متن کوتاه و طنز گونه زیر یکی از خاطرات زرمندگان جنگ تحمیلی را بازگو می کند.

گربه‌ی عراقی

 

یکی از نیروها از نگهبانی که برگشت، پرسیدم: «چه خبر؟»

گفت: «جاتون خالی یه گربه عراقی دیدم.»

گفتم: «از کجا فهمیدی گربه عراقیه؟»

گفت: «آخه همین جور که راه می‌رفت جار می‌زد: «المیو...المیو...»


نویسنده: عبدالرحیم سعیدی راد

https://rasekhoon.net/article/show/1434876/%DA%AF%D8%B1%D8%A8%D9%87-%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%DB%8C