این سمت حرکت کرده‌اند جناحی و سیاست‌زده عمل کرده باشند.

ولی وقتی موردی هم به این مسئله نگاه کنیم، می‌بینیم که بسیاری از شاعران هم کارهای خیلی عمیقی انجام داده‌اند. یعنی اگر از آن طرف مواردی داریم که شعاری و کلیشه‌ای و جناحی بوده‌اند، از این‌طرف هم هست و شاعرانی بدون توجه به حاشیه‌ها مسئله اصلی و حق‌گرایی و مقابله با ظلم و طرفداری از عدالت و… هم می‌پردازند.

خاطرم هست که گروهی از شاعران آیینی محضر مقام معظم رهبری رفته بودند، و رهبری در آنجا فرموده بودند (نقل به مضمون) که «ادبیات آینده، ایران متعلق به شعر آیینی است». این نشان می‌دهد ایشان به‌عنوان کسی که خیلی جدی این مسیر را دنبال می‌کنند به این مهم واقف هستند که توجه به شعر آیینی خیلی بیشتر از حوزه‌های دیگر است و در مسیر این توجه البته ممکن است حاشیه‌هایی هم وجود داشته باشد؛ ولی مسئله اصلی این موجی است که دارد به جلو می‌رود و باید برود و آن حاشیه‌ها خیلی غالب نیستند و من آنها را خیلی جدی و فراگیر نمی‌بینم. من مطمئن هستم و به آن ایمان دارم که امروز فضاها و ساحت‌های شعر آیینی بسیار قوی‌تر از قبل شده است و شاعران بسیاری به طور خیلی جدی روی آن کار می‌کنند.

یکی از آفت‌هایی که به چشم می‌خورد این است که شاعر به خودش زحمت نمی‌دهد یک مقدار در تاریخ دقیق شود و صحبت‌هایی را که گاهی فقط از برخی منبرها شنیده، همان‌ها می‌شوند استنادات آن شاعر و آنها را در قالب شعر مطرح می‌کند و این‌طرف و آن‌طرف می‌خواند.

بگذارید باز مثالی بزنم؛ چند وقت پیش در دیدار شاعران با مقام معظم رهبری آقای جعفر عباسی شعری خواندند در مدح امیرالمؤمنین (ع) که مبتنی بود بر برداشت‌های شاعر از کتاب «الغدیر» علامه امینی. بعد از شعرخوانی ایشان، رهبر انقلاب مفصل در مورد این نوع شعر صحبت کردند و خیلی استقبال که شاعری می‌آید کتاب عظیم الغدیر را جلویش می‌گذارد، مطالعه می‌کند و بعد مبتنی بر برداشت‌هایش از آن کتاب بزرگ شعر می‌گوید. شما در نظر بگیرید که چقدر تفاوت وجود دارند بین شعر این شاعر، با شعری که فقط در سطح می‌خواهد به یکسری از وقایع اشاره کند!

بنابراین هر چه تفکر و مطالعه در موضوعات آیینی و عاشورایی بیشتر باشد و با حفظ استنادات روایی و تاریخی شعر گفته شود این شعر بیشتر به اصل موضوع خواهد پرداخت. بدین‌ترتیب یکی از آفت‌هایی که به چشم می‌خورد این است که شاعر به خودش زحمت نمی‌دهد یک مقدار در تاریخ دقیق شود و صحبت‌هایی را که گاهی فقط از برخی منبرها شنیده، همان‌ها می‌شوند استنادات آن شاعر و آنها را در قالب شعر مطرح می‌کند و این‌طرف و آن‌طرف می‌خواند. شاعر باید دنبال مستندها، معتبرها و احادیث و روایات معتبر برود و آن‌ها را تبدیل به شعر کند؛ یعنی در عین وفادار بودن به بُعد شاعرانگی، کاملاً بیانگر اصل موضوع و آن چیزی باشد که در روایات مستند شده است.

https://www.mehrnews.com/news/4710194/

 

ردپای کمرنگ موضوعات روز جامعه در شعر عاشورایی

گروه فرهنگی ــ یک شاعر و نویسنده با بیان اینکه عاشورا، گنج تمام‌نشدنی است که هرکس به فراخور ذهنیت خود می‌تواند از آن برداشت کند، گفت: در زمان مبارزات انقلاب و جنگ تحمیلی، اثر فرهنگ عاشورا بر اشعار قابل مشاهده بود اما با فاصله گرفتن از آن دوران گسست در این مقوله ایجاد شد.

عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر و نویسنده در گفت‌‌وگو با ایکنااز خوزستان، بیان کرد: بیش از یک دهه است که به شعر عاشورایی در شعر معاصر ما توجه ویژه‌ای می‌شود که دلیل آن انجمن‌های شعری است که در چند نقطه از کشور ایجاد شده و به‌طور جدی به این مقوله می‌پردازند.

عرض ارادت صرف اشعار عاشورایی در گذشته

وی با بیان اینکه پرداخت جدی به موضوع شعر عاشورایی باعث رشد آن شده و نقد و بررسی‌هایی هم که بر روی آن صورت می‌گیرد، بسیار جدی است، افزود: سال‌های سال اشعار عاشورایی در لایه‌ای سطحی سروده می‌شدند و فقط عرض ارادت بود اما اکنون این اشعار از سطح به عمق رشد یافته و باعث شده که یکسری لایه‌های پنهان در شعر عاشورایی نمو پیدا کند. البته هنوز هم این عرصه جا برای کار دارد.

سعیدی‌راد ادامه داد: به‌طور مثال در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی ما به بعضی از قالب‌ها کمتر توجه کرده‌ایم؛ مثلاً به بحر طویل یا شعر سپید عاشورایی خیلی کم پرداخته شده و جای کار دارد. معتقدم که قالب روی مضمون تأثیر می‌گذارد. نثر شاعرانه ادبی دست نویسنده و شاعر را باز می‌گذارد که بدون محدودیت وزن بتواند حرف‌های خود را ارائه کند. همچنین بحر طویل هم می‌تواند آهنگین به شرح ماجرای عاشورایی بپردازد.

غفلت از پرداختن به شخصیت‌های منفی عاشورا 

این شاعر گفت: نکته‌ای که قدری مورد غفلت قرار گرفته پرداختن به شخصیت‌های منفی مثل شمر و عمربن سعد و توجه به شخصیت‌های مثبت مثل حضرت علی اکبر(ع) و علی اصغر(ع) و یاران امام حسین(ع) است؛ این می‌تواند یکی از سوژه‌هایی باشد که شاعران ما به آن توجه داشته باشند.

پیوند عاشورا با موضوعات روز جامعه

وی درباره پیوند شعر عاشورا با موضوعات روز جامعه تأکید کرد و گفت: حادثه عاشورا برای تمام ایام تاریخ است و در هر برهه‌ای از زمان تکرار می‌شود و هر یک از موضوعات عاشورایی می‌تواند در هر دوره‌ای نمو داشته باشد؛ کمااینکه این موضوع در شعارهای مردم در دوران مبارزات انقلاب اسلامی نمود داشت؛ مثلاً مردم می‌گفتند: نهضت ما حسینی رهبر ما خمینی یا انقلاب ما اسلامی است ریشه‌اش در عاشورای حسینی است.

سعیدی‌راد افزود: همچنین در دوران جنگ تحمیلی هم شعر عاشورایی پیوند جدی با اتفاقات جنگ داشت و دفاع مقدس با ادبیات عاشورایی گره خورده بود. اما وقتی که از این موضوع فاصله گرفتیم این پیوند گسسته شد و کمتر خود را در سال‌های بعد از جنگ تحمیلی نشان داد. ممکن است در منبرهای عزاداری به موضوعات روز پرداخته شود اما در شعرها کمتر به این موضوع پرداخته می‌شود.

نویسنده کتاب «سه مزار برای یک شهید» بیان کرد: با اطمینان می‌گویم که در سال‌های اخیر و در یک دهه گذشته آنقدر به زیبایی به موضوعات عاشورایی در شعر پرداخته شده که در هیچ دوره‌ای شاهد آن نبودیم. البته ادبیات عاشورایی و حماسه کربلا اینقدر عمیق و گسترده است که هرچه به آن پرداخته شود باز هم حرف برای گفتن وجود دارد. می‌توان گفت به تعداد کل شاعران جهان هر روز در مورد عاشورا می‌شود حرف زد. عاشورا گنج تمام‌نشدنی است که هر کس به فراخور ذهنیت خود می تواند از آن برداشت کند.

http://khouzestan.iqna.ir/fa/news/3839096/

 

انتظار هنرمندان از دولتمردان چیست؟

تعامل با اهالی فرهنگ و کمک به اقتصاد هنر

فاطمه عامل نیک

دولت

امروز هفته دولت به پایان می‌رسد. بدون شک یکی از اهداف نام‌گذاری هفته‌ای به نام دولت، ایجاد فرصت تعامل اهالی دولت با اقشار مختلف جامعه بوده است. فرصتی که در آن گروه‌های مختلف بتوانند انتظارات و خواسته‌شان را از دولتمردان بیان کنند.

به همین بهانه به سراغ تعدادی از اهالی فرهنگ رفته‌ایم. عبدالرحیم سعیدی‌راد، یکی از شعرای کشورمان در خصوص انتظارات اهالی فرهنگ و هنر از دولتمردان می‌گوید: من در حوزه شعر که حوزه تخصصی خودم است صحبت می‌کنم. ما در حوزه شعر و چاپ آثار شاعران نیاز به حمایت داریم. اکنون شرایط به گونه‌ای شده است که هر اهل قلمی که می‌خواهد اثرش را چاپ کند، با توجه به اینکه قیمت کاغذ بالا رفته و حمایت دولت در این بخش کم شده، به سراغ هر ناشری که می‌رود، درخواست پول می‌کند.

این معضل با توجه به شرایط اقتصادی کنونی که گریبانگیر تمامی شاعران سرزمینمان است، طبیعی است که خیلی افراد توان انجام این کار را ندارند و آثار بسیاری از آن‌ها چاپ نمی‌شود. نتیجه این فرایند این خواهد شد که ادبیات معاصر از شعر شاعران محروم می‌شود.

وی با اشاره به نزدیکی ایام محرم خاطره‌ای را بازگو کرده و می‌گوید: چند سال گذشته من در برنامه‌ای که به مناسبت ایام محرم برگزار شده بود، عنوان کردم در این ایام مردم نذورات بسیاری دارند که مقدار قابل توجهی از این نذورات به شکل غذا و خوراکی‌ است، با توجه به شرایط موجود چه خوب است بعضی‌ها بیایند نذر کنند و کتاب آیینی شاعران را چاپ کنند. توجه کنید ما به اینجا رسیده‌ایم که از مردم درخواست حمایت می‌کنیم تا با کمک‌هایشان کتاب‌های آیینی، مذهبی و شعر عاشورایی جمع‌آوری و چاپ شود. به هر حال انتظار می‌رود از دولت که در بخش چاپ کتاب حمایت بیشتری کند و حداقل شرایطی را برای افرادی که خودشان را ثابت کرده‌اند و جایگاهی در ادبیات ما دارند، حالا چه در بخش شعر، چه در بخش داستان‌نویسی یا خاطرات یا دیگر بخش‌ها، فراهم کنند که پس از سال‌ها بتوانند آثارشان را چاپ کنند. افرادی هستند که سال‌هاست موفق به چاپ آثارشان نشده‌اند و حمایت از این افراد حداقل انتظاری است که از دولت می‌رود.

http://www.qudsonline.ir/news/668650/

 

خودسانسوری؛ مصاحبه با ایسنا

گفت‌وگو با عبدالرحیم سعیدی‌راد

خودسانسوری؛ عاقبت روزنامه‌نگاری برای شاعران؟

عبدالرحیم سعیدی‌راد

عبدالرحیم سعیدی‌راد که معتقد است صفحات ادبی رسانه‌های فعلی کیفیت قبل را ندارند، می‌گوید: تاثیری که کار روزنامه‌نگاری یا رسانه‌ای برای شاعر دارد، تا حدودی خودسانسوری‌ است.

این شاعر در گفت‌وگو با ایسنا، درباره رسانه‌دار بودن یک طیف خاص از شاعران و در مقابل آن رسانه نداشتن شاعرانی دیگر که باعث کمرنگ شدن آن‌ها می‌شود، اظهار کرد: به‌طور قطع رسانه‌ها از هر نوعی، در این‌که شاعران را به جامعه معرفی کنند، نقش مهمی دارند. اما این‌که بعضی از شاعران ارتباط کمتری دارند، در شهرستان‌ها پررنگ‌تر دیده می‌شود. یعنی این مسئله جا افتاده شاعرانی که در پایتخت هستند ارتباط‌شان با رسانه‌های ملی بیشتر است و خبرگزاری‌های مختلف در مراسم‌ آن‌ها خبرنگار و عکاس می‌فرستند و شبکه‌های خبری از آن‌ها فیلم‌برداری می‌کنند، در نتیجه چون در پایتخت هستند بیشتر دیده می‌شوند. 

او با بیان این‌که قطعا اگر مراسمی در استانی غیر از تهران برگزار شود، رسانه‌های ملی کمتر سراغ آن می‌روند، گفت: در استان‌ها رسانه‌های داخل خود استان در معرفی شاعران آن استان نقش مهم‌تری دارند و مطرح شدن شاعرانی که در پایتخت هستند از طریق رسانه‌های ملی، اتفاقی است که به‌طور طبیعی می‌افتد و شاید خیلی به این ربط نداشته باشد که شاعری از سر دوستی یا ارتباطات نزدیکی که با یک رسانه دارد، شعرهایش در سطح ملی بیشتر دیده می‌شود. این مسئله از قبل هم وجود داشته است، شاعرانی که کمی دورتر از پایتخت هستند، طبیعتا در رسانه‌های ملی کمتر دیده می‌شوند. به هرحال امروزه به خاطر وجود فضای مجازی تا حدودی این خلاها پر شده است. الان هر شاعری برای خودش رسانه‌ای در فضای مجازی در اختیار دارد که از آن طریق پل ارتباطی‌ای با کل دنیا برقرار می‌کند و می‌تواند کارهایش را از آن طریق عرضه کند. با این حال دیگر فرقی نمی‌کند در فضای مجازی، شاعر در شهرستان باشد یا در پایتخت؛ شهرت او به نحوه حضورش در فضای مجازی برمی‌گردد.

سعیدی‌راد که معتقد است صفحات ادبی رسانه‌های فعلی کیفیت قبل را ندارند، بیان کرد: در سال‌هایی که فضای مجازی وجود نداشت و این تعداد خبرگزاری نبود، روزنامه‌هایی بودند که به واسطه حضور بعضی از شاعران در صفحات ادبی آن‌ها بخش‌های ادبی‌شان پررنگ‌تر دیده می‌شد. مثلا روزنامه اطلاعات صفحه شعری به نام «بشنو از نی» داشت که در مقطع زمانی دهه ۷۰، این صفحه در کل کشور جریان‌ساز ادبی بود و کل شاعران کشور می‌توانستند از طریق این صفحه وارد جریان‌های ادبی شوند. بهترین شعرها و بهترین نقدهای ادبی آن زمان توسط همین صفحه ارائه می‌شد. البته روزنامه‌های دیگری هم بودند که صفحات ادبی خوبی داشتند و چون توسط شاعران خوب اداره می‌شدند، کیفیت صفحات‌شان بیشتر بود. الان با وجود این همه رسانه، نمی‌توانم بگویم کدام یک جدی‌تر دارند به ادبیات می‌پردازند یا صفحه قوی‌تری دارند.

شاعر مجموعه شعر «کودکی‌های ماه» سپس در پاسخ به پرسش مطرح‌شده درباره اثرگذاری کار در حوزه رسانه برای شاعران به خودسانسوری اشاره و اظهار کرد: تاثیری که کار روزنامه‌نگاری یا رسانه‌ای برای شاعر دارد، تا حدودی خودسانسوری‌ است. مثلا شاعری که بخواهد در تلویزیون، رادیو یا یک روزنامه کار کند، باید خط‌مشی‌های آن رسانه را دنبال کند و از آن‌چه خودش می‌خواهد ممکن است دور شود. من در رسانه ملی کار کرده‌ام و این را در کار خودم می‌دیدم که کارهای من مقداری پاستوریزه‌تر بیرون می‌آید. یک خودسانسوری درونی و ناخودآگاه سراغ  شاعر می‌آید که شاید مسیر شعری‌اش را قدری عوض کند. چون می‌خواهد از خط قرمزها عبور نکند، خودش را محدود می‌کند و شاید از آن آزادی و هویتش فاصله بگیرد.

انتهای پیام

مطلب قدیمی مربوط به 8 اسفند 1392 در مراسم بزرگداشت عباس خوش عمل

 

* سعیدی‌راد: بعد از این همه سال شاعران انقلاب باید بیایند و از خودشان دفاع کنند

در این مراسم عبدالرحیم سعیدی‌راد، نویسنده و شاعر بیان داشت: اکثر شاعران و نویسندگان انقلاب اسلامی، گمنام مانده‌اند در صورتی که باید در کل کشور شهره باشند.

وی اضافه کرد: وقتی بعد از این همه سال شاعران انقلاب باید بیایند و از خودشان دفاع کنند همانند علیرضا قزوه و باید از این شخصیت‌ها نیز دفاع کرد، جای تأسف دارد.

سعیدی‌راد ادامه داد: در اینجا این سوال مطرح است که آیا در جمهوری اسلامی ایران بعد از این همه سال، تمدید کردن یک دفترچه بیمه باید آنقدر برای احمد عزیزی مشکل باشد؟ این همه درباره دفترچه بیمه آقای عزیزی صحبت شده است، آقای جعفریان دیگر باید با چه کسانی صحبت کند، این شاعر چندین بار طی مصاحبه‌ اعلام کرده است که دفترچه بیمه آقای عزیزی باید تمدید شود اما تاکنون هیچ کسی از مسئولان فرهنگی این اخبار را نخوانده و یا به آن بی‌توجه هستند.

* لزوم راه‌اندازی خانه شعر برای حمایت از شاعران انقلابی

وی افزود: واقعاً بعد از گذشت این همه سال‌، حال و روز شاعران انقلاب باید این باشد!! جای تأسف حتی برای خود ما دارد. آیا ما نباید یک تشکیلات درست و حسابی و خانه شعر درستی داشته باشیم که شعرا را زیر چتر خودمان بگیریم؛ دیگران وقتی به فکر ما نیستند لااقل ما دست بر سر خودمان بگذاریم.

سعیدی‌راد بیان کرد: حدود 20 سال پیش استاد خوش عمل را دیده بودم؛ ما در محیط مجازی در بخش گفت‌وگو شاعران فارسی زبان که تنها مدیران سایت می‌توانند آن را ببینند، با آقای خوش عمل گفت‌وگو کردم و بارها از طریق همین بخش با برخی از شاعران به سرودن شعرهای مشترک می‌پردازیم که باید گفت شعرهای مشترک بسیاری پشت سایت شاعران فارسی زبان وجود دارد که همه آنها در جایی به یادگار نگهداری می‌شود.

https://www.farsnews.com/news/13921208000111/

مطلب قدیمی است و فقط می خواستم در آرشیو من باشد. هنوز احمد عزیزی و خیلی های دیگر زنده بودند.

اشعار سپید عبدالرحیم سعیدی‌راد در راه بازار کتاب

اشعار سپید عبدالرحیم سعیدی‌راد در قالب یک کتاب به چاپ می‌رسد.

اشعار سپید عبدالرحیم سعیدی‌راد در راه بازار کتاب

سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین،عبدالرحیم سعیدی‌راد شاعر و نویسنده، با این توضیح که مشغول تنظیم اشعار سپید کوتاهش برای انتشار است، به هنرآنلاین گفت: این اشعار که سروده یک سال اخیر است و به صورت پراکنده بود را جمع‌آوری کردم تا در قالب یک کتاب تقریبا 100 صفحه‌ای انتشار یابد.

او مضامین این اشعار را عاشقانه و با موضوعات اجتماعی دانست و تصریح کرد: هنوز عنوانی برای این کتاب که حاوی 130 قطعه سپید کوتاه است انتخاب نکرده‌ام؛ این اثر را تا یک ماه آینده برای چاپ به انتشارات شاعران پارسی زبان تحویل می‌دهم.

سعیدی‌راد افزود: اردیبهشت ماه امسال هم‌زمان با نمایشگاه کتاب سی و دوم،  آخرین کتابم با عنوان "همیشه باران بی‌خبر می‌آید" حاوی 127 رباعی با موضوعات مختلف، توسط انتشارات شانی منتشر و عرضه شد.

عبدالرحیم سعیدی‌راد متولد 1346 دزفول است. او تاکنون سوابق و مسئولیت‌های متعددی در حوزه ادبی داشته است. "ساعت به وقت دلتنگی" (مجموعه شعر)، "حق با آقتابگردان‌هاست" (مجموعه نثر ادبی)، "خورشید در مشت" (مجموعه شعر بیداری اسلامی)، "جشن پتو" (خاطرات طنز دفاع مقدس)، "انقلاب آیینه‌ها" (مجموعه شعر انقلاب)، "معجزه الفبا" (مجموعه نثر ادبی)، "کودکی‌های ماه" (شعر)، "بر بلندای عشق" (خاطرات شهید بلندیان)، "زخم‌های خورشید" (خاطرات دفاع مقدس) و "فانوس‌های سنگی" (مجموعه شعر فلسطین)، "همسرایان غزل عشق" (همسران شهدا)، "نام تو با عشق پر آوازه باد" (شهید بقایی)، "حضور عاشقانه"(خاطرات رهبری از جنگ)، "با من از عشق بگو" (خاطرات از رهبری)، "لبخندی پشت میله‌ها" (طنز در اسارت) و "خیابان چهل متری" (شهید قنوتی) از جمله آثار منتشر شده سعیدی‌راد به شمار می‌آیند.

صد دستگاه ساکنان خونگرمی دارد - مصاحبه با همشهری

عبدالرحیم سعیدی‌راد‌، شاعر آیینی:

صد دستگاه ساکنان خونگرمی دارد

صد دستگاه ساکنان خونگرمی دارد

فرشاد شیرزادی‌|خبرنگار
منطقه 14


«عبدالرحیم سعیدی‌راد» شاعر آیینی و اهل‌بیت(ع) با طمأنینه پاسخ پرسش‌هایت را می‌گوید. قد بلند و چهره مردانه‌ای دارد و زنگ صدای اندکی خشدارش در ذهن می‌ماند. او از سال 1375 که از دزفول به تهران آمد، ساکن شرق تهران و محله «صد دستگاه» در خیابان پیروزی و منطقه 14 شده است. با او دوری در محله زدیم و از‌ ریز و درشت مسائل و مواهب محل زندگی‌اش جویا شدیم. او می‌گوید: «هیچ وقت محله فعلی‌ام را به محله دیگری ترجیح نخواهم داد و همواره در همین منطقه ساکن خواهم بود. مردم محله من مردمی با فرهنگند و به همین دلیل زیستن در این محله دست‌کم برای من راحت‌تر از دیگر محله‌های تهران است.» گفت‌وگوی کوتاه اما جذاب و خواندنی ما را با او بخوانید.  

 چرا منطقه 14 و محله «صد دستگاه» را برای زیستن انتخاب کرده‌اید؟ این محله برای شما چه مزیت‌هایی داشت؟ 

در سال 1375 برای نخستین بار در این محله به‌عنوان مستأجر ساکن شدم. چند سال به همین منوال گذشت تا توانستم در اینجا یک دستگاه آپارتمان خریداری کنم. عمده‌ترین دلیل سکونت من در این محله چند نکته بود. این منطقه آرام و ساکت و امن است و به گمانم محله‌ای در سطح و شأن خودم انتخاب کرده‌ام. صد دستگاه مردم مهربان و فهیمی دارد و از سوی دیگر به محل کارم نزدیک است. محل کارم در میدان بهارستان واقع شده و از این حیث راحت می‌توانم در مسیر رفت و برگشت‌‌ تردد کنم. به هر حال قسمت شد که همواره در این محله سکونت داشته باشم و در فکرم هنوز هم نمی‌گنجد که بخواهم از این محله خارج شوم. از سوی دیگر به دلیل بافت مذهبی‌اش، این محله را دوست دارم. خیابان پیروزی تقریباً وسط تهران واقع شده. صد دستگاه هم درست در وسط پیروزی قرار دارد. از روز اولی که پایم به تهران باز شد و از دزفول به تهران آمدم، قسمت بود که این محله مرا در چنگ خود بگیرد. 

 از وسایل نقلیه انبوه‌بر مثل خطوط اتوبوس‌های تندرو(BRT) و مترو برای رفتن به محل کارتان استفاده می‌کنید؟ 

برای رفتن به محل کارم موتورسیکلتی دارم که از قدیم با آن تردد می‌کرده و می‌کنم. اما برای نقاط دیگر تهران و پنجشنبه‌ها که نیاز است به جایی بروم عموماً از مترو استفاده می‌کنم. خانواده‌ام نیز معمولاً مترو را برای‌‌ تردد درون‌شهری برمی‌گزینند. ایستگاه مترو «نبرد» و پیروزی نزدیک‌ترین ایستگاه‌ها به خانه ما است. خانه ما دقیقاً بین این دو ایستگاه واقع شده است. 

با شاعری صحبت می‌کردم و او از حس شاعرانه‌اش به مترو می‌گفت. او معتقد بود که مترو ماری است که آدم‌ها را بلعیده یا قناره‌ای که لاشه‌ها به آن آویزانند. چه حس شاعرانه‌ای نسبت به مترو تهران دارید؟ 

در مترو حس شاعرانه‌ای به من دست نمی‌دهد. نمی‌دانم این شاعر از چه زاویه‌ای به مترو نگریسته که تا این حد وحشتناک آن را توصیف کرده است. به هر حال مترو وسیله عمومی و شلوغی است اما ایستگاه پیروزی چندان شلوغ نیست. طوری نیست که جای نشستن نداشته باشید اما در ایستگاه‌های بعدی بله! به قول معروف همان آش و همان کاسه است. وقتی به میدان شهدا می‌رسید اوج شلوغی است و دیگر جای نفس کشیدن نیست. در میان این شلوغی هم معمولاً حس شاعرانه‌ای به آدم دست نمی‌دهد. 

تا به حال شده که در کانون‌های ادبی شرق تهران حضور پررنگی داشته باشید؟ 

ارتباط تنگاتنگی با فرهنگسراها ندارم اما بارها برای شعرخوانی به فرهنگسرا دعوت شده‌ام. به دو، سه فرهنگسرای شرق مانند مناطق 4 و 13 و 14 سر زده‌ام. خاطرم است که یکبار هم به فرهنگسرای اشراق دعوت شدم. اما برخی از سرای محله‌ها برنامه‌ها و فعالیت‌های فرهنگی مناسبی برای مردم و هم‌محله‌ای‌ها دارند. البته نه به‌عنوان اینکه شاعر محله‌ام بلکه به‌عنوان شاعری که به مکان‌های فرهنگی دیگر نیز دعوت می‌شود، به این کانون‌ها رفته‌ام. 

به نظر شما کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌ها و سرانه فرهنگی شرق تهران پاسخگوی نیاز مردم هست؟ 

با توجه به اینکه من بارها در محله‌مان گشته‌ام باید بگویم که این امکانات در حداقل است. آمار دقیقی ندارم اما از نظر تعداد اندکند و شاید نیاز باشد که توجه بیشتری به اوضاع مطالعه مردم شود. البته نقاط دیگر تهران و حتی غرب تهران همچنین است. فضاهای مطالعه و کتابخانه‌ای کمتری در محله ما وجود دارد. 

برای خرید مایحتاج خانه به کجا می‌روید؟ 

در صد دستگاه تعداد فروشگاه‌های زنجیره‌ای زیاد است. چند سال قبل که با وفور فروشگاه‌های زنجیره‌ای روبه‌رو نبودیم، اغلب به فروشگاه شهروند می‌رفتیم. تقریباً همه خرید هفتگی‌مان را از این فروشگاه انجام می‌دادیم. 

​​​​​​​ «بلقیس سلیمانی» نویسنده می‌گفت: «من بچه کشاورزم. وقتی صیفی‌ها را در بازار میوه و تره‌بار می‌بینم گل از گلم می‌شکفد.» شما چه حس شاعرانه‌ای نسبت به بازار میوه و تره‌بار دارید؟

من هم بچه کشاورزم و همین حس را دارم. در بازار تره‌بار نزدیک پارک «گل‌نما» گاهی اوقات شلوغی بیداد می‌کند و همه مشغول جدا کردن میوه و سبزی هستند. وقتی به این بازار می‌روم حس خوبی دارم. از در صف بودن و ماندن احساس بدی به من دست نمی‌دهد. همیشه بوی مطبوع میوه و سبزی در مشامم می‌پیچد. به نظرم اینجا بهتر از جاهای دیگر می‌توان شعر گفت و احساس شاعرانه داشت. 
​​​​​​​ در محله به سینما هم می‌روید؟ 

میدان شهدا 2 سینما دارد. بارها فیلم‌های درخشانی در این سینماها دیده‌ام و در همه موارد هم همراه خانواده‌ام بوده‌ام. اما چون در مجموع وقتم محدود است این اواخر کمتر می‌توانم به سینما بروم. مگر ایام دهه‌فجر که برخی شب‌ها معمولاً چند فیلم می‌بینم. 


​​​​​​​ جمعه‌ها و روزهای تعطیل را در محله چگونه می‌گذرانید؟ 

مدتی برنامه خانوادگی داشتیم که صبح جمعه صبحانه را در بیرون از خانه صرف می‌کردیم. بعد از صرف صبحانه به پارک‌هایی که در شرق تهران واقع بود می‌رفتیم. معمولاً صبح‌ها این پارک‌ها خلوت‌تر از همیشه‌اند و طراوت و تازگی‌اش با دیگر ایام سال متفاوت است. به نظرم هر که صبحانه پارک را تجربه کرده لذتش را برده. در حال حاضر کمتر فرصت می‌کنم که هر جمعه به پارک بروم. نزدیک‌های ظهر در محله همراه خانواده به خرید می‌رویم و پس از آن هم بعد از ظهر جمعه یا استراحت می‌کنیم یا به مهمانی می‌رویم یا مهمان داریم. 

​​​​​​​ با هنرمندان و شاعران و نویسندگان شرق تهران ارتباط داشته‌اید؟

آقای «عبدالجبار کاکایی» مدتی در شرق تهران سکونت داشت. زمانی که ایشان در شرق بود با او ارتباط خانوادگی داشتیم اما از زمانی که ایشان به میدان هفتم‌تیر نقل مکان کرده‌اند، ارتباط خانوادگی‌مان کمتر شده است. ارتباط با دوستان دیگر بیشتر ارتباط شعری و کمتر خانوادگی است.

کتاب‌های شاعر
سعیدی‌راد که از سال‌ها پیش، هر سال به دیدار رهبری می‌رود، متولد 20 آبان 1345 دزفول است. او از سال 1369 تا 1374 مسئول کانون شعر جهاد دانشگاهی اهواز بود و سال 1393 نیز دبیر علمی جشنواره «شعر کوتاه هزاره» شد. از میان کتاب‌های او می‌توان به «بعد از باران»، «بر بلندای عشق»، «زخم‌های خورشید»، «گزیده ادبیات معاصر شماره 77»، «فانوس‌های سنگی»، «من راضیم به این همه دوری»، «دیگر عرضی ندارم»، «سه مزار برای یک شهید»، «ساعت به وقت دلتنگی»، «حق با آفتابگردان‌هاست»، «انعکاس آفتاب (نثر ادبی مهدوی)»، «پنجره هشتم(نثر ادبی رضوی)» و«خیابان چهل متری» اشاره کرد. 

یک شعر تازه از سعیدی‌راد برای تهران
دوست دارم شکوه تهران را
کوه دربند را، شمیران را
برج میلاد و برج آزادی
پل چوبی و سید خندان را
حسن‌آباد تا پل گیشا
بزرگراه شهید چمران را
اقدسیه، جوادیه، ‌ازگل
گل روییده در خیابان را
بازی آب و آتش و لبخند
خنده آشکار و پنهان را
عصر تجریش و صبح حقانی
مردم شاد و‌گاه حیران را
شهرری تا سر جهان‌کودک
شور بازار و نظم آنان را
شور نواب و باغ پردیسان
از حکیمیه تا خراسان را
از رسالت گرفته تا همت
پل صدر و صف بزرگراه را
عشق میدان شوش و مولوی اش
جنت‌آباد بهتر از جان را
از ونک تا شکوه دارآباد
چشمه‌های همیشه جوشان را
دربی شاد و قرمز و آبی
خنده بازار و اشک طوفان را
شهرری تا منیریه، گمرک
نازی‌آباد تا لواسان را
کوچه کوچه صفای راه‌آهن
دسته دسته هزار دستان را
هم مصلا و صوت گلبانگش
هم نوای شگفت قرآن را
زعفرانیه، مخبرالدوله
هرچه بلوار و هرچه میدان را
قلعه مرغی، خزانه و گلبرگ
چیتگر، قیطریه، کرمان را
پل ستارخان و نوبنیاد
رشته‌های شگفت گلدان را
ضلع غربی شیخ فضل‌الله
پل روشندلان و اوشان را
لشکرک، شهرک محلاتی
هم فرحزاد و باغ بستان را
جشن گل‌بچه‌های سرخه‌حصار
بازی باد و عطر ریحان را
شب خوشرنگ پونک و قلهک
صبح گلخنده لویزان را
ای خوش آن دم که گل بپاشم از
یافت‌آباد تا جماران را
دوست دارم همیشه از ته دل
پایتخت عزیز ایران را

http://newspaper.hamshahri.org/id/60680/

http://newspaper.hamshahri.org//img/newspaper_pages/1398/03%20KHORDAD/29/cover/mahale.jpg

 

چرا سرود پس از «سبزواری» افول کرد؟

سعیدی‌راد ضمن اشاره به افول سرود پس از درگذشت حمید سبزواری گفت: شاعرانی بودند که توانستند پرچم سرود و ترانه را سرافراز نگه دارند، اما نه به قوت و قدرت مرحوم سبزواری. در واقع می‌توان گفت که همزمان با فوت مرحوم سبزواری سرود به افول گرایید.

عبدالرحیم سعیدی‌راد در گفت‌وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره اهمیت سرود و ترانه و توجه مرحوم حمید سبزواری به این مسئله اظهار داشت: ویژگی‌ اصلی مرحوم حمید سبزواری ارتباط نزدیکش با افرادی بود که کار سرود می‌کردند. خودش نیز به طور ویژه از روزهای اول انقلاب در این مسیر قرار داشت و با سرود «خمینی ای امام» که همزمان با ورود امام به کشور مطرح شد، جای خود را در شعر معاصر انقلاب باز کرد. او پیش از انقلاب هم شاعر قابلی بود، اما پس از انقلاب با سرودهایش شناخته‌تر شد و همان نیز سرودهایی به مناسبت‌های متعدد ارائه می‌شد.

این شاعر با بیان اینکه در کنار مرحوم سبزواری دیگرانی هم بودند که ترانه و سرود می‌گفتند، بیان کرد: دیگرانی هم بودند که توانستند پرچم سرود و ترانه را سرافراز نگه دارند اما نه به قوت و قدرت ایشان. در واقع حتی می‌توان گفت که همزمان با فوت مرحوم سبزواری، سرود به افول گرایید.

وی با اشاره به اینکه بر این موشوع که حضرت آقا بر مسئله سرود و ترانه سال‌هاست تاکید دارند و این قالب می‌تواند در شعر و موسیقی کشور جایگاه ویژه داشته باشد، تصریح کرد: در حال حاضر اما شاهدیم که کمتر سروده ساخته و پخش می‌شود.

سعیدی راد در پاسخ به این بی‌توجهی به ترانه و سرود، این نپرداختن را ناشی از بی‌اعتنایی جامعه هنری و موسیقی و یا عدم استقابل جامعه از چنین قالبی دانست و گفت: شاید هر دو این مسایل باشد. ممکن است اهالی موسیقی رغبت نشان نمی‌دهند که در پی شعر بیایند. باید بستری فراهم آید. هرچند این اقبال از سوی رسانه نیز می‌تواند انجام شود، صداو سیما سفارش داده و سفارش بگیرد و یا خود آهنگسازها و خوانندگان اقدام کنند. ناگفته نماند که تعداد شاعران این قالب هم کم است، اما هستند افرادی که سرود کار می‌کنند. اینگونه نیست که سراینده سرود و ترانه نداشته باشیم، اما بحث سرود از جانب ایشان (آقای سبزواری) مطرح بوده و الان به ندرت شاهد ساخته شدن و پخش سرود هستیم.

وی با ابراز اینکه تعداد سرودهای ملی خصوصا پس از مرحوم سبزواری اندک است و تعداد این گونه از شعر کمتر شده گفت: تاسف وجود دارد و نمی‌توان نهادهایی چون حوزه هنری را مقصر دانست، اما متولیان فرهنگی باید پیگیر سخنان و مطالبات رهبری باشند. اینکه مقام معظم رهبری در جمعی از مسئله‌ای گلایه می‌کنند این گلایه را چه نهاد یا افرادی باید پیگیر باشند؟ حتما باید بخشنامه شود؟ اغلب دیده می‌شود که نکته‌های کلیدی و مهمی توسط حضرت آقا تذکر داده می‌شود، اما اینکه تنها در حد تذکر ایشان بماند، درست نیست.

سعیدی راد اظهار داشت: در جلسه سالیانه همزمان با نیمه ماه مبارک امسال معظم له در مورد زبان فارسی گلایه کردند، وقتی ایشان ابراز نگرانی می‌کنند، این نگرانی به چه نحو باید پیگیری شود؟ البته مطلع هستم که سازمان صدا و سیما در حال پرداختن به این موضوع است، اما آیا با این پیگیری مشکل حل می‌شود؟ چرا نهادی مطالبه‌گر از دستگاه‌های فرهنگی نیست و چرا از آنها برنامه با زمان مطالبه نمی‌شود؟

وی به قدر دانستن فعالیت‌های حمید سبزواری اشاره کرد و گفت: مراسم و بزرگداشت‌هایی در زمان حیات ایشان و پس از درگذشت او برگزار شد، اما همین امروز که سالروز درگذشت این شاعر است کمتر به ابعاد فعالیت‌های او در مجامع پرداخته و بیان می‌شود. حتی فضای مجازی به یک شاعر انقلابی که برای تمام موضوعاتی که نظام روی آنها حساسیت دارد شعر گفته و ترانه و سرود ساخته، شخصی که تماما در خدمت انقلاب بوده به نحو شایسته پرداخته نمی‌شود.

انتهای پیام/

سبزواری الگویی برای شاعران انقلابی

 

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مراسم رونمایی از مجموعه آثار زنده یاد حمید سبزواری، پدر شعر انقلاب، در ساعت ۱۸ روز یک‌شنبه، سیزدهم آبان‌ماه ۹۷ در سالن سوره حوزه هنری توسط موسسه شهرستان ادب، سازمان بسیج هنرمندان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار می‌شود.
عبدالرحیم سعیدی راد شاعر و عضو شورای تخصصی دفتر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری به مناسبت قرار گرفتن در آستانه رونمایی از مجموعه آثار استاد حمید سبزواری در یادداشتی به بررسی شعر و جایگاه هنری مرحوم حمید سبزواری شاعر انقلاب پرداخته است که متن این یادداشت به شرح زیر است:

در اوایل دوران شاعری‌ام (حوالی سال‌های 68- 69) تا سال‌ها نمی‌دانستم که «حمید سبزواری» تخلص جناب آقای «حسین ممتحنی» است. البته تخلص او در اغلب غزل‌هایش حمید بود. می‌گویند کار سرودن را از چهارده سالگی شروع کرده بود. کسانی که از سنین پایین شعر را شروع می‌کنند معمولا در دوران جوانی که اوج سرودن و جسارت‌های زبانی در شعر است به پختگی لازم در شعرهایشان می‌رسند.
مرحوم سبزواری از آن دست نیروهای انقلابی‌ها بود که از سال 1332 فعالیت‌ها و مبارزات خود را شروع کرده بود. اینها را در راه سفری به قم برایم تعریف کرد و چقدر ماجراهای شیرینی داشت که همان موقع به ایشان عرض کردم که این خاطرات ظرفیت سریال تلویزیونی شدن را دارند. یکی دو کار از شعرهای با مضمون انقلابی هم برایم خواند که ابیاتی از یکی از آنها این بود:

جز سیاهی‌، جز تباهی‌، جز مناهی‌، جز ستم‌
گر به جا مانده است چیزی‌، من نمی‌بینم چرا؟
در دیار ما مگر شیطان حکومت می‌کند؟
وای من‌، جز نقش اهریمن نمی‌بینم چرا؟

می‌گفت این شعر را در سال 32 در واکنش به جریان امتیاز نفت شمال، سروده است. شیوه شعری او بیشتر متاثر از سبک خراسانی و گاه تلفیقی از سبک خراسانی و سبک عراقی است. سبزواری البته در واپسین سال‌های عمر خود به سبک هندی تمایل نشان داد و غزل‌هایی به این سبک سرود.
شعر زنده یاد سبزواری، شعری بی تکلف و در عین حال استوار و فاخر است. لحن حماسی شعرهای ایشان از جمله ویژگی‌های اصلی کلام و بیان استاد محسوب می‌شود. این ویژگی را به وضوح می‌توان در سروده‌های سال‌های متمادی ایشان و در انواع قالب‌های شعری ایشان مشاهده کرد. انقلابی‌گری نیز از اصلی‌ترین ویژگی‌های درونمایه شعر ایشان محسوب می‌شود و تقریبا در همه سروده‌های ایشان خصوصا بعد از انقلاب اسلامی مشهود است. از این می‌توان فهمید که شخصیت ایشان در همه صحنه‌های انقلاب حضور چشمگیری داشته و به دهه شصت و دوران پرخروش دفاع مقدس محدود نمی‌شود.
به هر حال استاد سبزواری از پیشتازان شعر انقلاب بود و بسیاری از شعرهایش پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی را با مضمون نهضت مردم ایران سرود، به این خاطر، پدر شعر انقلاب نام گرفت.
سرود زیبای «خمینی ای امام (ره)» که در اولین لحظه ورود امام خمینی به ایران در فرودگاه مهرآباد اجرا شد جزو ماندگارترین آثار این شاعر بزرگ است. بارها او را دیدم که در دیدار شاعران با مقام معظم رهبری مورد تشویش رهبری قرار گرفت و در آخرین دیدار هم در خصوص ایشان فرمود: معلوم می شود در این سن هم می شود شعر جوانانه گفت.
پر واضح است که شعر جوانانه یعنی شعر پرشور و پر حرارات و احیانا حماسی. و زنده یاد حمید سبزواری تا آخرین روزهای عمر با برکتش پابه پای جوانان انقلابی در عرصه حضور داشت.
این شاعر انقلابی در سال 1393 مفتخر به دریافت نشان افتخار «جهادگر عرصه فرهنگ و هنر» شد. که این افتخار بزرگی برای ایشان محسوب می‌شود.
حرف آخر اینکه استاد سبزواری می‌تواند الگوی مناسبی برای شاعران انقلاب و شاعران انقلابی باشد.
انتهای پیام/

رادیو گفتگو 11خرداد 98

یک شاعر و نویسنده با اشاره به نتایج مثبت نشست شاعران با رهبر معظم انقلاب، از برخی مدیران فرهنگی که هیچ آشنایی با شعر و ادب فارسی ندارند انتقاد کرد.

اسماعیل امینی در میزگرد ادبی "از پارسی تا فارسی" با اشاره به کیفیت دیدار شعرا با مقام معظم رهبری و تاثیرات آن اظهار کرد: «ایشان پیش از انقلاب با محافل ادبی آشنایی و با شعرا دوستی داشتند و اهل مطالعات ادبی بودند و هنوز هم شعر می سرایند؛ لذا مسئله فقط جایگاه حقوقی ایشان به عنوان رهبری مطرح نیست.»

امینی در پاسخ به این سوال که آیا محتوای این جلسات نیز نظیر جلسات شعر خوانی گذشتگان در ستایش اهل قدرت است یا خیر، اظهار کرد: «ما به عنوان شاعر به دیدار افراد تراز اول کشور می رویم؛ عده ای اهل خودنمایی در عرصه شعر و شاعری هستند ولی وقتی شعری پیش روی آنان خوانده می شود، غالبا محتوا، منظور و جزئیات شعری را تمیز نداده و شعر خوب و بد را تشخیص نمی دهند.»

این استاد دانشگاه با انتقاد از بی خبری فرهنگیِ مسئولان و روسای نهادهای فرهنگی از حوزه هنر و شعر به رادیو گفت وگو گفت: «در مواجهه با برخی مسئولان فرهنگی مصیبت ها داریم؛ نظیر این خاطره که یکی از مسئولان در محفلی می گفت چرا بیدل دهلوی در جمع شما نیست»

امینی ادامه داد: «با مقایسه این موضوعات متوجه خواهیم شد، دیدار با رهبری تا چه میزان و در چه سطح برای شاعران کشور ارزشمند است. رهبری ابتدا همه شعرها را می شنوند و اظهار نظرها کاملا دقیق و کارشناسی است. ایشان با فراز و فرود شعر آشنایی دارند و نکته ها را در پایان جلسه بیان می کنند.»

همچنین علی داودی، شاعر اظهار کرد: «رهبری با وجود اینکه شاعر هستند اما جلسه در محضر ایشان همچون یک جلسه شب شعر نیست.»

وی این جلسه را فراتر از شعر و رسانه و یا شعر مبلغ خواند و تصریح کرد: «شعر در جایگاه تمدنی در نگاه ایشان طرح شده است و شعری که شکل دهنده نظام فکری اجتماع است، [در این جلسه تبیین می شود].»

داودی ادامه داد: «رهبری نیز تاکید کردند که اساسا زبان یک معجزه و شعر نیز معجزه ای دیگر است؛ یعنی وقتی در تعاملات روزمره با زبان سر و کار داریم، خبر نداریم که با نوعی اعجاز ارتباط برقرار می کنیم.»

مسئول دفتر شعر حوزه هنری افزود: «ایشان شعرای جوان را بسیار تحویل می گیرند و شاید با یک مدیر کهنه کار اینگونه برخورد نکنند.»

داودی ادامه داد: «در این نشست ها قوت شعر شاعران معلوم است و چند بخشی از این جلسه نیز در رسانه مطرح می شود، [اما نمی توان شعری ضعیف و متوسط را منعکس کرد] و در انتخاب، دقت می شود شعر ها قوی باشد.»

وی به رادیو گفت وگو گفت: «برخی پیشکسوتان فعال و صاحب جایگاه بخشی از مهمانان این نشست هستند؛ همچنین از بین جوانان افرادی برای نخستین بار حضور پیدا می کنند که عموما در هر سال منتهی به این نشست، درخشش خاصی در حوزه شعر داشته اند.»

در ادامه عبدالرحیم سعیدی راد، مسئول ممیزی وزارت ارشاد اظهار کرد: «نخستین بار سال ۷۵ در این نشست حاضر شدم و ۲۵ نفر در این جمع حضور داشتند. از جمله نفرات اول شعر کشور... رفته رفته این جمع ۲۵ نفری که نسبت به شعر دیگران نیز سخن می گفتند، یک انجمن ادبی تخصصی را شکل دادند.»

وی افزود: «این جمع ادبی طی سال ها افزایش یافت. ۲۵ نفر اول ثابت ماندند و افرادی به این نشست اضافه شدند تا اینکه امروز به ۲۰۰ نفر رسیده اند.»

سعیدی راد معرفی شعر کشور را دستاورد این نشست دانست و افزود: «امروز بحث رسانه نیز مطرح است و قصد داریم در دیدار رهبری، نمونه های شعر کشور را مطرح کنیم.»

این شاعر و محقق ادبی یادآور شد: «این نشست به قدری آزاد است که هر یک از شعرا می توانند بدون تریبون سخن خود را مطرح کنند. در یکی از سال ها یکی از همین شعرا خطاب به رهبری عرض کرده بود شعر های خوانده شده در این محفل از فیلتر هایی عبور کرده و منتخب هستند. در نهایت حضرت آقا چنین پاسخ دادند: شما فکر می کنید بنده اطلاعی ندارم. بنده علاقمند به شعر هستم و از طریق مطبوعات و اینترنت و کتب در کل سال جریان شعر کشور را رصد می کنم. این نکات مهم است و رهبری به زیبایی به این مسائل توجه دارند.»

در ادامه مرتضی اردستانی، شاعر و منتقد ادبی با اشاره به پیشینه شعر خوانی در پیشگاه پادشاهان گفت: «این افراد هم به شعر و هم نسبت به حکومت به این سرزمین علاقمند بودند؛ در حالیکه نگاه رهبری اینگونه نیست. حکومت داری از دید ایشان چیز دیگری است و به شعر نیز چنین می نگرند.»

وی افزود: «ایشان خود را مرکز [این جلسات] نمی بینند و دغدغه ای در راستای صیانت از شعر و زبان فارسی دارند.»

در بخشی دیگر از این میزگرد ادبی در رادیو گفت وگو وحید سمنانی، شاعر و کارشناس ادبی بیان کرد: «صمیمی ترین دیدار رهبری با اقشار مختلف، همین دیدار با شعراست که صحنه های این نشست در هیچ دیدار دیگری نمود ندارد.»

وی افزود: «آنچه در این دیدار مهم است و رسانه ها از آن غفلت می ورزند، جدی بودن این بحث است؛ مانند همین مبحثی که امسال در خصوص اهمیت زبان فارسی بیان شد و همچون شعارهایی است که برای هر سال انتخاب می شود.»

سمنانی خاطرنشان کرد: «این نشست جایگاهی برای دیده شدن و نمایش شعر اصیل است و همانطور که استاد میرشکاک در مصاحبه ای اشاره کردند، این اشعار لزوما همه آن چیز خوبی نیست که شاعران کشور می سرایند.»

مصاحبه با پایگاه حوزه هنری

عبدالرحیم سعیدی راد

یک شاعر در پی سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در خصوص زبان فارسی گفت: در سال های اخیر به واسطه حضور فضا مجازی زبان فارسی دستخوش تغییراتی شده و نفوذ کلمات بیگانه در شعر و کتاب‌های ادبی هم دیده می‌شود.

عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر، در گفت‌وگو با خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری، با بیان اینکه بحث اصلی شعر خود بالذاته بحث جدی در ادبیات کشور است، اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب در دیدارهای مختلف از شعر به عنوان سرمایه ملی یاد کرده‌اند.

وی ادامه داد: بحث دوم بحث زبان فارسی است که در سال‌های اخیر به واسطه حضور فضا مجازی دستخوش تغییراتی شده و در شعر و کتاب‌های ادبی هم نفوذ کرده است و رد پایی از خود به جا گذاشته است. این نگرانی را امسال رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار با شاعران ابراز کردند که واژه‌های بیگانه جایگزین زبان فارسی کشور شده‌اند.

سعیدی‌راد همچنین گفت: لازم است که پیگیری جدی از سوی متولیان ادبیات و رسانه‌ها و روزنامه‌ها صورت بگیرد و این پیگیری‌ها به محافل ادبی و میان مردم گسترش پیدا کند. متولیانی که مسئول جایگزینی واژه‌های بیگانه هستند باید جدی‌تر با این موضوع برخورد کنند و کلماتی تصویب شود که جامعه بتواند با آن ها ارتباط بگیرد و مانند برخی کلمات جاگیزین مورد تمسخر قرار نگیرد.

این شاعر خاطرنشان کرد: نوک پیکان اصلی این موضوع نخست به کسانی برمی‌گردد که مسئولیت واژه‌سازی زبان فارسی را بر عهده دارند. البته دیگر مسئولان و ارگان‌ها و سازمان‌ها هم باید از چاپ و اشاعه واژه‌های فارسی حمایت کنند.

وی با تاکید بر اینکه وقتی رهبری دغدغه‌ای را در زمینه زبان فارسی مطرح می‌کنند به عنوان فردی آگاه این سخن را می‌گویند، تصریح کرد: ایشان در حوزه شعر و ادبیات کارشناس هستند و یکی از دغدغه‌هایشان ادبیات و زبان فارسی است و موضوعاتی که در این زمینه مطرح می‌کنند دقیق و درست است.

انتهای پیام

http://sourehonar.ir/content/news/7951/%D9%81%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%B4-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA--%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%BA%D8%AF%D8%BA%D9%87%E2%80%8C%D9%85%D9%86%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF

 

صدای موشک - مصاحبه

گروه جهاد و مقاومت مشرق - عبدالرحيم سعيدي‌راد از دزفولي‌هاي خونگرم و هنرمندي است كه كتاب‌هاي شعر متعددي از او منتشر شده است. از سعيدي‌راد در مورد اينكه چرا بايد دزفول به عنوان پايتخت مقاومت انتخاب شود، ‌پرسيديم كه پاسخ او را در كنار مطالب جالبي كه در خصوص شهرش دزفول گفت، ‌پيش رو داريد.

 مردمي كه ماندند
بسيار مي‌پرسند بين اين همه شهري كه مورد هجوم دشمن بعثي قرار گرفتند، چرا دزفول به عنوان پايتخت مقاومت انتخاب شد؟ در پاسخ بايد گفت كه همه ملت ايران مقاوم هستند و جنگ را اداره كردند. دزفولي‌ها هم در كنار ملت ايران با دشمن جنگيدند و طي سال‌هاي جنگ در حالي كه زير موشكباران‌هاي شديد عراق قرار داشتند، ‌هرگز شهر را ترك نكردند و طي 2700 روز مقاومت 2600 شهيد تقديم انقلاب و اسلام كردند. مردمي كه زخم 176 موشك 6، 9 و 12 متري را هنوز به يادگار مي‌كشند كه گاه در كوچه‌هاي 3 متري فرو مي‌نشست. همچنين بيش از 2500 گلوله توپ و 300 راكت هواپيما بر سر مردم بي‌دفاع اين شهر فرود آمد. بنابراين نمونه شدن دزفول دلايل متعددي دارد، از جمله:

1- عدم تخليه شهر
موشكباران‌ها در طول جنگ تحميلي از سوي عراق هرچند بسيار سخت بود اما باعث نشد مردم، شهر را تخليه كنند و از رزمندگان پشتيباني نكنند. مردم دزفول نه تنها تسليم نشدند بلكه مراسم‌هايي مانند راهپيمايي روز قدس را هم زير موشكباران انجام مي‌دادند.

2- توفيق در بازسازي حين جنگ
معمولا اينطور بود كه هرگاه خانه‌هاي مردم در زير حملات توپخانه‌اي يا بمباران‌هاي هوايي يا موشكي ويران مي‌شدند، خودشان به بازسازي ويرانه‌ها اقدام مي‌كردند. به طوري كه گاهي در كمتر از يك سال مشخص نبود كه كدام محله ويران شده است.

3- پشتيباني از رزمندگان اسلام
مردم دزفول پا به پاي همه مردم كشور به هر نحو ممكن پشتيبان رزمندگان بودند. دزفولي‌ها به واسطه نزديكي با جبهه‌هاي نبرد به طور مستمر كمك‌هاي مادي و معنوي خود را به جبهه اهدا مي‌كردند. هم پذيراي رزمندگان ساير نقاط كشور بودند و هم در موقع عمليات در جبهه‌هاي نبرد پذيراي مجروحان جنگ.

4- اهداي شهداي بسيار
دزفول شهري بود  كه در دوران دفاع مقدس با بيش از ۲۶۰۰ شهيد و تحمل مصائب اين دوران توانست سربلند از آزمون مردانگي و غيرت و شهامت بيرون‌ آيد. بسياري مواقع اتفاق افتاده بود كه برخي خانواده‌ها فرزندانشان در جبهه به شهادت مي‌رسيدند و خودشان در شهر مورد هجوم موشك قرار داشتند.

5- داشتن بيشترين نيروي رزمي به ويژه فرماندهان
دزفول از معدود شهرهايي بود كه داراي چندين گردان بسيجي بود كه بيش از يك تيپ نيرو داشت. البته تيپي كه به لشكر7 ولي‌عصر(عج) تبديل شد. فرماندهان دزفولي (نظير سردار رشيد، رئوفي، زنده‌ياد سوداگر و...) هم در رده‌هاي مختلف نظامي جنگ حضور مؤثر و چشمگيري داشتند.

 نام‌هاي دزفول
دزفول طي دفاع مقدس نام‌هاي متعددي داشت كه در محاوره‌ها به كار مي‌رفت؛ «شهر بي‌در و پيكر» (چون بي‌حساب وكتاب مورد بمباران و موشكباران قرار مي‌گرفت). «شهر هزار موشك» اين اسم نشان از تعداد زياد موشك‌هايي بود كه به اين شهر اصابت مي‌كرد. «بلد الصواريخ يا شهر موشك‌ها»، «شهر مقاومت»، «پايتخت مقاومت» و «الف دزفول» اين آخري نشئت گرفته از سخنان گوينده راديوي عراق بود كه هرگاه اسامي شهرها را براي بمباران مي‌خواند، ‌اول نام دزفول را مي‌آورد. خلاصه اينكه اين اسامي و شايد اسامي ديگر، معمولاً به عنوان كنايه بر زبان عامه مردم جاري مي‌شدند.

 اولين موشك
بمباران هوايي از همان روزهاي اول جنگ آغاز شد و مردم چون تا آن لحظه چيزي نديده بودند به جاي پناه آوردن به زيرزمين و جاي امن به پشت بام مي‌رفتند تا محل اصابت بمب‌ها را ببينند.
اولين موشك در ۱۹ مهر ماه ۱۳۵۹ ساعت ۲۲ و ۱۰ دقيقه به دزفول اصابت كرد. در آن شب عده‌اى از بسيجيان دزفول در حياط مسجد استراحت مى‌كردند و اكثر مردم دزفول نمى دانستند كه موشك يعنى چه؛ آنها بمباران هوايى و توپ‌هاى دور برد دشمن را تجربه كرده بودند اما نمى‌دانستند انفجار موشك چگونه است. يادم مي‌آيد در همان روزهاي موشكباران سفري به تهران داشتم در راه كسي پرسيد: صداي موشك مثل صداي چيست؟ هر چه فكر كردم نتوانستم مثالي براي آن پيدا كنم. به ناچار گفتم: تنها صداي موشك است كه مثل صداي موشك است! يك روز يكي از دوستان همشهري براي كسي تعريف مي‌كرد: اوايل جنگ خمپاره كه زدند ناشكري كرديم، شد گلوله و توپ. قدر توپ‌ها را ندانستيم، شد موشك سه متري، از سه متري هم به شش متر و از آن هم به 9 متري و 12 متري. حالا بايد برويم خدا را شكر كنيم كه نوبت به موشك‌هاي 15 و 20 متري نرسيد!
* روزنامه جوان

https://www.mashreghnews.ir/news/578916/

 

یادداشت برای حمیدسبزواری

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مراسم رونمایی از مجموعه آثار زنده یاد حمید سبزواری، پدر شعر انقلاب، در ساعت ۱۸ روز یک‌شنبه، سیزدهم آبان‌ماه ۹۷ در سالن سوره حوزه هنری توسط موسسه شهرستان ادب، سازمان بسیج هنرمندان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار می‌شود.
عبدالرحیم سعیدی راد شاعر و عضو شورای تخصصی دفتر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری به مناسبت قرار گرفتن در آستانه رونمایی از مجموعه آثار استاد حمید سبزواری در یادداشتی به بررسی شعر و جایگاه هنری مرحوم حمید سبزواری شاعر انقلاب پرداخته است که متن این یادداشت به شرح زیر است:
سبزواری الگویی برای شاعران انقلابی
در اوایل دوران شاعری‌ام (حوالی سال‌های 68- 69) تا سال‌ها نمی‌دانستم که «حمید سبزواری» تخلص جناب آقای «حسین ممتحنی» است. البته تخلص او در اغلب غزل‌هایش حمید بود. می‌گویند کار سرودن را از چهارده سالگی شروع کرده بود. کسانی که از سنین پایین شعر را شروع می‌کنند معمولا در دوران جوانی که اوج سرودن و جسارت‌های زبانی در شعر است به پختگی لازم در شعرهایشان می‌رسند.
مرحوم سبزواری از آن دست نیروهای انقلابی‌ها بود که از سال 1332 فعالیت‌ها و مبارزات خود را شروع کرده بود. اینها را در راه سفری به قم برایم تعریف کرد و چقدر ماجراهای شیرینی داشت که همان موقع به ایشان عرض کردم که این خاطرات ظرفیت سریال تلویزیونی شدن را دارند. یکی دو کار از شعرهای با مضمون انقلابی هم برایم خواند که ابیاتی از یکی از آنها این بود:

جز سیاهی‌، جز تباهی‌، جز مناهی‌، جز ستم‌
گر به جا مانده است چیزی‌، من نمی‌بینم چرا؟
در دیار ما مگر شیطان حکومت می‌کند؟
وای من‌، جز نقش اهریمن نمی‌بینم چرا؟

می‌گفت این شعر را در سال 32 در واکنش به جریان امتیاز نفت شمال، سروده است. شیوه شعری او بیشتر متاثر از سبک خراسانی و گاه تلفیقی از سبک خراسانی و سبک عراقی است. سبزواری البته در واپسین سال‌های عمر خود به سبک هندی تمایل نشان داد و غزل‌هایی به این سبک سرود.
شعر زنده یاد سبزواری، شعری بی تکلف و در عین حال استوار و فاخر است. لحن حماسی شعرهای ایشان از جمله ویژگی‌های اصلی کلام و بیان استاد محسوب می‌شود. این ویژگی را به وضوح می‌توان در سروده‌های سال‌های متمادی ایشان و در انواع قالب‌های شعری ایشان مشاهده کرد. انقلابی‌گری نیز از اصلی‌ترین ویژگی‌های درونمایه شعر ایشان محسوب می‌شود و تقریبا در همه سروده‌های ایشان خصوصا بعد از انقلاب اسلامی مشهود است. از این می‌توان فهمید که شخصیت ایشان در همه صحنه‌های انقلاب حضور چشمگیری داشته و به دهه شصت و دوران پرخروش دفاع مقدس محدود نمی‌شود.
به هر حال استاد سبزواری از پیشتازان شعر انقلاب بود و بسیاری از شعرهایش پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی را با مضمون نهضت مردم ایران سرود، به این خاطر، پدر شعر انقلاب نام گرفت.
سرود زیبای «خمینی ای امام (ره)» که در اولین لحظه ورود امام خمینی به ایران در فرودگاه مهرآباد اجرا شد جزو ماندگارترین آثار این شاعر بزرگ است. بارها او را دیدم که در دیدار شاعران با مقام معظم رهبری مورد تشویش رهبری قرار گرفت و در آخرین دیدار هم در خصوص ایشان فرمود: معلوم می شود در این سن هم می شود شعر جوانانه گفت.
پر واضح است که شعر جوانانه یعنی شعر پرشور و پر حرارات و احیانا حماسی. و زنده یاد حمید سبزواری تا آخرین روزهای عمر با برکتش پابه پای جوانان انقلابی در عرصه حضور داشت.
این شاعر انقلابی در سال 1393 مفتخر به دریافت نشان افتخار «جهادگر عرصه فرهنگ و هنر» شد. که این افتخار بزرگی برای ایشان محسوب می‌شود.
حرف آخر اینکه استاد سبزواری می‌تواند الگوی مناسبی برای شاعران انقلاب و شاعران انقلابی باشد.

https://www.farsnews.com/news/13970809000384

 

 

مصاحبه با روزنامه همشهری

گفت‌وگو با عبدالرحیم سعیدی‌راد شاعر دفاع مقدس

فضای تهران دهه 60 کاملاً حماسی بود

فرشاد شیرزادی| خبرنگار:

منطقه 14


نخستین شعرهایش را در خط مقدم جبهه نوشت. شعری که تا سال‌ها برایش خاطره شد. اما وقتی از آنها یاد می‌کند، می‌گوید: «نخستین شعرهایم بیشتر شبیه شعار بود و وارد دنیای جدی ادبیات نشده بودم.» از تهران سال‌های دهه 60 خاطرات به یاد ماندنی دارد. خاطراتی که برای او یادآور شهری است که درگیر جنگ تحمیلی و آماده هر‌گونه نبرد در برابر دشمن بود. در یک دهه اخیر، شمار قابل توجهی از دفترهای شعرهای او منتشر شد و مورد تفقد رهبری نیز قرار گرفت. با او درباره تهران در زمان جنگ، حال و هوای راه‌آهن تهران در آن دوره گفت‌وگو کرده‌ایم. «عبدالرحیم سعیدی‌راد»، شاعر انقلاب و دفاع مقدس، هم اکنون ساکن محله 100 دستگاه پیروزی و منطقه 14 است. 



 در دوران جنگ چند بار از جبهه به تهران آمدید؟ 

در دوران جنگ 2 بار به تهران آمدم. نخستین بار سال 1361 بود. تابستان آن سال با جمعی از دوستان بسیجی که در مسجد عاملی دزفول، گرد هم بودیم قرار گذاشتیم که برای زیارت به مشهد برویم. در همان سفر به تهران آمدیم و یک روز در پایتخت توقف کردیم. خوب به یاد دارم که روز جمعه پا به تهران گذاشتیم. 
 
فضای تهران در دوران جنگ چگونه بود؟ 


فضایی که در راه‌آهن تهران حاکم بود، کاملاً جبهه‌ای بود. ما با قطار به تهران آمدیم. به محض اینکه پایم را در راه‌آهن تهران گذاشتم، یاد دوکوهه در نزدیکی اندیمشک افتادم که محلی بود برای اعزام و تقسیم رزمندگانی که از هر جا می‌خواستند پا به جبهه بگذارند. مردم در راه‌آهن تهران این حضور پرشور را با پرچم‌ها، پوسترها و سرودهایی که پخش می‌کردند، نشان می‌دادند. 

 مرتبه دوم چه زمانی بود؟ 

سال 1365 متأهل شدم. قدری پس از ازدواجم، باز قرار شد برای ماه عسل به مشهد برویم. سال 1366 در بحبوحه جنگ، از جنوب به تهران آمدیم و 3 روز در تهران ماندیم. فضای روزهای جنگ همچنان در شهر حاکم بود. موشکباران بود اما من بیشترش را در دزفول تجربه کرده بودم و موشکباران تهران برایم چیز جدیدی نبود. در تهران شاهد فرود آمدن موشک‌های 9 متری بودم اما در دزفول موشک‌های 12 متری روی سر مردم فرود می‌آمد. در دوران جنگ گاهی کمک می‌کردم تا پیکرها را از زیر آوار خارج کنیم. تهران اما شهر بزرگی بود و گاهی که موشکی روی سر مردم می‌افتاد در گوشه دیگر شهر، فقط صدایش را می‌شنیدند و بس. تهران در یک کلام برای من تداعی‌کننده مناطق عملیاتی بود. در و دیوار پر از انواع پوسترهای رزمندگان، عکس‌های شهدا و پلاکاردهای رنگارنگی بود که نظم خاصی هم نداشت. بلندگوهایی که سرود و مارش پخش می‌کردند، نبض شهر را به دست گرفته بودند. فضای تهران در دهه 60 کاملاً حماسی بود. روی در و دیوارهای شهر کم و بیش و پلاکاردها و بنرها و پوسترهای جنگی را می‌دیدم اما راه‌آهن تهران، یکسره گویی آماده جنگ بود. حضور مردم در آنجا خیلی پررنگ‌تر به چشم می‌خورد. 

 کمک‌های مردمی به چه شکل بود؟ 

نخست باید بگویم که در زمینه پشتیبانی از دفاع‌مقدس، بدون شک همه کشور، حمایت می‌کردند. حضور من از ابتدای جنگ در تهران کم بود و بیشتر در خط مقدم جبهه بودم اما در دزفول هم حضور و پشتیبانی مردم تهران را حس می‌کردم و نیازی به حضور در تهران نداشت. بارها اتفاق می‌افتاد که خانواده‌های تهرانی به دزفول می‌آمدند و در فاصله‌ای کمتر از 20 دقیقه از خط مقدم، حضور داشتند. کمک‌های خودشان را از پتو و پارچه گرفته تا کلمن و فلاسک به ما می‌رساندند. آنها هر نیازی که با بلندگو اعلام می‌شد به ما می‌رساندند. در واقع این بلندگوی مساجد بود که نیاز رزمندگان را در جبهه اعلام می‌کرد و به ما می‌رساند. به‌ویژه بیمارستانی که در دزفول واقع بود، نیاز فوری به پارچه و ملحفه داشتند. گاهی این نیاز با بلندگوی یک وانت اعلام می‌شد. گاهی مردم به بیمارستان می‌آمدند و خون می‌دادند و نیازهای دیگر را برطرف می‌کردند. از درون جبهه شاهد کمک‌های مردمی بودم. اغلب این کمک‌ها از تهران می‌رسید. در سنگر، بسته‌های مختلف برایمان می‌آوردند. لباس، پوتین، گاهی هم چیزهایی به دستمان می‌رسید که هنوز باز نشده بود و نشان از آن داشت که از راه دوری رسیده است. 

 می‌دانم که شعر گفتن را از جبهه آغاز کردید. چه شد که شعر سرودید؟ 

بله، شعر گفتن را از جبهه شروع کردم. آن زمان نیاز به شعار داشتیم. چند نفر دور هم حلقه می‌زدیم و شعارهای خوب می‌سرودیم. به همین دلیل نخستین شعرهای من چندان جدی و حرفه‌ای نبود و شاید ایرادهای وزنی و قافیه‌ای هم داشت. اما آنجا شرایط فرق می‌کرد و البته نیاز ما را برآورده می‌کرد. شاعران دیگری هم بودند که شعر گفتن را در جبهه شروع کردند و ادامه دادند. «محمدحسین جعفریان» یکی از این نمونه‌هاست. او خودش می‌گوید که در عملیات «کربلای5» در سنگرش شعر گفتن را شروع کرده است. یا یادگارهای ماندگاری از جبهه و آن سال‌ها دارد. اما شعرهایی که در جبهه سروده شده از قلب رزمندگان برخاسته است. رزمنده‌ای که احتمال جانبازی، شهادت یا اسارت خودش را به چشم می‌دیده و حس می‌کرده. فضای جبهه به نظرم پاک‌تر از شهر بود. شعرهای جبهه‌ای قلبی‌اند. بسیاری دیگر از شاعران بزرگ ما در جبهه و سنگر شعر گفتند. مرحوم «حمید سبزواری»، «مهرداد اوستا»، «محمد عزیزی»، «قیصر امین‌پور»، «علیرضا قزوه» و خیلی‌های دیگر در زمان حضور در جبهه و ایام پدافندی شعر سرودند. خیلی‌ها از خرابه‌های جنگ الهام گرفتند، مانند مرحوم «ترنج». 

 «پرویز بیگی حبیب‌آبادی» گویا شعر «یاران چه غریبانه رفتند از این خانه» را در خرابه‌های خرمشهر نوشت. درست است؟ 

بله. او در یکی از خرابه‌های خرمشهر بیتی می‌بیند که نوشته شده «یاران چه غریبانه رفتند از این خانه/ هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه» و شعری را با همین مطلع می‌نویسد. بسیاری دیگر از شاعران ما نیز چنین شعرهایی دارند. رزمندگانی که در خرمشهر، دزفول،‌ آبادان و دیگر شهرهای مرزی جنگیدند و شاهد عینی ماجرا بودند و به قولی در معرکه بودند، بهتر می‌توانند شعر جنگی بسرایند. 

 شاعرانی که به قولی در معرکه نبودند و شعر می‌سرایند چه جایگاهی دارند؟ 

اواخر دهه 60 و دهه 70 با برخی دوستان به هویزه رفتیم. برخی از شاعران با دیدن تلی از خاک تحت تأثیر قرار می‌گرفتند و گریه می‌کردند و شعرهای زیبایی هم خلق می‌کردند. در مجموع منکر شعرهایی که در فضای آرام شهر نوشته می‌شود و شاعر از تخیل شاعرانه بهره برده، نمی‌شوم. 

وقتی زورو به شهادت رسید

نویسنده کتاب "جشن پتو" به رزمنده ای اشاره کرد که خود را زورو می نامید و شبانه لباس رزمندگان را می شست.وی گفت: در یک عملیات این دوست رزمنده به شهادت رسید و دیگر خبری از شستن لباس ها نبود.

عبدالرحیم سعیدی راد، شاعر دفاع مقدس ضمن بیان خاطراتی از دوران دفاع مقدس اظهار کرد: «جنگ تحمیلی رد پایی از خود بر جای گذاشت که برآمده از ایثار و مقاومت جوانه هایی بود که در آن روزها جان گرفت.»

وی افزود: «کسی به ما یادآور نشده بود که در آن شرایط باید چه کنیم ولی همه این وقایع خود به خود اتفاق می افتاد. خاطرم هست دزفول فاصله اندکی با جبهه داشت و رزمندگان با همان لباس نظامی و اسلحه یک شب در منازل خود استراحت می کردند و مجدد باز می گشتند.»

سعیدی راد اضافه کرد: «در کتاب جشن پتو خاطرات طنز دفاع مقدس را گردآوری کرده ام. در آن کتاب نوشته ام که یک نفر شبانه لباس های خاکی هم سنگران را می شست. می گفت کار زورو است و این اسم را سر زبان ها انداخته بود.»

این نویسنده برتر جشنواره فجر و دفاع مقدس یادآور شد: «در یک عملیات این دوست رزمنده به شهادت رسید. بعد از مدتی دیگر خبری از شستن لباس ها و بشکه های ۲۰ لیتری آب دم در سنگرها نبود. فهمیده بودیم زورو همین دوست بوده است.»

مصاحبه قدیمی

سعیدی‌راد:

-->
سه شنبه, 31 مرداد, 1396 - 13:30
عبدالرحیم سعیدی‌راد، شاعر، معتقد است: مسلما در سرودن اشعار سفارشی هم باید مطالعات شعری دقیق و رنج‌کشیدن باشد تا بتواند موفق شود.
 

تعهد شعرای نسل اول ما از لحاظ موضوعی و ارزش‌های انقلاب اسلامی بیشتر بوده است/ شعر جوان ما متعهد است

!-->

به گزارش حلقه وصل، عبدالرحیم سعیدی راد در آستانه برگزاری جشنواره «شعر و داستان جوان سوره» درباره اینکه با توجه به تحولات گسترده جهان طی این سال‌ها، شعر جوان ما چطور با این وقایع پیش رفته است و آیا می‌توان تاثیر مسائل اجتماعی را در شعر جوان امروزمان دید، توضیح داد: با توجه به ارتباطات گسترده کشورمان و با وجود فضای مجازی، تقریبا در تمام نقاط کشور شرایط شعر جوان‌مان یکسان است و اینکه اساسا شعر جوان ما خیلی پویا و به روز است و شاعران جوان ما هم در تمام عرصه‌هایی که باید حضور جدی داشته باشند خیلی خوب توانستند خودشان را نشان بدهند و به خوبی وارد این عرصه شدند، حتی در برخی زمینه‌ها به جرئت می‌توان گفت جوانان ما گاه از شاعران پیش‌کسوت‌مان هم جلوتر هستند. به عنوان مثال، شهادت شهید محسن حججی نمونه بارز این اتفاق بود که واقعا دیدیم جوانان ما به لحاظ آماری و کیفی خیلی بیشتر از پیش‌کسوتان خودشان را نشان دادند و سراسر کشور موجی از اشعار خیلی زیبا در وصف این شهید بزرگوار سروده شد. من زمانی که اسامی شاعران را نگاه می‌کردم دیدم عموما اشعار توسط جوانان سروده شده بود.

او سپس تاکید کرد: همیشه تاکیدم به شعرای جوان این است که انجمن‌ها و گردهمایی‌های زیادی با هم داشته باشند و بتوانند اشعار یکدیگر را نقد کنند؛ چراکه این اصلی‌ترین کاری است که می‌تواند موجبات پیشرفت جوانان را فراهم آورد. به اعتقاد من، حتی اگر شاعران دو سه نفر هم بودند با هم قرارهای شاعرانه داشته باشند و برای اشعار هم به شکل تخصصی برنامه داشته باشند چون در هر صورت نقد شعر است که باعث پیشرفت می شود.

وی همچینین نظرش را درباره اشعار سفارشی و اینکه آیا می‌توان این گونه اشعار را نوعی آسیب تلقی کرد، دیدگاهش را چنین بیان کرد: به هرحال اشعار حتی اگر سفارشی هم باشند، بالاخره جرقه‌هایی زده می‌شود و هر قدر هم که شاعر باشیم و به ما سفارش شود تا زمانی که جوهره شعری نباشد، شعر جوشش نمی‌کند. مسلما درسرودن اشعار سفارشی هم باید مطالعات شعری دقیق و رنج‌کشیدن باشد تا بتواند موفق شود. بحث سفارشی بودن برخی اشعار همیشه در طول تاریخ بوده، خصوصا بعد از انقلاب اسلامی که بیشتر شاهد آن هستیم. وقتی ما می‌گوییم شعر، به هرحال یک‌سری مشخصات دارد که شامل خیال‌انگیزی، آرایه‌های ادبی و ... می‌شود و حتما باید رعایت شود؛ حال اگر در اشعار سفارشی صرفا بخواهیم ارزش کار را کم کنیم درست نیست. به عنوان نمونه بعد از 80 سال یک کتاب راجع به حماسه گوهرشاد تهیه شده است اتفاقا سفارش داده شد و خیلی هم خوب تهیه شده است، بنابراین سفارش کردن اشعار خیلی هم به ادبیات لطمه نمی‌زند.

سعیدی‌راد در پایان در پاسخ به اینکه آیا می‌توان شعر جوان امروز را شعری متعهد دانست و این تعهد آیا تفاوتی با شعر ارزشی و متعهد نسل نخست انقلاب اسلامی دارد، خاطرنشان کرد: به هرحال در دهه‌های مختلف با توجه به شرایط حاکم در کشورمان، نسل‌های مختلفی شکل گرفته است و قطعا نمی‌شود نسل اول انقلاب را با نسل چهارم مقایسه کرد. به نظر من هر دهه باید با شرایط خودش سنجیده شود. مسلما تعهد شعرای نسل اول ما از لحاظ موضوعی و ارزش‌های انقلاب اسلامی بیشتر بوده است. به عنوان مثال، دهه 60 دهه‌ای بود که در آن 8 سال جنگ تحمیلی شکل گرفت و به نوعی به جریان انقلاب اسلامی وصل بود. بنابراین طبیعی است که جوانان آن دوره که شور انقلابی داشتند شرایط آن موقع می‌طلبید که آن گونه باشند. در حال حاضر هم این گونه نیست که اشعار شاعران جوانمان بی‌تعهد باشد و این امر در اتفاق اخیر شهادت شهید حججی واقعا ثابت شد. این نشان می‌دهد که هرجا لازم باشد جوانان شاعر ما حاضر هستند و در دفاع از حق به پا می‌خیزند. به نظرم درمجموع شعر جوان ما متعهد است که گاه ناخالصی‌هایی هم پیدا می‌شود اما آنقدر نیست که آن را غیرمتعهد بدانیم.

شورای سیاست‌گذاری شعر دفاع مقدس

مباحث محتوایی کنگره شعر دفاع مقدس تصویب شد

پنجمین جلسه شورای سیاست‌گذاری شعر دفاع مقدس با موضوع «برگزاری بیست و یکمین دوره کنگره شعر دفاع مقدس» برگزار شد

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، شورای سیاست‌گذاری شعر دفاع‌مقدس پنجمین جلسه خود را با موضوع «برگزاری بیست و یکمین دوره کنگره شعر دفاع‌مقدس (استانی ـ سراسری)» روز سه‌شنبه مورخ 12 تیرماه 1397 با حضور آقایان: سرتیپ دوم ستاد حمیدرضا گرامی، دکتر محمود اکرافی‌فر، جواد محقق،‌ علی محمد مؤدب، مصطفی محدثی خراسانی، علی داودی، رضا اسماعیلی، سعیدی‌راد، سیدرضا میربابا و سرکار خانم مریم رضایی در محل این سازمان برگزار نمود.

در این جلسه مباحث محتوایی بیست و یکمین دوره کنگره شعر دفاع‌مقدس مطرح و موارد زیر مصوب شد:

این دوره از کنگره با دو بخش کودک و نوجوان و بزرگسالان (با زیرشاخه‌های: دفاع مقدس در حوزه‌های مختلف،‌ تقارن چهل سالگی انقلاب اسلامی و ارتباط آن با دفاع‌مقدس، مقاومت بین‌الملل اسلامی، ادبیات دفاع‌مقدس، جنگ نرم، حجاب و عفاف و...) فعالیت خود را شروع نماید.

همچنین درخصوص حضور بخش قومیت‌ها، زبان و گویش‌های محلی در هر شهر و استان و راهیابی آن به جشنواره شعر استانی نشست‌های تخصصی برگزار شود.

انتهای پیام/

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/04/12/1767203/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB-%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%86%DA%AF%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%A8-%D8%B4%D8%AF