نثر آیینی
شاعر: عبدالرحیم سعیدی راد (شاعر)
سلام بر تو ای کربلای عزیز!
تو تنها یک قطعه زمین خشک و تفتیده نیستی که در یک گوشه از کره خاکی افتاده باشد و هر سال در ماه محرم نام عزیزش ورد زبان ها جاری شود.
تو سرزمین پر رمز و رازی هستی که عارفان هم از درک عظمت ملکوتش عاجزند.
اسراری در دل داری که همه هستی منتظر آن روزی اند که زبان بگشایی و هر آنچه را تا کنون برایش سکوت کرده ای، فریاد سر دهی.
تو آیینه ای هستی که هرکس می تواند عیار وجود خود را در آن ببیند؛
و من در تعجبم که چگونه می شود آسمانی به رنگ خون را، در گودالی حقیر مدفون کرد؟
https://www.magiran.com/article/4207259
+ نوشته شده در ۱۴۰۰/۰۵/۱۹ ساعت توسط سعیدی راد
|