نامه ای قدیمی از طرف دوست شاعرم رضا اسماعیلی
نامه ای به برادر شاعرم، عبدالرحیم سعیدی راد
به پیش پای خود از کجروی نمی بینند
به هر که راست نهد پای ، کج نگاه کنند !
عبدالرحیم* جان ، برادر !
بعد از سلام ، جرم بزرگ این دل شده غریب ، لبیک به ندای « هل من ناصر ینصرنی » سرور و سالار شهیدان کربلا ، حضرت اباعبدالله الحسین ( ع ) بوده است . خدا را شاهد می گیرم در داستان اخیر ، برای این که دشمنان از آبی که بعضی از دوستان - از روی تکلیف و به نیت قربت الی الله !! - گل آلود کرده اند ، ماهی مراد نگیرند ، تصمیم به خویشتن داری و سکوت گرفته ام ، وگرنه در مقابل این بی مهری ها ، حرف برای گفتن زیاد دارم :
من بی دل و دستارم ، در خانه خمارم
یک سینه سخن دارم ، هین شرح دهم یا نه ؟
ای کاش این دوستان - که قلبا دوستشان دارم - از بزرگان و خوبانی چون استاد میرشکاک و قزوه عزیز درس « دشمن شناسی » می آموختند و چنگ بر صورت دوستان وفادار انقلاب نمی کشیدند . این دوستان غافلند که دشمنان هوشیار و دانایی که برای از هم پاشیدن جبهه فرهنگی انقلاب و به زیر تیغ بردن شاعران زخم خورده و دردمندی همچون قزوه ، 35 سال است هم قسم شده اند و راه به جایی نبرده اند ، امروز به مراد خویش رسیده اند و روز عروسی آنهاست که می بینند – بی هیچ هزینه ای - شاعران انقلاب به اتهام های واهی به جان هم افتاده اند و با صدور بیانیه و تحریک این و آن ، چنگ بر صورت هم می کشند و خود زنی می کنند !
زنده می سوزد برای مُرده در هندوستان
دل نمی سوزد درین کشور به هم احباب را !
قصد گفتن نداشتم ، ولی برای روشنگری ناگزیرم بگویم که همه رباعی های عاشورایی در دهه اول ماه مُحرم ، با حنجره عشق و ارادت و بر بستری از وضو ، زیارت عاشورا و اشک بر مظلومیت امام حسین ( ع ) نطفه بسته است و به شهادت آثاری که به برکت عنایت و هدایت اهل بیت ( علیهم السلام ) در طول 35 پنج سال گذشته از این کمترین چاپ و منتشر شده ، تقدیر و پیشانی نوشتم چیزی غیر از « شاعر آیینی » نیست که بابت این افتخار بزرگ خدا را شاکر و سپاسگزارم .
برادر !
خدا را شکر که در این « پایتخت ادب » ، هنوز رندان و قلندران وارسته و به حق پیوسته ای همچون قزوه عزیز - که عمرش دراز باد - و شما خوبان هستید که در پیله عافیت و مصلحت نخزیده اند و در زمستان نامردی و نامردمی ، ابوذرانه فریاد اعتراض بر می آورند و حق را می گویند .
و کلام آخر این که :
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما ، کافریست رنجیدن
یا حسین !
رضا اسماعیلی، 7 آذر 1392
عبدالرحیم سعیدی راد